دلایل افزایش خشونت در جامعه
رضا روزبهانی
شرایط زندگی اجتماعی امروز خصوصا در شهرهای بزرگ، آلودگی هوا و ترافیک، ناکامی در رسیدن به اهداف، شرایط اقلیمی و برنامههای کنترل نشدهای که آستانه تحمل افراد را پایین میآورد در بروز خشونت و نزاعهای خیابانی موثر است. نزاع بر خواسته از خشونت، موجب آسیبهای غیر کشنده و ناتوانیهای دایم یا موقت نیز میشود. برخی از قربانیانی که در بیمارستانها تحت درمان قرارگرفتهاند، در ساختمانهای عمومی یا در خیابان جراحت و زخم چاقو برداشتهاند. آسیبهایی که موجب ناتوانی دایمی میشوند، تأثیرات اجتماعی، احساسی و اقتصادی زیادی برای فرد آسیبدیده به دنبال خواهد داشت. نزاع بار مالی نیز به دنبال دارد. آسیبهای ایجادشده (در زدوخوردها) موجب پرداخت دیه شده و هردو طرف را بهواسطه رفتن به کلانتری، دادسرا و… از کار یا تحصیل بازمیدارد. اجتماع نیز بار اقتصادی این خشونتها را متحمل خواهد شد. آمار نزاعهای خیابانی در ایران در مقایسه با سایر کشورها نسبتاً بالاتر است که پیامد فقدان گذشت در جامعه محسوب میشود. به اجبار نمیتوان از افراد توقع بخشش داشت و این موضوع باید به عنوان فرهنگ در جامعه نهادینه شود. گذشت به دو بخش تقسیم میشود که شامل گذشت در زندگی عادی و گذشت در مباحث قانونی و دعاوی است. اعتقاد بر این است که اگرچه هیچ فردی کامل نیست اما جایزالخطا هم نیست. گذشت کردن از برخی اشتباهات سختتر است؛ به عنوان مثال بر زبان جاری کردن لفظ بخشش توسط فردی که فرزندش را به قتل رساندهاند، شاید راحت باشد اما در واقعیت این امر تصمیمی دشوار است و همه از وی به بزرگی یاد میکنند. هرچه سطح صدمه و اتفاق رخ داده بالاتر میرود، تعداد افرادی که توان بخشش داشته باشند کاهش مییابد، جای بخشش و گذشتکردن برای اتفاقاتی که به صورت روزمره در زندگی انسانها رخ میدهد، بسیار است و این کار پسندیدهای محسوب میشود. بسیاری از نزاعهایی که منجربه جرح یا حتی قتل میشود، از تبعات گذشت نکردن است. آمار نزاعهای خیابانی در ایران در مقایسه با سایر کشورها نسبتاً بالاتر است که پیامد فقدان گذشت در جامعه محسوب میشود. از سوی دیگر برخی مواقع در زندگی زناشویی هم افراد گذشت نمیکنند، اگر در زندگی زناشویی و ازدواج گذشتی وجود نداشته باشد، زندگی که تحت عنوان زندگی مشترک از آن یاد میشود، مقدور نیست. در یک زندگی مشترک و موفق، دو طرف گذشت بسیاری دارند، نقصان یکدیگر را نادیده میگیرند و سعی بر یکرنگ کردن خود با دیگری دارند. فقدان گذشت در زندگی مشترک، مشاجره میان افراد بیشتر میشود و درپی آن، انرژی زیادی از افراد گرفته و روحیه آنها خراب میشود، ادامه داد: در نهایت افراد آرامش خود را از دست میدهند و نسبت به زندگی مشترک سرد میشوند. شاید انتقامجویی در کوتاهمدت، حال انسان را اندکی بهتر کند اما بهطورقطع با توجه به تجارب افراد انتقامجو و بخشنده، همه افرادی که گذشت کردهاند زندگی بهتر و آرامتری دارند. بخشش، آموختنی است و نمیتوان گفت خانوادهای ژنتیکی بخشنده یا انتقامجو هستند. هنگامی که فرزندی شاهد فقدانِ گذشت میان والدین خود باشد، از آنها میآموزد که بخشش نداشته باشد. هنگام ورود دانشآموز به فضای آموزشی، آموزشوپرورش وظیفه دارد مهارتهای اینچنینی را به افراد آموزش دهد. متاسفانه زمانی در جامعه ما روحیه گذشت بسیار فراگیر بود و اکثر افراد این روحیه را داشتند، آنها به یگدیگر کمک میکردند، از اشتباهات هم چشم پوشی میکردند، همین باعث میشد تا میزان خشونتی که در جامعه بود بسیار کمتر باشد، اما متاسفانه در حال حاضر شرایط حاکم بر جامعه به گونهای است که افراد اغلب با احساس تنفر، انتقامجویی و حس خشم زندگی میکنند و همین باعث میشود تا هر مساله کوچکی به نزاعی بزرگ تبدیل شود، چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه. چرا باید در یک جر و بحث خانوادگی پای سلاح گرم به میان بیاید و جان چند نفر گرفته شود. چرا باید در نزاعهای خیابانی از اسلحه سرد و گرم استفاده شود و باعث از بین رفتن زندگی افراد شود. مسائل اجتماعی را نباید با فرمان و دستور نهادینه کرد بلکه این کار نیاز به فراهم آوردن زیر ساختها و البته از بین بردن خشم در جامعه دارد.