کودکان کار قربانیان سیاست تولید فقر
![کودکان کار
قربانیان سیاست تولید فقر](/files/fa/news/1401/4/23/97430_163.jpg)
داوود قاسمزاده
در واقع وقتی سیاست تولید فقر در یک کشور جریان داشته باشد، چنین آسیبهایی به خودی خود به وجود میآیند. ایران زندگی میکنند به نوعی پاک کردن صورت مساله و شانه خالی کردن از بار مسوولیتی است که بر دوش دولتمردان در این زمینه قرار دارد. هنوز یادمان نرفته که فردی معروف به «بیجه» چند سال پیش چه تراژدی غمانگیزی را در کشور رقم زد، اما وقتی به زندگی او نگاه کنیم میبینیم که او نیز از کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفته بود و به عنوان یک کودک کار هیچوقت امنیت نداشت. کودکانی که در این شرایط بزرگ میشوند شاید همگی در بزرگسالی به فردی مانند «بیجه» تبدیل نشوند اما آسیبهای روحی و روانی که میبینند باعث میشود که آنها انسانی کامل با مشخصات بارز انسانی و البته آیندهای روشن نباشند. نمیتوانیم با حرفهای زیبا و اما و اگرها به انتظار آیندهای بنشینیم که قرار است در دست کسانی باشد که در کودکی مورد انواع و اقسام آزارها و سوءاستفادهها قرار گرفتهاند. سالهاست که مساله کودکان کار در کشور مورد بحث و بررسی است اما در این بین هیچ کس به مساله تجاوز و سوءاستفادههای جنسی از این کودکان اشاره نمیکند یا اگر اشارهای هم به این موضوع میشود در هیاهوی اخبار دیگر از بین میرود. مساله اینجاست که کودکان کار نه تنها مورد استثمار قرار میگیرند بلکه با آزارهای جنسی نیز روح و روان آنها آسیبهای بسیاری میبیند و البته که نمیتوانند در این مورد به هیچ کس شکایت کرده یا خانوادهای ندارند که پیگیر این رفتارها باشد و بخواهد مجرمان را به دست قانون بسپارد. کودکآزاری در بین کودکان کار پدیدهای همیشگی بوده است، فرقی هم نمیکند این کودک کار پسر باشد یا دختر، در هر صورت آنها مورد آسیب و سوءاستفاده قرار میگیرند. اگر بخواهیم به عمق این ماجرا و دلیل وجود کودکان کار نگاهی بیندازیم، قبل از هر چیز مشکلات اقتصادی و معیشتی نماینگر میشوند. دو عاملی که باعث افزایش میزان این کودکان در کوچه و خیابانهای شهر شده است. در دوران کرونا خیلی از کودکانی که در خانوادههای محروم زندگی میکردند از درس و مدرسه باز ماندند و برای کسب درآمد راهی خیابانها شدند. عنوان کردن این موضوع همیشگی که تعداد قابل توجهی از این کودکان مهاجرانی هستند که در تا زمانی که ما نتوانیم فقر را کاهش دهیم، (کسی انتظار ریشه کنی فقر را ندارد، اما کاهش آن وظیفهای است که بر دوش دولتمردان است)، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که آسیبهای اجتماعی در جامعه ما کاهش پیدا کنند. کودکان کار علاوه بر اینکه مورد استثمار قرار میگیرند، انواع و اقسام آزارهای جنسی را تجربه میکنند، به عاملی برای جابهجایی مواد مخدر هم تبدیل شدهاند. بسیاری از قاچاقچیان از این کودکان برای جابهجایی مواد مخدر استفاده میکنند چرا که امکان دستگیری آنها را بسیار اندک میدانند. در این بین بسیاری از این کودکان خود نیز به دام اعتیاد میافتند و دیگر نمیتوان آیندهای برای آنها متصور شد. مساله اینجاست که در طول تاریخ همواره کودک به علت ویژگیهای خاص جسمی و روحی در معرض سوءاستفادههای مختلف قرار گرفته است. وضعیت خاص کودکان خیابانی سبب شده تا آنها هم در جامعه هم در محیط خانوادگی، در معرض انواع سوءاستفادهها و آسیبها قرار بگیرند و به انبوهی از حمایتها از جمله حمایت قانونی نیازمند باشند. البته پدیده کودکان خیابانی و کار، یکی از مشکلات گریبان گیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است. کودکان کار به دلیل شرایط خاص زندگی خود مجبور به کارکردن هستند و همین امر باعث ایجاد تغییرات مثبت و منفی در خودپنداری آنها نسبت به سایر همسالان خود شده است. مساله رفع فقر و کودکان و حل مشکلات بچههای خیابانی موضوعی است که حقیقتاً تنها با همکاری بینالمللی دولتها، سازمانهای بینالمللی و سازمانهای غیر دولتی بینالمللی همچون عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر و همکاری مشترک و تنگاتنگ با فعالان حقوق کودک حل و فصل خواهد شد.
![](/files/fa/adv/60331_191.gif)