تاثیر قطعی اینترنت بر دنیای بیتکوین
در دنیای امروز، اینترنت به یکی از بخشهای اصلی زندگی همه مردم تبدیل شده است. قطعی گسترده اینترنت شاید کابوسی برای دنیای پیشرفته امروز باشد؛ اما اتفاقی محتمل است. درکنار اینترنت، بیتکوین و بهطورکلی صنعت ارزهای دیجیتال نیز روزبهروز در حال پیشرفت و جذب کاربران بیشتری از سراسر جهان هستند. باتوجهبه اینکه اینترنت بستر اصلی توسعه ارزهای دیجیتال است، تأثیر قطعی اینترنت بر بیتکوین حائز اهمیت است.
باتوجهبه گسترش روزافزون کاربردهای اینترنت و گرهخوردن آن به زندگی همه ما و بهدنبال آن پیشرفتهترشدن تجهیزات شبکه، احتمال قطعی گسترده اینترنت بسیار کم بهنظر میرسد؛ اما این مساله غیرممکن هم نیست. اینترنت همچنان میتواند بهدلایل زیادی قطع شود. عواملی مانند جنگ و محدودیتهای کشورها و آسیبهای فیزیکی ممکن است درنهایت حداقل به قطعشدن موقتی اینترنت منجر شوند و حتی اگر چنین رخدادی را کاملاً غیرممکن در نظر بگیریم، میتوان این سناریوی فرضی را در سادهترین حالت بررسی و تأثیر آن را بر بیتکوین مرور کرد. اینترنت بستر اصلی بیتکوین و هر ارز دیجیتال دیگری است. این اینترنت است که بیتکوین را به ارز دیجیتال تبدیل و امکان استخراج و معامله آن را فراهم کرده است؛ بنابراین، قطعی آن نیز ممکن است ضررهای جبرانناپذیری برای کاربران در پی داشته باشد. وبسایت شیرکست، سناریوهایی که میتوانند به قطعشدن اینترنت منجر شوند و نگاهی به پیامدهای قطعی اینترنت برای بیتکوین بررسی کرده است. تراکنشهای بیتکوین برای انتقال دادهها به ماینرها، بهشدت به اینترنت متکی هستند. درحقیقت، معامله ارزهای دیجیتال مستلزم وجود اینترنت جهانی است. بااینحال، اگر اینترنت قطع شود، استفاده مردم از بیتکوین کاملاً متوقف نخواهد شد؛ زیرا جایگزینهای دیگری البته در ابعاد بسیار محدودتر، در برخی از کشورها وجود دارد که کاربران همچنان میتوانند برای انجام معاملات بیتکوین درصورت نبود اینترنت از آنها استفاده کنند. این تمهیدات برای قطعیهای کوتاهمدت در برخی کشورها برنامهریزی شدهاند و موضوع واضح این است که فعالیت گسترده کاربران ارزهای دیجیتال همواره مستلزم وجود اینترنت جهانی و بینالمللی خواهد بود.
سناریوهایی که میتوانند به قطعشدن اینترنت منجر شوند
اینترنت بهگونهای طراحی شده است که قوی و توزیعشده و دربرابر خطا و اشکال از تحمل بسیار زیاد برخوردار باشد؛ اما همچنان عواملی وجود دارند که ممکن است در عملکرد این شبکه در ابعاد گسترده مشکل ایجاد کنند. در این بخش، چهار سناریو از سناریوهایی را مرور میکنیم که احتمال دارد به قطعشدن اینترنت منجر شوند.
