جای خالی مهارت‌آموزی در سیستم آموزشی

۱۴۰۱/۰۴/۱۱ - ۰۱:۳۹:۰۸
کد خبر: ۱۹۰۴۳۷
جای خالی مهارت‌آموزی در سیستم آموزشی

طراحی نظام آموزشی به نفع بنگاه‌های خصوصی آموزش

گلی ماندگار|

 سال‌هاست که کنکور به بازاری پر رونق برای آموزشگاه‌ها تبدیل شده است، آموزشگاه‌هایی که هر سال بعد از اعلام نتایج کنکور عکس تعدادی از قبولی‌ها با رتبه‌های تک‌رقمی و دو رقمی را بر سر در آموزشگاه‌شان می‌زنند تا بگویند این افراد با استفاده از تخصص و مهارت و البته مشاوره این آموزشگاه‌ها توانسته‌اند سد بزرگ کنکور را با موفقیت چشمگیر پشت سر بگذارند. مساله اینجاست که ایجاد این سد برای ادامه تحصیل افراد جامعه تا چه حد می‌تواند به نفع مردم و تا چه حد به نفع این آموزشگاه‌ها باشد. پاسخ واضح است، هستند پدر و مادرانی که همه دارایی خود را خرج می‌کنند تا فرزندشان در کنکور پذیرفته شود و به اصطلاح آینده‌اش روشن باشد. اما اگر نگاهی به اتفاقات بعد از اعلام نتایج کنکور بیندازیم و فشاری که دانش‌آموزان برای گذشتن از این سد متحمل می‌شوند، به خوبی درک می‌کنیم که این وضعیت اگر ادامه‌دار باشد می‌تواند نه تنها آینده افراد را به خطر بیندازد که سرنوشت جامعه را دستخوش تغییر و تحول کند. مساله مدرک گرایی یکی از مسائلی بزرگی است که طی سال‌های گذشته و به خصوص با راه‌اندازی دانشگاه آزاد در کشور بسیار همه گیر شده است. اکثر خانواده‌ها معتقدند که اگر فرزندشان تحصیلات دانشگاهی نداشته باشد، نمی‌تواند جایگاه اجتماعی خوبی در جامعه پیدا کند، از سوی دیگر جامعه و البته نحوه استخدام کارفرماها نیز به این مساله دامن می‌زند، در واقع آن چیزی که برای استخدام فرد در نظر گرفته می‌شود، مدرک است نه تجربه. البته که وقتی در آگهی‌های استخدامی اعلام می‌کنند فردی با تحصیلات لیسانس و بالاتر، با سابقه کار حداقل 5 سال و با سن 25 سال این معادله کمی پیچیده می‌شود. هر فردی باید از جایی کارش را شروع کند، اگر قرار باشد همه به دنبال افراد با سابقه باشند پس دانشجویی که تازه فارغ‌التحصیل می‌شود این تجربه کاری را کجا باید کسب کند. از سوی دیگر نگاهی به آمار افراد 

تحصیل کرده و بیکار در کشور نشان می‌دهد هدف‌گذاری و مسیرهای رسیدن به آن به درستی طراحی نشده‌اند. از سوی دیگر سال‌هاست که مسوولان وعده حذف کنکور را می‌دهند، اتفاقی که هیچگاه تاکنون رخ نداده است و البته نباید نقش مهم همین آموزشکده‌های کنکور را در اجرایی نشدن این وعده‌ها نادیده گرفت. اگر قرار باشد کنکور حذف شود، درآمدهای میلیونی و میلیاردی این آموزشگاه‌ها هم از بین می‌رود. از سوی دیگر علاوه بر همه اینها هر ساله اخباری مبنی بر فروش سوالات کنکور چه واقعی و چه تقلبی منتشر می‌شود که نشان می‌دهد افراد دیگری هم هستند که می‌خواهند از این آب گل آلود برای خود ماهی صید کنند. افرادی که هر ساله با اینکه خبرها از دستگیری آنها حکایت می‌کنند اما همچنان وجود دارند. به این ترتیب کنکور به ممر درآمدی هنگفت برای افرادی تبدیل شده است که البته تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا این سد سنگین هیچگاه از سر راه جوانان برداشته نشود. در واقع همان اصطلاح «مافیای کنکور» همچنان در جامعه ما کاربرد دارد و خیلی‌ها را به نان و نوایی رسانده است. هر چند که در این راه بودند جوانانی که تنها به دلیل قبول نشدن در این امتحان دست به خودکشی زده‌اند. دچار بیماری‌های روحی و روانی شده‌اند و...

