سهم مردم در نگهداری از زمین چقدر است؟
تعادل|
ما انسانها زمین را غصب کردهایم. کاری کردهایم که حیات وحش، محیط زیست و... هر روز بیشتر از روز قبل رو به نابودی میرود. حالا دیگر زمین چیزی برای از دست دادن ندارد که نقشه رفتن به فضا و ساکن شدن در سیارههای دیگر را میکشیم. حالا که کاری کردهایم تا یخهای قطب شمال آب بشوند و خرسهای قطبی رو به انقراض بروند، حالا که کاری کردهایم تا هر حیوانی برای بقا در این کره خاکی نیاز به محافظت داشته باشد، فکر میکنیم رفتن به سیاره دیگر میتواند ما را از خطر نابودی زمین نجات دهد. هر چه دوستداران محیط زیست، مدافعان حقوق حیوانات و... فریاد کشیدند ما نشنیدیم. گازهای گلخانهای برای ما که عاشق خوردن گوشت هستیم عاملی شد برای تخریب زمین. با تولید زباله بیش از حد کاری کردیم که زمین به زبالهدانی بزرگ تبدیل شود، حالا دیگر دریاها و اقیانوسها هم از دست انسانها و زبالههایی که تولید میکنند در امان نیستند. ما امان طبیعت را بردیم. در همین جغرافیای ایران که زمانی یکی از سرسبزترین و معتدلترین مناطق دنیا بود کاری کردیم که تبدیل به زمینی خشک شود، اغراق نیست، وقتی بیش از 90 درصد تالابهای کشور خشک شدهاند، وقتی حجم آب دریاها و دریاچهها به میزان قابل توجهی پایین آمدهاند، پس رسیدن به زمینی خشک چندان هم غیرممکن به نظر نمیرسد. حیات وحش در ایران هم امان نداشته و ندارد. از شکار کردن پرندههای مهاجر گرفته تا گرفتن گونههای کمیاب و قاچاق آنها به کشورها دیگر. همه و همه کارهایی است که ما انسانها با زمینی که سخاوتمندانه خودش را در اختیارمان قرار داد، کردهایم. حال آبزیان بدتر از آن حیواناتی است که در خشکی زندگی میکنند، صید بیرویه انواع ماهیها، برای سود بیشتر کاری کرده که بسیاری از گونههای آبزی هم در خطر انقراض قرار بگیرند. ما حتی نتوانستیم گونه در حال انقراضی را با جفتگیری در شرایط اسارت از خطر انقراض نجات دهیم، بیتوجهی به شرایط حساس و مهم توله یوزهای ایران باعث مرگ دو توله شد. در اینکه مسوولان کشور نسبت به حفظ محیط زیست و حیات وحش کوتاهیهای بیشماری کردهاند، اما این نباید باعث شود که سهم مردم در نابودی طبیعت این سرزمین نادیده گرفته شود. نگهداری از محیط زیست تنها وظیفه دولتمردان و مسوولان نیست، مردم هم باید در حفظ آن کوشا باشند، ما هنوز یاد نگرفتهایم که زباله خود را در طبیعت رها نکنیم و آن وقت توقع داریم مسوولان برای حفظ محیط زیست و حیات وحش بیشتر از این تلاش کنند.