آبوهوای فضایی
وقتی در حال استفاده از اینترنت و وبگردی هستید، احتمالاً به اتفاقاتی که روی سطح خورشید در ۹۲میلیونمایلی ما میافتند، فکر نمیکنید؛ اما بد نیست بدانید که شرارههای خورشیدی یکی از تهدیدهای جدی برای سیستمهای ارتباطی ما هستند. خرابی ماهواره را در نظر بگیرید. در یکی از بعدازظهرهای سال ۱۹۹۸، ماهواره گلکسی ۴، ماهواره ۲۵۰میلیوندلاری شناور در ۳۵ هزارکیلومتری بالای سطح زمین، ناگهان از کنترل خارج شد. کارشناسان دلیل اصلی این اتفاق را «شعله خورشیدی» عنوان کردند. خورشید در آن زمان در حال طلوع بود و چندین ماهواره دیگر (متعلق به آلمان، ژاپن، ناسا و موتورولا) همگی در همان لحظه از کار افتادند. اثرهای این شراره خورشیدی آنی و جهانی بود؛ بهطوریکه ۸۰درصد از پیجرها فوراً از کار افتادند و پزشکان و مدیران و فروشندگان در سراسر ایالات متحده بهیکباره متوجه شدند که دیگر صفحات را دریافت نمیکنند. تخمین زده میشود که در سالهای اخیر، حداقل ۱۲ ماهواره بهدلیل تأثیرات آبوهوای فضایی از بین رفتهاند. بااینحال، این فقط ماهوارهها نیستند که باید نگران آنها باشیم. هنگامی که شعله عظیم خورشیدی روی خورشید فوران میکند، ممکن است باعث ایجاد توفانهای ژئومغناطیسی در زمین شود. بزرگترین توفان خورشیدی که تاکنون ثبت شده، به سال ۱۸۵۹ مربوط بوده است. این توفان که به عنوان «شعله کارینگتون» نیز شناخته میشود، به سیمهای تلگراف در سراسر اروپا و امریکا آسیبهای شدیدی وارد کرد. از آن زمان تاکنون، فناوریای که کل زمین از آن استفاده میکند، تغییر کرده است. اگر روزی شراره خورشیدی دیگری در آن اندازه داشته باشیم، چه اتفاقی میافتد؟ پاسخ برای فیزیکدانان فضایی و مهندسان برق روشن است: شراره خورشیدی اینچنینی ترانسفورماتورها را منفجر میکند و سیستمهای کامپیوتری ما را از کار میاندازد. در اختلالی کوچک در سال ۱۹۸۹، توفان الکترومغناطیسی برق را در سراسر ایالت کبِک در کانادا قطع و بازار سهام تورنتو را بهمدت سه ساعت متوقف کرد. بنابراین، رویداد بزرگ خورشیدی ازنظر تئوری میتواند کل اینترنت را قطع کند؛ کاری که زلزله و بمب و تروریسم نمیتوانند انجام دهند. ممکن است چنین اتفاقی را شراره خورشیدی در عرض چند لحظه موجب شود.
حملات سایبری
برخی از جنگهای فعلی و اغلب جنگهای آینده کمتر با نبرد سربازان در میدان جنگ انجام میشوند. این جنگها غالباً ازطریق حملات سایبری و کارشناسانی هدایت خواهند شد که به علم شبکه تسلط بیشتری دارند. همانطورکه وابستگی ما به شبکه روزبهروز بیشتر میشود، آسیبپذیریهای ما نیز تغییر میکنند. هنگامی که درگیریهای فیزیکی بین دو کشور (مثلاً همین جنگ اخیر روسیه و اوکراین) را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که تشدید خشونت در دنیای واقعی بلافاصله با جنگ در فضای سایبری منعکس میشود. اهداف اصلی در جنگ سایبری عمدتاً اهداف نظامی هستند. حمله به زیرساختهای حیاتی و حتی ازکارانداختن موقت آنها، به اقتصاد دشمن آسیب بیشتری وارد میکند تا کشتهشدن تعداد زیادی از سربازان یک کشور. از آغاز عصر کامپیوتر، یعنی دهه ۱۹۶۰، ویروسهای رایانهای وجود داشتهاند: برنامههایی که به سیستم میزبان متصل میشوند تا خودشان را تولید و نسخههای جدیدی را به سایر رایانهها ارسال کنند. درست همانطورکه ویروسهایی مانند کرونا در زیستشناسی رشد کردهاند، کامپیوترها نیز در پیچیدگی تکامل یافتهاند و بهدنبال آن ویروسهای کامپیوتری هم پیشرفتهتر شدهاند. علاوهبر ویروسها، کرمهایی نیز وجود دارند که حتی به کامپیوتر میزبان نیازی ندارند و میتوانند بهراحتی خود را در شبکهها تکثیر کنند. باتوجهبه آنچه گفته شد، آیا این حملات فقط نگرانی بالقوه جزئی هستند؟ پاسخ منطقی این است که «خیر، چنین خطرهایی در دنیای واقعی کاملاً محتمل هستند»؛ بنابراین، جای تعجب نیست که جنگ آینده نهتنها اهداف نظامی و صنعتی دارد؛ بلکه اتصال به اینترنت را برای عموم مردم هدف قرار میدهد. اگر کشوری بخواهد دشمن خود را نابود کند، با نابودکردن شبکه اینترنت آن شروع میکند.
