سالانه 54 هزار ایرانی جان خود را از دست میدهند
تعادل|
روزی نیست که آماری از مرگ و میر در کشور منتشر نشود، از مرگ و میر کرونا گرفته که طی سه سال اخیر تعداد قابل توجهی از مردم را عزادار کرده تا حوادث جادهای، ریزش ساختمان و وقوع سیل و زلزله. اما آمار مرگ و میر سالانه ایرانیان حداقل در تصادفات رانندگی دو برابر کشورهای اروپایی است. مسالهای که مدتها حتی دیگر مسوولان هم به آن اذعان دارند که علاوه بر بیاحتیاطی در رانندگی و غیر استاندارد بودن جادهها این خودروهای بیکیفیت ساخت داخل هستند که به ارابههای مرگ تبدیل شدهاند. کنار آمدن با این همه مرگ و میر کار راحتی نیست. در حالی که میدانیم خیلی از این موارد میتواند با پیشگیری و البته توجه و اهمیت دادن به ارزشمند بودن جان انسانها رخ ندهد و مرگی را در پی نداشته باشد. اما همانطور که در تمام این سالها پلیس نتوانسته خودروسازان را به ساخت ماشینهایی با کیفیت مناسب مجبور کند، مردم هم تلاشی برای حفظ جان خود نکردهاند. اینکه بعد از هشدارهای هواشناسی باز هم برای تفریح به حاشیه رودخانهها میروند، اینکه قوانین راهنمایی و رانندگی را نادیده گرفته باعث بروز حادثه برای خود و دیگران میشود یا حتی همین از بین بردن طبیعت که به قیمت جان خودشان تمام میشود و البته حضور سودجویانی که تنها به ساخت خانههای غیر استاندارد و انباشت سرمایه خود فکر میکنند تا به جان مردمی که قرار است در این ساختمانها زندگی و کار کنند یا به آن رفت و آمد داشته باشند. کم نیستند حوادثی که در کشور ما بر اثر غفلت مردم و مسوولان و البته سودجویی برخی افراد رخ داده و جان عزیز عدهای از هموطنانمان را گرفته است. از حادثه پلاسکو، تا گودبرداریهای غیر اصولی در شهرهای مختلف که هر از گاهی باعث ویرانی ساختمانهای مجاور و مرگ افراد شده است تا ساختمان متروپل که مردم قربانی سودجویی فردی شدند که تنها به دنبال کسب شهرت و افزایش ثروت بود یا همین بیتوجهی مسوولان به مساله کرونا و ساده انگاری آن که باعث شد تا در یک بازه زمانی شاهد مرگ بیش از 700 نفر به صورت روزانه بر اثر ابتلا به این بیماری باشیم. مرگهایی که به سادگی اتفاق میافتند و اغلب بر اثر بیتوجهی و عدم پیشگیری رخ میدهند، مثل همین سیل استهبان که بنا بر برخی آمار 32 کشته و در برخی آمار دیگر 22 کشته و بیش از 5 مفقود به جای گذاشت در حالی که 24 ساعت قبل از آن سازمان هواشناسی در مورد وقوع سیل در آن منطقه هشدار داده بود اما طبق معمول کسی به این هشدارها توجهی نکرد و البته هیچ نظارتی هم بر حضور مردم در حاشیه رودخانهها نبود. مسالهای که این مواقع بیش از هر چیز عنوان میشود بیارزش بودن جان مردمی است که بر اثر سهل انگاری و بیتوجهی جان میبازند و این جان باختن هم قبل از هر چیز به دلیل این است که مساله پیشگیری در کشور ما به یک اولویت دست چندم بدل شده و هیچ کس نه مردم و نه مسوولان این مساله را جدی نمیگیرند.
اقدام اساسی برای پیشگیری
حسن مهدوی، کارشناس ایمنی، در این باره به «تعادل» میگوید: سوانح یک بحث علمی است، اما متاسفانه تصور میشود با تجربههای خام یا اطلاعات سطحی که افراد در طول زندگیشان به دست میآورند، مساله سوانح را میشود حل کرد، حتی با همین اطلاعات سطحی برای کشور و سازمانها نسخه میپیچند، در صورتی که سوانح یک مساله علمی است و ما متاسفانه درس نمیگیریم تا برای پیشگیری اقدام اساسی انجام دهیم. سوانح از مهمترین علل مرگومیر در کشور است، اما متاسفانه آنقدر که بر روی بعد از یک رخداد تاکید وجود دارد درباره قبل از وقوع رخداد تاکیدی نیست.
او در بخش دیگری از سخنانش میافزاید: متاسفانه ما این جمله «پیشگیری بهتر از درمان است» را در هیچ زمینهای جدی نمیگیریم، اما وقتی گرفتار حادثهای میشویم که میدانیم قابل پیشگیری بوده است به اهمیت این جمله پی میبریم، اما همیشه دیر به این فکر میافتیم. وقتی سوانحی را که در کشور ما رخ میدهد مورد بررسی قرار بدهیم میبینیم که اگر تصمیمات درستتری اتخاذ میکردیم یا بررسیهای دقیقتری در زمینههای مختلف انجام میدادیم میتوانستیم درصد بسیار زیادی از این سوانح را قبل از وقوع مهار کنیم و هزینههای جانی و مالی برای آن نپردازیم. مثلا در بحث سیل اگر مجوز ساخت ساختمان در مسیر رودخانهها و روی زمینهایی که نهر آب از زیر آن میگذرد داده نمیشد، فاجعهای سال 98 در شیراز رخ نمیداد و آن همه تلفات و خسارات به بار نمیآمد. بیتوجهی به تمام این مسائل باعث میشود تا ما همیشه بالاترین میزان هزینه جانی و مالی را پرداخت کنیم در حالی که با کمی درایت میتوان این هزینهها را به حداقل کاهش دهیم.
