مهار تورم؛ اقدام تکمیلی سیاستهای ارزی
عباس علویراد
در حال حاضر به سیاستهای همساز نیاز داریم؛ یعنی اگر بانک مرکزی به عنوان متولی سیاستهای پولی کشور در حال ترسیم مسیر ضد تورمی است، مجموعه عملکردهای مالی دولت اولا باید همسو با سیاستهای پولی بانک مرکزی باشد و دوما سیاست ضدتورمی بانک مرکزی را خنثی نکند. با آنچه که حداقل در ۶ هفته اخیر در سیاستهای ارزی گذشته، رخ داده، به نظر میرسد بعد از التهابات بازار ارز که در نیمه خرداد اوج گرفت، بانک مرکزی با مداخله به موقع و مشخصا استفاده از ابزار خرید و فروش توافقی ارز و مجموعه اقدامات سازنده خود توانست عملکرد خوبی داشته باشد. مانیتور روند نرخ ارز حتی در بازار غیررسمی در این ۶ هفته اخیر به ما نشان میدهد مجموعه اقدامات بانک مرکزی توانسته نرخ ارز را در یک محدوده باثباتتری نسبت به قبل نگهدارد و بدون تردید میتوان این موضوع را یک موفقیت برای بانک مرکزی در کوتاهمدت تلقی کرد چراکه توانسته در حالی که کشور درگیر مسائل داخلی و خارجی بوده و در شرایطی که انتظارات تورمی به عنوان فاکتور غیربنیادی در بازار ارز میتوانسته در کوتاهمدت تاثیر بگذارد و بیثباتی ایجاد کند، با ثبات بخشی که ناشی از مجموعه اقدامات آن بوده، کارنامه قبولی را بگیرد.
درباره اقدامات تکمیلی و مسیرهای بعدی بانک مرکزی در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت به نظر میرسد با توجه به تحولاتی که در پیش است، چه از جنبه مثبت و چه جنبه منفی به آن نگاه کنیم، ضرورت دارد بانک مرکزی در کوتاهمدت نقش موثر و رساله اصلی خود را دنبال کند. در واقع بانک مرکزی باید مجموعه اقداماتی که میتواند در بازه کوتاهمدت یک ثبات نسبی بییشتری به بازار ارز بدهد را به روشهای قبلی یا روشهای جدید ادامه دهد چرا که کشور ما در افق پیش رو تحولات متعددی را تجربه خواهد کرد که هر کدام میتواند در بازار ارز تاثیرگذار باشد بنابراین حضور و مداخله به موقع بانک مرکزی میتواند این اطمینان خاطر را به فعالان اقتصادی بدهد. مهمترین عامل کمککننده به بازار ارز در میان مدت و بلندمدت این است که بانک مرکزی بتواند یکی از وظایف اصلی خودش را که حفظ ارزش پولی ملی است را محقق کند که برای این امر هم باید در ابتدا به وظیفه اول خودش یعنی استحکام قیمتها و مهار تورم در میانمدت و بلندمدت به خوبی بپردازد. حداقل اینکه در گام اول به میانگین بلندمدت خود یعنی حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد برسد؛ هرچند میدانیم کار دشواری است و در بازه کوتاهمدت شدنی نیست؛ اما بسیار مهم است که مجموعه سیاستهایی که بانک مرکزی اطمینان خاطری به فعالان اقتصادی بدهد. وقتی کارگزاران اقتصادی سیاستها را رصد میکنند آن عقلانیت انتظاری به آنها این سیگنال را بدهد که مجموعه اقدامات بانک مرکزی در حوزه پولی و بانکی به سمت این است که کشور برای مهار تورم و کنترل و کاهش تورم در حال حرکت است. کارگزاران اقتصادی باید این احساس را از مجموعه سیاستهای پولی و بانکی بانک مرکزی مستمرا داشته باشند. این موضوع به شرطی محقق میشود که یکسری سیاستهای پولی ضد تورمی، قاعدهمند، مستمر و مستحکم را بانک مرکزی مانند گذشته دنبال کند. هرچند ریتم کند آن کماهمیتتر از استمرار سیاستهای ضد تورمی است. این مسائل چه از طریق سلطه مالی و چه به شکل مستقیم و غیرمستقیم میتواند روندهای پولی و مالی را از حالت بسته ضدتورمی خارج کند بنابراین دولت باید خیلی مراعات کند که این موضوع هم رعایت شود که مجموعه کارکردهای مالی دولت به سمت و سویی نباشد که اولا خودش به خلق تورم بینجامد و دوما سیاستهای ضد تورمی بانک مرکزی را خنثی کند. در حال حاضر به سیاستهای همساز نیاز داریم؛ یعنی اگر بانک مرکزی به عنوان متولی سیاستهای پولی کشور در حال ترسیم مسیر ضد تورمی است، مجموعه عملکردهای مالی دولت اولا باید همسو با سیاستهای پولی بانک مرکزی باشد و دوما سیاست ضدتورمی بانک مرکزی را خنثی نکند. این تناقضها اگر از طرف کارگزاران اقتصادی ملاحظه شود، باورها و کاهش انتظارات تورمی هم محقق نمیشود. موضوع اصلی برای دولت و بانک مرکزی باید این باشد که تورم کاهش پیدا کند و روند مستمری پیدا کند، ضمن اینکه کارگزاران اقتصادی هم آن را حس کنند.