     مدرک‌گرایی آفت جامعه کنونی ایران

پرویز پورترابی، کارشناس آموزش درباره فواید و مضرات کنکور و اصرار خانواده‌ها بر قبولی فرزندان شان در این امتحان و راه یابی به دانشگاه به «تعادل» می‌گوید: متاسفانه مدرک‌گرایی امروز یکی از آفت‌های مهم جامعه ایران به شمار می‌رود. از سویی هر ساله تعداد قابل توجهی از افراد وارد دانشگاه‌ها می‌شوند و هر ساله تعداد قابل توجهی هم فارغ‌التحصیل می‌شوند. اما مساله اینجاست که سیل عظیم فارغ‌التحصیلان بیکار در کشور ما هر روز رو به افزایش است. بسیاری از این افراد سرزمین مادری شان را ترک می‌کنند تا رویاهای خود را در جای دیگری به سرانجام برسانند و بسیار دیگر هم سرخورده تن به کارهایی می‌دهند که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلی شان ندارد. در زمانی نه چندان دور دانشگاه رفتن تنها آمال و آرزوی جوانان نبود، بسیاری از جوانان از سوی خانواده‌ها تشویق می‌شدند تا در یک رشته کاری مهارت کسب کنند، همین نگرش باعث می‌شد تا جوان بتواند در بهترین سال‌های زندگی‌اش به جای این که تئوری‌ها را یاد بگیرد، به کار عملی روی بیاورد و از همین رو موفقیت بیشتری را هم کسب کند. این حرف به این معنا نیست که تحصیلات دانشگاهی بد است اما مساله اینجاست که ما باید عرضه و تقاضا را در هر زمینه‌ای متعادل نگه داریم. او می‌افزاید: وقتی تعداد متقاضیان کار تازه فارغ‌التحصیل از میزان مشاغلی که در جامعه وجود دارد بیشتر می‌شود، این تعادل به هم می‌ریزد، هر روز آمار افرادی فارغ‌التحصیل بیکار بیشتر می‌شود، از سوی دیگر بسیاری از کسانی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند به دنبال شغل‌های به اصطلاح «پشت میزی» هستند و این خود به گسترش بیکاری دامن می‌زند. در واقع ما با این روش تحصیلی و این مدرک گرایی در کشور جوانان را در دو برهه حساس زندگی شان با استرس‌های بالا مواجه می‌کنیم، یکی وقت کنکور و دیگری زمانی که تحصیلات شان تمام می‌شود و حالا باید در این آشفته بازار به دنبال کار بگردند. در واقع از هر طرف بخواهیم به ماجرا نگاه کنیم اشتباهات زیادی در این روش وجود دارد. به هر حال حذف کنکور می‌تواند کمک موثری به این وضعیت داشته باشد، نباید اجازه بدهیم که مافیای کنکور با آینده جوانان این سرزمین قمار کند و باعث شود که بسیاری از آنها فقط برای اینکه مدرکی گرفته باشند راهی دانشگاه شوند در حالی که هیچ علاقه‌ای به رشته تحصیلی خود نداشته باشند. هدف‌گذاری که در آموزشگاه‌های کنکور برای قبولی در دانشگاه انجام می‌شود از اساس اشتباه است. در بسیاری از موارد این والدین هستند که به آموزشگاه می‌گویند فرزندشان را برای قبولی در چه رشته‌ای آماده کنند، در بسیاری از موارد هم داشته‌ایم که جوانان با اینکه مشقات زیادی را در این زمینه تحمل کرده‌اند اما بعد از گذراندن یک یا دو ترم در دانشگاه ترک تحصیل می‌کنند و این سرخوردگی در آنها را چند برابر می‌کند. ختم کلام اینکه سال‌هاست مشخص شده نظام آموزشی ما به نفع بنگاه‌های خصوصی آموزش طراحی شده و نیاز به بازنگری و بازتولید دارد، اما آنقدر قدرت این بنگاه‌ها زیاد است که تاکنون هیچ وزیری نتوانسته آنها را از میدان به در کند. در نتیجه می‌بینیم که هر روز قوی‌تر از دیروز ظاهر می‌شوند و فضای آموزشی را رقابتی‌تر می‌کنند.