خطر «انقراض» برخی گونههای جانوری
در ایران
بنا بر اعلام سازمان حفاظت محیط زیست در حال حاضر ۱۲۸ گونه جانوری و مهرهدار کشور در معرض خطر انقراض هستند و گرچه برنامههای عملی برای جلوگیری از انقراض این گونهها تدوین شده است اما به گفته سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست به دلیل تخصیص اعتبارات ناچیز، این برنامهها عمدتا کمتر از ۱۰ درصد پیشرفت میکنند این در حالی است در حال حاضر شرایط تنوع زیستی به حدی حساس است که اگر این غفلتها ادامه پیدا کند، ممکن است برخی گونههای بومی برای همیشه از دست بروند. خطر انقراض دامن رده پستانداران، خزندگان، دوزیستان، ماهیان و پرندگان ایران را گرفته است و برخی گونهها نظیر «یوز آسیایی» هم از بعد ملی و هم از نظر بینالمللی در خطر انقراض شناخته شدهاند. در رده پستانداران گور ایرانی، یوزپلنگ ایرانی، خرس سیاه و گوزن زرد، از رده خزندگان گونههایی مانند افعی شاخدار دم عنکبوتی و افعی دماوندی، ۲۰ گونه از رده دوزیستان شامل وزغها، قورباغهها و سمندرها، پنج گونه از خاویارماهیان دریای خزر در رده ماهیان و پرندگانی نظیر درنای سیبری، بالابان، اردک سرسفید، میش مرغ، عقاب طلایی و اردک مرمری در معرض خطر انقراض هستند.
خطر انقراض «میش مرغ» بیشتر از «یوز»
در ایران میش مرغ بیشتر از همه گونههای دیگر حتی یوزپلنگ، در معرض خطر قرار دارد، بهطوری که بر اساس آمار سرشماری زمستان ۱۴۰۰ تعداد ۱۹ فرد از اینگونه باقی مانده که در پناهگاه حیات وحش دشت «سوتاو حمامیان» زندگی میکند. به گفته مهدی نبییان، مدیر پروژه مشارکتی حفاظت میشمرغ - در اسپانیا، روسیه، مجارستان و حتی انگلستان اینگونه وجود دارد و جمعیت جهانی آن به ۵۰ تا ۵۵ هزار فرد میرسد اما با این حال در ایران وضعیت میشمرغ بهشدت بحرانی است.
«یوزپلنگ آسیایی»؛ رتبه دوم انقراض در ایران
پس از «میش مرغ» میتوان گفت «یوزپلنگ آسیایی» در رتبه دوم گونههای در خطر انقراض ایران قرار میگیرد.
پیش از این مرتضی پورمیرزای، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی - درباره «وضعیت یوزهای باقی مانده در زیستگاه» گفته بود که با احتساب یوزهایی که احتمالا شناسایی نشدهاند، جمعیت اینگونه در ایران زیر ۳۰ فرد برآورد میشود. به گفته او، طی سه سال اخیر تعداد یوزهای بالغ و جدا از مادر به ۱۳ فرد رسیده است که یک یوز در خراسان جنوبی، سه یوز در یزد و ۹ یوز در توران سمنان زندگی میکنند و بهطور کلی شواهد کاهش جمعیت یوز را تایید میکنند. وضعیت یوزپلنگ آسیایی بهقدری وخیم است که در حال حاضر این گونه جانوری در کشورهای همسایه ایران بهطور کلی منقرض و در ایران هم به بخشهایی از استانهای یزد، خراسان جنوبی، کرمان و سمنان محدود شده است و در عین حال نیز جمعیت آن در سه استان یزد، خراسان جنوبی و کرمان بسیار ناچیز است. این شرایط موجب شده است که سازمان حفاظت محیط زیست کشور تصمیم به تکثیر یوز در اسارت بگیرد. «ایران»؛ توله یوز هشت ماهه ماده طی همکاری مشترک یگان حفاظت محیط زیست و پلیس امنیت از قاچاقچیان حیوانات کشف و به پردیسان سپس برای نگهداری به توران در استان سمنان منتقل شد. بهمن سال گذشته بود که خبر عمل جفتگیری موفقیتآمیز «ایران» و «فیروز» (یوز نر زندهگیری شده) منتشر شد و «ایران» در حالی اردیبهشت امسال سه توله نر به دنیا آورد که تنها یکی از آنها تاکنون زنده مانده است. بنا بر اعلام سازمان حفاظت محیط زیست علت تلف شدن یکی از تولهها ناهنجاری مادرزادی و دیگری در دست بررسی است.
برنامههایی که کمتر از ۱۰ درصد پیشرفت میکنند
میتوان گفت تغییرات اقلیمی و تخریب زیستگاهها بیشترین اثر را بر انقراض گونهها دارد. با این وجود گرچه بنا بر اعلام مسوولان برای این ۱۲۸ گونه جانوری در معرض خطر ۱۹ برنامه عمل طراحی شده است اما پیشرفت این برنامهها عمدتا کمتر از ۱۰ درصد است چراکه مشکل اصلی در این راستا تامین «اعتبار» بسیار ناچیز است. مطابق با آمارهای ارایه شده از سوی سازمان حفاظت از محیط زیست کشور طی نیم قرن اخیر ٧٠ درصد گونههای برجسته حیات وحش از دست رفته است و بسیاری از گونهها نظیر یوزپلنگ آسیایی در لبه پرتگاه انقراض قرار دارند.
مشکلات حقوقی، نبود اعتبارات و عدم همکاری مردم
به گفته حسن اکبری، سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیطزیست، غفلت از حفظ تنوع زیستی را میتوان به وجود مشکلاتی در حوزه حقوقی و نبود ضوابط قانونی برای پیشگیری از تخریب حیات وحش، میزان اعتبارات اختصاص یافته به محیط زیست و همکاری مردم با این سازمان برای حفاظت از حیات وحش معطوف دانست. محدود شدن گونههایی نظیر گوزن زرد ایرانی، گور ایرانی، وضعیت وخیم یوزپلنگ آسیایی و میشمرغ مثالی برای کاهش تنوع زیستی در کشور است.
بیتوجهی کشورهای منطقه به «تنوع زیستی»
به گفته کارشناسان در حال حاضر تغییرات ایجاد شده در زیستگاه گونههای یاد شده وضعیتی بحرانی را برایشان رقم زده که مستلزم توجه ویژه است. در همین راستا بود که سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیطزیست در گردهمایی «محیط زیست، دیپلماسی منطقهای، مدیریت تغییر اقلیم، آب و مقابله با گرد و غبار» نسبت به بیتوجهی کشورهای منطقه به «تنوع زیستی» هشدار داد و بهصراحت اعلام کرد که تقریبا میتوان گفت «تنوع زیستی» در ادبیات مشترک کشورهای منطقه جایگاهی ندارد.
قاچاق گونهها و بیتوجهی کشورهای منطقه
سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده است که این سازمان با دست کم ۱۰ مرجع بینالمللی برای حفظ گونهها ارتباط گرفته است تا از ظرفیتهای علمی و فناورانه دیگر کشورها برای حفاظت از حیات وحش استفاده کند. شرایط یاد شده در حالی است که به گفته مسوولان منابع زیستی منطقه در حال فرسایش است و در این بین بیتوجهی به تنوع زیستی به مرحلهای رسیده است که به دلیل عدم حمایت مراجع بینالمللی و همکاری برخی کشورها حتی شاهد قاچاق گونههای زیستی هستیم. به عنوان نمونه قاچاق زندگی بسیاری از گونهها مانند افعی دم عنکبوتی را به خطر انداخته است. در همین راستا سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست با اعلام این خبر که برخی گونهها از طریق باغ وحشها به کشورهای مجاور قاچاق میشوند و گرچه ایران در تلاش برای مقابله با این امر است اما در برخی کشورهای منطقه که بهشدت درگیر جنگ هستند به این مساله توجهی نمیشود، نسبت به این امر هشدار داد که اگر کشورهای منطقه خاورمیانه نتوانند از طریق سیاستگذاری درست از تنوع زیستی حفاظت کنند، در آینده شاهد از بین رفتن اکوسیستم و آسیب دیدن تمام کشورهای منطقه خواهیم بود. به نظر میرسد توجه به تنوع زیستی در داخل کشور بهتنهایی کارساز نخواهد بود و برای مدیریت شرایط بحرانی فعلی و جلوگیری از انقراض گونههای در معرض خطر تلاشهای بینالمللی حائز اهمیت است.