محدودیتهای سیاسی
مصر در جریان انقلاب خود در اوایل سال ۲۰۱۱ دسترسی مردم به اینترنت را قطع کرد. چین نیز محدودیتهایی در دسترسی به اینترنت ایجاد کرده است؛ اما این فقط کشورهایی مانند مصر و چین نیستند که به این نوع کنترل روی وب فکر میکنند. در ۲۴ژوئن۲۰۱۰، کمیته امنیت داخلی در سنای ایالات متحده لایحهای را تصویب کرد که به رییسجمهور اختیار استفاده از «سوییچ قطعکردن اینترنت» را میداد. لایحه حفاظت از فضای سایبری به عنوان قانون ملی در امریکا، درصورت وقوع حمله سایبری که بتواند به خسارات گسترده یا تلفات جانی منجر شود، اختیار اضطراری برای قطعکردن شبکههای بخش خصوصی یا دولتی را به رییسجمهور میدهد. بروس اشنایر، استاد امنیت، مساله امکان قطعکردن اینترنت بهدلایل سیاسی را بررسی میکند و حداقل سه مشکل را دررابطهبا این مساله برمیشمارد: اولین مشکل اینکه امید به زیرساخت الکترونیکی کاملاً مستحکم واهی است؛ چون همیشه برای دشمنان صدها راه نفوذ بهمنظور دورزدن سیستمها وجود خواهد داشت. هیچ کشور یا حکم قانونیای نمیتواند همه راههای نفوذ را ببندد؛ دومین مشکل اینکه کاملاً نمیتوانیم اثرهای قطع اینترنت را پیشبینی کنیم. اشنایر میگوید: «اینترنت پیچیدهترین ماشینی است که بشر تاکنون ساخته و خاموشکردن بخشهایی از آن میتواند اثرهای جانبی پیشبینینشدهای در ابعاد مختلف داشته باشد»؛ سومین مشکل حفره امنیتیای است که براثر طراحی ابزار قطع اینترنت ایجاد میشود. وقتی ابزاری داخلی برای قطع اینترنت ساخته شد، چرا مهاجم سایبری باید تلاش خود را روی چیز دیگری متمرکز کند؟ او مستقیماً به همان ابزار حمله خواهد کرد.
قطعی کابلها
اگرچه از ماهوارهها نیز برای ترافیک اینترنت استفاده میشود، هنوز بیش از ۹۰درصد از ترافیک جهانی وب به شبکههایی وابسته است که با کابلهای فیبر نوری اعماق دریا کار میکنند. این کابلها کف اقیانوس را مانند سیستم عصبی پوشش میدهند. این شبکهها، بهویژه در نقاط خاصی به عنوان هدف فیزیکی اصلی در جنگ بهشمار میروند. این صرفاً پیشبینی تئوری نیست؛ چراکه شبکههای زیر آب واقعاً یکی از اهداف اصلی در جنگها هستند. سهچهارم ارتباطات بینالمللی بین خاورمیانه و اروپا ازطریق دو کابل زیردریایی انجام شده است: یکی کابل SeaMeWe-4 و دیگری کابل اروپاآسیا، FLAG Telecom در ۳۰ ژانویه۲۰۰۸، این کابلها قطع شدند و ترافیک اینترنت و تلفن از هند به مصر را بهشدت مختل کردند. هنوز مشخص نیست که کابلها چگونه و به دست چه کسی قطع شدند و برای ایجاد چنین اختلالی، مشخص نیست که چند کابل قطع شده است. برخی گزارشهای خبری حاکی از آن است که حداقل هشت کابل قطع شده است. گمانهزنیهای اولیه حاکی از آن بود که این قطعیها بهدلیل لنگر کشتی بوده است؛ اما تجزیهوتحلیل ویدئویی نشان داد که از ۱۲ ساعت قبل تا ۱۲ ساعت پس از قطعی، هیچ کشتیای در آن منطقه وجود نداشته است. قطعی آن کابلها ابتدای راه بود. چند روز بعد، در ۱فوریه ۲۰۰۸، کابل FLAG Falcon در زیر آبهای خلیج فارس در ۵۵ مایلی سواحل دبی قطع شد. در ۳فوریه نیز، کابل بین امارات متحده عربی و قطر قطع شد. در ۴فوریه، خلیجتایمز گزارش داد که دو کابل دیگر، یک کابل در خلیج فارس و نزدیکی ایران و یک کابل SeaMeWe4 در سواحل مالزی نیز قطع شده است. هنوز دقیقاً مشخص نیست که چه کسی همه این کارها را انجام داده است؛ اما حقیقت پشت این حادثه هرچه باشد، میبینیم که اگر دولت یا سازمانی بخواهد در سطح وسیعی به ارتباطات یک کشور آسیب برساند، امر غیرممکنی نیست. حمله چه ازسوی تروریستها باشد، چه ازسوی دولتها یا دزدان دریایی سایبری، واقعیت این است که چنین ضعفهایی در زنجیره اتصالات اینترنتی، تهدیدی جدی محسوب میشود.
