دلایل عقب‌ماندگی تولید فولاد ایران

۱۴۰۱/۰۵/۱۱ - ۰۱:۵۷:۱۷
کد خبر: ۱۹۱۲۹۰
دلایل عقب‌ماندگی تولید فولاد ایران

تعادل|

ارزیابی‌ها نشان می‌دهد، میزان تولید فولاد ترکیه در سال 2020 برابر با 8,35 میلیون تن بوده است که در رتبه‌بندی جهانی تولیدکنندگان فولاد این کشور را در رده هشتم و دو رتبه بالاتر از ایران قرار می‌دهد. تولید ایران در همین سال 29 میلیون تن گزارش شده است. این مهم در حالی اتفاق افتاده که هزینه‌های صنایع فولادی در ترکیه با وجود قیمت‌های جهانی انرژی (برق و گاز) که در حدود 10 برابر قیمت حامل های انرژی در ایران است، محاسبه می‌شود. کمیسیون صنایع اتاق ایران در گزارشی ضمن واکاوی این موضوع، «تأمین نشدن به‌موقع مواد اولیه و قیمت‌گذاری دستوری» را به عنوان دو عامل عقب‌ماندن صنعت فولاد ایران از هدف‌گذاری تولید ۵۵ تنی سند چشم‌انداز و همچنین عقب ماندن از کشورهای همسایه نظیر ترکیه معرفی کرده است. 

    دلایل عقب‌ماندگی صنعت فولاد

کمیسیون صنایع اتاق ایران در گزارشی به موضوع قیمت‌گذاری در زنجیره فولاد ایران و مقایسه صنعت فولاد ایران و ترکیه پرداخته است. این گزارش با اشاره به اینکه بر اساس سند چشم‌انداز در افق ۱۴۰۴ ایران باید به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال برسد یادآوری کرده: وضعیت کنونی تولید فولاد در کشور، بالغ بر ۳۲ میلیون تن فولاد در سال است. در این گزارش «تحریم‌ها و انحصار فناوری نزد کشورهای پیشرفته، مداخله دولت در قالب قیمت‌گذاری دستوری و عدم ایفای نقش تنظیم گری، پایین بودن ظرفیت حمل‌ونقل، بحران بی‌آبی، کمبود برق و گاز و در نهایت تأمین به‌موقع مواد اولیه» که به عنوان بزرگ‌ترین چالش از آن یاد شده، از جمله دلایل فاصله تولید فعلی فولاد با سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ است. آن‌طور که در این گزارش آمده برای دستیابی به برنامه افق ۱۴۰۴، به استخراج ۱۵۵ تا ۱۶۸ میلیون تن سنگ‌آهن نیاز است که در حال حاضر تأمین نمی‌شود. کمیسیون صنایع اتاق ایران، ۶ دلیل عمده برای عدم تأمین به موقع مواد اولیه تولید فولاد برشمرده است: عدم تولید مواد اولیه (گندله) به میزان تولید و نیاز به واردات، کمبود در کنستانتره داخلی و نیاز به واردات، نیاز به سرمایه‌گذاری در بخش اکتشاف، وجود انحصار در تولید و فروش مواد اولیه، قیمت‌گذاری دستوری و میزان سود در مراحل زنجیره فولاد. بر اساس این گزارش مارجین زنجیره از قراضه به شمش معادل 47 درصد و مارجین زنجیره از شمش به میلگرد معادل ۷,۸ درصد است. این در حالی است که بر اساس قیمت‌های مصوب در بورس کالا سود حاصل از تولید محصولاتی همچون میلگرد حدود 6 درصد و سود حاصل از تولید پروفیل حدود 13 درصد است. این اعداد در شرایطی به تولیدکنندگان پایین زنجیره اجبار می‌شود که افزایش هزینه‌هایی همچون حمل‌ونقل، نیروی کار و غیره از میزان سود حاصل از سرمایه‌گذاری در این صنایع به‌صورت مضاعف می‌کاهد. در بخش دیگری از این گزارش آمده است: به نظر می‌رسد، در بورس کالا فشار زنجیره فولاد به شکل نامتوازنی به نفع فولادسازان مهندسی شده وسهم بیشتر ریسک‌ها به نوردکاران تخصیص یافته است. 