او ادامه میدهد: در بحث ارتقای ایمنی باید برنامه جامعی داشته باشیم و نظارت کافی انجام بگیرد، اما متاسفانه در خیلی از زمینهها که دچار خسارت میشویم نه نظارت کافی انجام میگیرد نه پایش درستی انجام میشود تا متوجه شویم در طول زمان چه تغییراتی حاصل شده است، و نه همه این موارد بهطور مستمر ارزشیابی میشود تا متوجه شویم مداخلههایی که انجام دادیم چقدر موثر بودهاند. متاسفانه به جای پیشگیری بعد از حادثه اشک میریزیم.
عدم سرمایهگذاری برای افزایش ایمنی
رییس مرکز ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیتها نیز چندی پیش در این رابطه گفته بود: یکی از مشکلات عدم سرمایهگذاری کافی برای تحقیق و آموزش است، منظور از سرمایه فقط مسائل مالی نیست بلکه مثلاً متناسب با نیازهایی که داریم رشتههای تحصیلی ایجاد نشده است، دانشگاههای ما نسبت به ایمنی کمتر توجه کردهاند درصورتی که ایمنی یک مساله میان رشتهای است و رویکرد جزیرهای به آن داشتن کافی نیست.
سهم 20 درصدی کیفیت خودروها در بروز حوادث رانندگی
یکی از موارد رعایت نشدن ایمنی، تولید خودروهای داخلی است، مسالهای که مدتی است مورد توجه پلیس قرار گرفته و هر از چند گاهی سبب افزایش اختلاف پلیس با شرکتهای خودروساز میشود، بهخصوص باز نشدن کیسه هوای خودروها طی ماههای اخیر مورد توجه کارشناسان ایمنی قرار گرفته است. حمید سوری با بیان این مطلب افزود: رخداد سوانح ترافیکی علتهای چندگانه دارد، علتهایی که بر یکدیگر اثرگذار هم هستند، اما وقتی این اثرگذاری را محاسبه میکنیم طبیعی است که خطای انسانی عمدهترین علت در بروز حوادث رانندگی باشد، اما درخصوص سهم خودرو با توجه به بررسی عوامل حوادث، چیزی حدود 20 درصد علت حوادث رانندگی که در کشور رخ میدهد به خاطر خودروهای نا ایمن است، بههمین دلیل خودروهای نا ایمن نقش جدیتری نسبت به جاده نا ایمن در بروز تصادفات رانندگی دارند.
او در مقایسه استاندارد ایمنی ایران با کشورهای حوزه اتحادیه اروپا بیان کرد: متاسفانه علیرغم تلاشهای گذشته که سبب کاهش حوادث شده است همچنان جایگاه خوبی در جهان از نظر بروز سوانح و حوادث نداریم، بنابراین خیلی کارها باید انجام شود تا به سطح استاندارد جهانی برسیم، در خصوص سوانح ترافیکی از میانگین جهانی بالاتر هستیم اما اگر در مقایسه با کشورهای موفق محاسبه کنیم وضعیت خوبی نداریم، مثلاً در اروپا میزان مرگ ناشی از سوانح ترافیکی چیزی حدود 10 نفر در 100 هزار نفر است اما این رقم در کشور ما حدود 20 نفر در 100 هزار نفر است، این یعنی دو برابر کشورهای اروپایی در کشور ما مرگ و میر ناشی از سوانح ترافیکی وجود دارد.
نقش تحریمها در کاهش استاندارد ایمنی در کشور چقدر است؟
رییس مرکز ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیتهای دانشگاه شهید بهشتی، در پاسخ به این پرسش که نقش تحریمها در کاهش کیفیت ایمنی در کشور چقدر است، گفت: تحریمها در خصوص عدم تهیه تجهیزات در بروز سوانح تاثیر داشته اما بهنظرم قبل از تجهیزات و تحریم، ما در مدیریت سوانح بهخصوص در پیشگیری از رخداد مشکل داریم. در این باره دانش کافی و سازوکارهای بهروز شده وجود ندارد، ما هنوز در سازوکارهای مدیریت سوانح مشکل داریم، بنابراین در چنین شرایطی تعمیم دادن بروز حوادث به خطای انسانی کار درستی نیست، احساس میکنم مشکل عمده ما در مدیریت رخداد به خصوص در مرحله پیشگیری است، اما در بعد از وقوع رخداد در امکاناتی مانند پزشکی، جراحی و موارد دیگر خوب هستیم، اما در مرحله پیش رخداد ایراد اساسی داریم.
حرفهایی که ناتمام میمانند
اما مساله اینجاست در عمل هیچ کدام از این مراحلی که به آنها اشاره شد رعایت نمیشود، همیشه هم مردم و هم مسوولان برای رفتارهای سهلانگارانه خود در برابر حوادث توجیحاتی دارند که از نبود بودجه گرفته و به نبود اعتبار ختم میشود و مردم هم همیشه سعی میکنند در مورد بیدقتیها و بیتوجهیهایی که در نهایت ممکن است به قیمت جان خود یا دیگران تمام شود، به نحوی از زیر بار مسوولیت شانه خالی کنند. در حالی که همین الان تمام کارشناسان در مورد موج جدید کرونا در کشور هشدار میدهند تعداد فوتیها هر روز بیشتر میشود، اما اگر نگاهی به درصد رعایت پروتکلهای بهداشتی بیندازیم متوجه میشویم مردم هم به این هشدارها هیچ اعتنایی نمیکنند.