تشنگی شوخی بردار نیست
مریم شاهسمندی
خشکسالی کمکم چهره خشن خود را به ما نشان میدهد، کمبود آب آشامیدنی حالا از نقاط خشک کشور به دیگر شهرها و استانها هم سرایت کرده است. دیگر مساله خشکسالی و نبود آب به سیستان و بلوچستان خلاصه نمیشود، خشک شدن تالابها، رودخانهها و دریاچهها هر روز بیشتر از روز قبل تاثیرات مخرب خود بر زندگی ما را به نمایش میگذارند. همین چند وقت پیش بود که کشاورزان اصفهانی در زاینده رود خشک چادر زدند و به دنبال حقابه خود میگشتند، سالهاست که ساکنان سیستان و بلوچستان از نبود آب شکوه میکنند، کودکان بسیاری برای اینکه بتوانند سطلی آب از رودخانه بیاورند یا لباسهای خود را در آن بشویند قربانی گاندوها میشوند، کسی آمار درستی از تعداد کودکان معلول شده در این استان به خاطر کمبود آب ندارد. اما هر چه هست محرومیت و بیتوجهی است که باعث میشود تا آینده یک کودک در غباری از بلاتکلیفی باقی بماند. حالا اما این بیآبی سر به استانهای غربی کشور گذاشته است. 9 روز از قطعی آب در شهرکرد میگذرد، دولت تنها کاری که انجام داده فرستادن تانکرهای آب به این شهر است، کسی به مردم نمیگوید چه اتفاقی رخ داده است، مسوولان شهر هر روز وعده وصل شدن آب را میدهند، آب چند ساعتی وصل میشود اما تنها آبی گل آلود و غیر قابل استفاده در لولههای شهری جریان پیدا میکند و دوباره قطع میشود. چند روز دیگر میتوان با استفاده از تانکرهای آب روزگار گذراند آن هم در تابستانی گرم و داغ که نبودن آب میتواند آن را غیر قابل تحملتر کند. مساله اینجاست که استان چهارمحال و بختیاری استانی خشک و بدون آب نبوده است، طبیعت زیبای آن نشان از خشکسالی نداشته و ندارد، اما این روزها مردم شهرکرد و روستاهای اطراف آن با تشنگی دست و پنجه نرم میکنند، چه اتفاقی رخ میدهد که استانی چنین سرسبز با کمبود آب مواجه میشود، قطعی آب 9 روزه را تجربه میکند بدون اینکه حتی یک مسوول خودش را موظف به پاسخگویی در این زمینه کرده باشد. این که شهرداری شهرکرد از فرستادن تانکرهای آب به نقاط مختلف شهر خبر میدهد، نمیتواند چاره اتفاقی باشد که با این وسعت رخ داده است. وقتی چنین اتفاقاتی رخ میدهد، تنها چیزی که بیش از همه رخ مینماید عدم مدیریت صحیح مسوولانی است که سکان هدایت شهرها و استانها را به دست دارند اما همیشه و در همه حال چه بلایای طبیعی و چه اتفاقی از این دست فقط غافلگیر میشوند و نمیدانند چه کاری باید برای رفع مشکلات انجام دهند. اینجاست که وقتی افرادی که هیچ تخصص و دانشی ندارند در مسندهایی قرار میگیرند که احتیاج به تخصص و دانش دارد، باعث میشوند تا مردم زیان ببینند و بس. مساله اینجاست که این بیآبی 9 روز در حالی اتفاق میافتد که قبل از آن در بیشتر شهرها و استانهای کشور سیل جاری شده و البته خسارتهای مالی و جانی فراوانی را به دنبال داشته است، طبق آخرین آمار 96 نفر بر اثر این سیل جان باختهاند و هنوز هم 6 نفر مفقودالاثر هستند. حال سوال اینجاست چطور میشود بعد از جاری شدن سیل یک شهر اینچنین با بحران قطعی آب مواجه شود. پاسخ دقیق و روشن است بیبرنامگی و عدم مدیریت درست مسوولان که البته هیچگاه مسوولیت هیچ اشتباه را به گردن نمیگیرند و نخواهند گرفت. مسوولانی که دوست دارند تا زانو در گلهای به جا مانده از سیل فرو بروند و عکس بیندازند اما دریغ از اینکه درباره راهکارهای جلوگیری از این اتفاقات تلخ و البته مدیریتی آبی که اینطور هست و نیست آدمها را از بین میبرد حرفی برای گفتن داشته باشند. هنوز معلوم نیست مردم شهرکرد چند روز دیگر باید منتظر باشند تا مشکل قطعی آب در آن شهر حل شود، از سوی دیگر معلوم نیست این اتفاق قرار است در کدام شهر و استان دیگر دوباره به وقوع بپیوندد و باز هم مسوولان را غافلگیر کند، مساله این است که مسوولان گویا مسائل مهمتری برای رسیدگی دارند، مهمتر از تامین آب آشامیدنی برای مردم، مهمتر از معیشت و تامین رفاه نسبی و مهمتر از هر چیزی که قرار است زندگی را کمی برای این مردم سادهتر کند.