    چند پرسش کلیدی 

در این بخش از گزارش، چند پرسش کلیدی مطرح شده که پاسخ به آنها می‌تواند راهگشای گره موجود در صنعت فولاد کشور شود: 1. چرا با وجود تجربیات گذشته در مورد قیمت‌گذاری دستوری و پیامدهای منفی آن همچنان این روند ادامه دارد؟ 2. مدل محاسبه ارقام قیمتی با توجه به تغییرات چشم گیر در دیگر متغیرهای هزینه سربار تولید بر چه اساس بوده و با چه هدفی انتخاب می‌شود؟

 3. چرا مدل قیمتگذاری با اختلاف به سود صنایع بالادستی زنجیره تولید فولاد است؟ (اختلافی که باعث رکود تولید صنایع تکمیلی شده و به تضعیف چرخه فولاد و در نهایت صادرات مواد پایه می‌انجامد، فرایندی که جز باعث خروج ارز از کشور و اجبار به واردات محصولات تکمیلی چرخه فولاد نخواهد شد) . 4. چرا با وجود کمبود مواد پایه تولید صنایع تکمیلی همچون ورق، وجود انحصار تولید مواد اولیه (از سنگ آهن گرفته تامیلگرد)، توزیع قطره چکانی آن بین صنایع مصرف‌کننده و اعمال نفوذ در قیمتگذاری توسط تامین‌کنندگان بزرگ (همچون فولاد مبارکه) که باعث ایجاد رانت و کاهش تولید و سرمایه‌گذاری در این صنایع می‌شود، راهکاری اندیشیده نمی‌شود؟ 5. چرا با توجه به نیاز صنایع تکمیلی و کمبود ورق برای عرضه و با وجود معادن موجود و قابل برداشت در کشور، تنها به میزان 5 میلیون تن از نیاز مواد اولیه کشور درداخل تولید می‌شود؟

    مقایسه صنعت فولاد ایران و ترکیه 

در بخش دیگری از این گزارش با مقایسه صنعت فولاد ایران و ترکیه آمده: میزان تولید فولاد ترکیه در سال ۲۰۲۰ برابر با ۳۵,۸ میلیون تن بوده است که در رتبه‌بندی جهانی تولیدکنندگان فولاد این کشور را در رده هشتم و دو رتبه بالاتر از ایران قرار می‌دهد. تولید ایران در همین سال ۲۹ میلیون تن گزارش شده است. این در حالی است که ترکیه برخلاف ایران، بدون داشتن معادن و سنگ آهن و با تکیه بر تأمین فولاد پایه با خرید قراضه آهن (بزرگ‌ترین وارد‌کننده قراضه آهن در جهان) تبدیل به یکی از قطب‌های تولید فولاد در جهان شده است؛ آن هم با وجود قیمت‌های جهانی انرژی (برق و گاز) که در حدود ۱۰ برابر قیمت حامل‌های انرژی در ایران است، محاسبه می‌شود. این گزارش یکی از مهم‌ترین دلایل این میزان تفاوت تولید در ایران و ترکیه را تفاوت در مدل قیمت‌گذاری می‌داند: زمانی که میزان عرضه و تقاضا مشخص‌کننده قیمت در بازار خرید و فروش است، میزان حاشیه سود صنایع در هر قسمت از زنجیره فولاد بر اساس نیاز به محصولات مرتبط با آن مشخص می‌شود، در نتیجه میزان سرمایه‌گذاری در بخش‌های سودآور بیشتر شده و موتور صنعت فولاد حرکتی رو به رشد خواهد داشت. حرکتی که با مدل قیمت‌گذاری دستوری با کندی یا توقف همراه است. جایی که سرمایه‌گذاران امنیت سرمایه‌گذاری را پایین دیده و سود خود را گره خورده با سیاست‌های انحصاری یک یا چند شرکت بزرگ می‌بینند، محل مناسبی برای سرمایه‌گذاری نخواهد بود فلذا رشد این صنایع نیز در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد.