زمانی برای هوشمندی در مذاکرات
یوسف مولایی
چشماندازهای پیش روی برجام چیست؟ بسته پیشنهادی جوزف بورل واجد چه ویژگیهایی است؟ آیا برجام را باید پایان یافته تلقی کرد؟ این پرسشها هر روز از سوی خبرنگاران و فعالان رسانه به کرات تکرار میشود و تلاش برای دستیابی به پاسخ به این سوالها ادامه دارد. اما باید توجه داشت که تحلیلها مبتنی بر دادههای اطلاعاتی ارائه میشوند. اما آخرین اطلاعات و اخبار حاکی از چیست؟ در آخرین دست از اخبار مرتبط با برجام، بورل اعلام کرده که پیشنهاد جدیدی را ارایه کرده است که در آن برخی شرکتهای مرتبط با سپاه پاسداران از ذیل تحریمها خارج میشوند. بورل همچنین بحث کفایت مذاکرات را اعلام کرده است.
مقاله اخیر بورل بسیار طولانی است و به نظر میرسد، پیشنهادهایی را مطرح کرده که به نسبت مارس 2022 تفاوتهایی دارد. اگر متن همان متن قبلی بود، دیگر ضرورتی به بررسی آن احساس نمیشد. در عین حال به نظر میرسد، این بسته پیشنهادی، مطالبات ایران را پاسخ نمیدهد. هرچند در برابر موضوعاتی چون آزادسازی داراییهای ایران و نحوه پایان یافتن تحریمها، اشاراتی در این بسته وجود دارد. در نقطه مقابل نیز برخی اخبار حاکی است که ایران نیز پیشنهادهای تازهای را طراحی و ارائه کرده تا دریچه تازهای به روی گفتوگوها باز شود. شخصا قبلا در جریان گفتوگوهای تحلیلی تصویری از چشماندازهای پیش روی برجام ارائه کردهام. معتقدم که احیای برجام و مناسباتی که در اثر این سند ایجاد شده است، هیچ بدیل دیگری ندارد و گزینه جایگزینی را نمیتوان برای آن متصور شد. اگر یک چنین گزینههایی وجود داشت، بدون تردید دو طرف تا به امروز برای استفاده از آنها دست به کار شده بودند، اما دو طرف راهکارهای جایگزینی ندارند که بر اساس آن بتوانند از پایان عمر برجام سخن بگویند. ایالات متحده اعلام کرده که تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا ایران را از دستیابی به توان هستهای دور کند. از سوی دیگر، ایران هم برای پایان دادن به تحریمهای اقتصادی و توسعه مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونیاش به برجام نیازمند است. گزینههای بدیل هم برای ایران و هم برای امریکا، بسیار پرهزینه است و اگر قرار باشد، مذاکرات هستهای قطع یا خاتمه یافته تلقی شود به این معنی است که پلن B مورد نظر امریکاییها (والبته ایرانیها) کلید خواهد خورد. اما باید دید این پلن چه ویژگیهایی دارد و چه گزارههایی را پیش روی دو طرف قرار میدهد؟ حداقل گزارههای موجود در پلن مورد نظر امریکاییها باعث ایجاد فشارهای فراوانی بر ایران خواهد شد. امریکا بارها اعلام کردهاند با عبور از برجام، گزینههایی را دنبال میکند که در اغلب آنها فشار بر ایران تعبیه شده است. فشارهایی چون بازگشت تحریمهای شورای امنیت و قرار گرفتن ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل و... برای امریکاییها مطرح است. اما دست ایران هم برای فشار به امریکا خالی نیست. پلن B مورد نظر ایران تداوم غنیسازی و رسیدن به حداکثر غلظت تواناییهای هستهای به 90 درصد است. موضوعی که فشار بسیاری را متوجه طرف مقابل میکند و هم در صحنه داخلی و هم در پهنه بینالمللی تبعات مخربی را ایجاد میکند. البته نباید فراموش کرد که این گزاره (یعنی افزایش فعالیتهای هستهای) از نظر جهان پیرامونی به معنای آن است که ایران در مسیر فعالیتهای غیر صلحآمیز قرار دارد و ممکن است باعث ایجاد اجماع جهانی علیه ایران شود. اولا ممکن است در چارچوب برجام مکانیسم ماشه فعالسازی شود. در مرحله بعد قطعنامههایی که علیه ایران با قطعنامه 2231 در شورای امنیت معلق شده بود، دوباره فعال میشود و از مهمتر قطعنامه 1929 که فشار مضاعفی را برای ایران ایجاد میکرد، احیا میشود. بنابراین نه ایران و نه امریکا مایل به پایان دادن به برجام نیستند و هر کدام تلاش میکنند که از پایان مذاکرات سخن نگویند. حتی اگر این فرصت به اندازه یک دریچه کوچک و منفذ محدود باشد، باز هم از سوی دو طرف باز نگه داشته میشود تا جایی برای احیا وجود داشته باشد. معتقدم در شرایط فعلی هوشمندی ایران در جریان تداوم گفتوگوها بسیار کلیدی و حیاتی است. بنابراین بر اساس این نقشه راه، اظهارات اخیر بورل و امیرعبداللهیان را میتوان تلاش طرفین برای باز نگه داشتن این دریچهها تعبیه کرد و امید داشت که مرحله بعد از این اظهارات، منافذ تازهای را پیش روی برجام قرار بدهد. البته دستیابی به این مرحله، نیازمند انعطاف از سوی طرفین و رسیدن به یک درک مشترک خواهد بود. باید منتظر روزهای آتی و اطلاعات تازه در این زمینه باشیم تا در نهایت مشخص شود آیا دو طرف به این درک مشترک میرسند یا اینکه ترجیح میدهند، فازهای بعدی را امتحان کنند؟