پیامدهای قطعی اینترنت برای بیتکوین
بیتکوین ثمره رشد و گسترش اینترنت است؛ بنابراین، قطعی اینترنت برای کاربران بیتکوین و فعالان این حوزه گران تمام خواهد شد. گذراندن حتی یک روز بدون دسترسی به اینترنت ممکن است هزینههای میلیوندلاری برای استخراجکنندهها و صرافیها و معاملهگرهای بیتکوین در پی داشته باشد. درادامه، برخی از پیامدهای مهم قطعی اینترنت برای بیتکوین را مرور میکنیم.
فعالیت ماینرها متوقف میشود
ماینرها برای همگامشدن با بلاک چین و ارسال گزارش هر بلاکی که استخراج میکنند، به دسترسی به اینترنت نیاز دارند. گفتنی است که شما میتوانید بیتکوین را زمانی که از شبکه اصلی جدا هستید، هم استخراج کنید؛ اما در این حالت به عنوان ماینر، تنها یک بلاک چین محلی ایجاد کردهاید و به شبکه اصلی دسترسی ندارید. در این صورت، این بلاک چین بیفایده خواهد بود؛ چون صرفاً شبکه محلی شماست. بلاک چین شما بسیار کوتاهتر از نمونه اصلی خواهد بود؛ مگر اینکه مقادیر عظیمی از قدرت هش داشته باشید. بنابراین، هیچیک از عملیات هشکردن شما نیز فایده خاصی نخواهد داشت.
شبکه بیتکوین نمیتواند فعالیت کند
شبکه بیتکوین تراکنشهای دفترکل را بین هزاران کامپیوتر در شبکه توزیع میکند. این بدینمعناست که درصورت قطعشدن اینترنت، کامپیوترها ارتباط خود را با یکدیگر از دست خواهند داد. بااینحال، این قطعی بر محتوای دفترکل در بلاک چین تأثیری نخواهد گذاشت. درصورت قطعشدن اینترنت، بلاک چین بیتکوین همگامسازی و دفترکل ثبت تراکنشهای بیتکوین را بلافاصله متوقف میکند و به وقفه موقت در پردازش تراکنشها منجر میشود. اگر تراکنشها مجدداً هماهنگ شوند، فعالیت شبکه از سر گرفته میشود. درصورت ناهماهنگی، کاربران میتوانند بلاک چین خود را بهروز کنند یا از شبکه خارج شوند. همچنین بهدلیل قطعشدن شبکه، کاربران نمیتوانند در آن بازه زمانی تراکنشهای بیتکوین را انجام دهند؛ اما بهمحض اینکه اینترنت دوباره فعال شد، فعالیتها میتوانند از سر گرفته شوند.
آیا شبکه بیتکوین میمیرد؟
تأثیر چندوجهی اینترنت بر بیتکوین انکارناپذیر است. اینترنت امکان جریان دادههای تراکنشها و تعاملهای بین کاربران را فراهم میکند. اینترنت زیرساخت اصلی برای امکانپذیرکردن تبادل بیتکوین در سراسر مرزهای بینالمللی را بهارمغان میآورد. درواقع، این اینترنت است که بیتکوین را به ارز دیجیتال تبدیل میکند و به کاربران امکان میدهد که از آن برای معامله و به عنوان ابزاری برای خرید کالا و خدمات استفاده کنند. درحالی که دسترسینداشتن به اینترنت بهطور درخورتوجهی ارسال و دریافت بیتکوین را محدود میکند، تراکنشها همچنان میتوانند ازطریق جایگزینهای آفلاین انجام شوند. به عنوان مثال، برخی از شرکتها مانند 37 coins استفاده از کیف پولهای پیامکی را برای صرافیهای بیتکوین پیشنهاد دادهاند. این سرویسها از انتقال دادههای تراکنشها ازطریق پیامهای متنی به دستگاه مجهز به اینترنت حمایت میکنند. همچنین، برخی از کارشناسان اشاره کردهاند که ماهوارههای بلاک استریم (Blockstream) میتوانند استفاده از بیتکوین را بدون اینترنت هم تسهیل کنند. این گزینه به تجهیزات خاصی برای دریافت سیگنال نیاز دارد. بااینحال، در این زمینه نیز همگامسازی اولیه باید ازطریق اینترنت انجام شود. انتشار مجدد امواج وایفای نیز میتواند جایگزینی برای پردازش تراکنشهای بیتکوین بدون دسترسی به اینترنت باشد. این فرایند امکان تأیید آفلاین بلاک چین و پخش دادههای بیتکوین را فقط در یک منطقه یا جامعه محدود فراهم میکند.