     کنکور نباید  عامل  سنجش توانایی تحصیلی افراد باشد

عباس فرجی، کارشناس آموزش و پرورش و مشاور تحصیلی نیز در این باره به تعادل می‌گوید: متاسفانه عملکرد سیستم آموزشی ما در این زمینه خیلی ضعیف بوده است. در واقع در مدارس آن چیزی که مورد توجه قرار می‌گیرد، حافظه محوری است، یعنی دانش‌آموزش فقط برای امتحان متون درسی را به‌طور طوطی وار یاد می‌گیرد و اگر یک هفته بعد از امتحان در مورد همین مطالب از او سوالی پرسیده شود در اکثر موارد قادر به پاسخگویی نخواهد بود. آن چیزی که در آموزش و پرورش ما نادیده گرفته شده و امروزه در سیستم آموزش عالی هم این نقصان را می‌توان به وضوح دید، مهارت آموزی است. در واقع وقتی موفقیت تحصیلی دانش‌آموز با موفقیت در کنکور مشخص می‌شود، دیگر افراد دلیلی برای یادگیری مهارت و درس نمی‌بینند، چراکه برای آنها مهم این است که در زمان کم به پاسخ صحیح برسند، از این رو دانش‌آموز باید سرعت عمل بالایی داشته باشد که با تکنیک‌های بسیاری این کار عملی می‌شود. این ضربه‌ای است که آموزشگاه‌های کنکور به دانش‌آموزان وارد می‌کنند. 

او می‌افزاید: مادامی که شیوه سنجش ما معیوب است، مسیر رسیدن به سنجش هم طبیعی نخواهد بود و از راه‌های درستی به مسیر درست یادگیری نخواهیم رسید چراکه در این شیوه معلم هم احساس می‌کند که یادگیری دانش‌آموز برای دست یافتن به نتیجه مطلوب در کنکور سراسری است. در نظام آموزشی که کنکور ملاک سنجش قرار می‌گیرد، جهت دهی در نگارش کتاب‌ها هم به گونه‌ای است که در جهت کسب نمره مطلوب در کنکور باشد. در چنین شرایطی تمام زندگی دانش‌آموز در چهار گزینه خلاصه می‌شود و یادگیری اصلا محل بحث نیست که این موضوع گرفتاری بزرگ و خطرناکی برای نظام آموزشی ایران محسوب می‌شود. این کارشناس آموزش با بیان اینکه شیوه ارزشیابی دانش‌آموزان باید بازنگری شود، می‌گوید: در واقع شیوه ارزشیابی ملاک بر مهارت محوری است، اما با شرایط فعلی آموزش و پرورش فاصله زیادی با  مهارت محوری دارد. به‌طور مثال در ادبیات جاری آموزشی، دروس به دو بخش تخصصی و عمومی تقسیم شده‌اند که درس‌های تخصصی در هر رشته‌ای مشخص است و سایر دروس مانند معارف اسلامی، ادبیات فارسی، زبان انگلیسی، جزو دروس عمومی قرار می‌گیرند. همین عنوان دروس عمومی این تصور را برای دانش‌آموزان ایجاد می‌کند که این گروه از درس‌ها از اهمیت کمتری برخوردار هستند. اما واقعیت امر این است که این دروس نه تنها از اهمیت کمتری برخوردار نیستند بلکه می‌توانند در زندگی هر فردی بسیار تاثیرگذار نیز باشند. این نگاه به موضوع دروس تخصصی و عمومی و سپس سوار شدن سیستم غلط آموزشی روی سیستم عمومی نتیجه‌اش این می‌شود که ناکارآمدی یادگیری در دانش‌آموزان حاصل شود.