ما با یک «هیچ» بزرگ مواجهایم
امانالله قراییمقدم
در مورد رفتارهایی که این روزها فیلمهای از آن در فضای مجازی دست به دست میشود، ذکر یک نکته کاملا ضروری به نظر میرسد، ایستادن مقابل اعتماد عمومی مردم و برخوردهای قهرآمیز در مورد اینگونه اتفاقها میتواند نتایج سوء در بر داشته باشد.
مثلا در مورد همین مساله بد حجابی این سوال مطرح میشود اینکه ما چنین تصمیمهای شتابزدهای را در برابر مردمی اتخاذ کنیم که این روزها بیش از هر چیز معیشت آنها در خطر است، چقدر ممکن است مثمرثمر باشد؟ در حالی که آسیبهای اجتماعی بسیار کلانتری در جامعه رو به رشد هستند و ما هر روز با افزایش آمار زورگیری، سرقت، فساد، فحشا، افزایش طلاق و ... مواجه هستیم، این همه تکیه بر یک مساله چقدر میتواند در چارچوب منطق قرار بگیرد. در طی دو سه سال گذشته که تورم به صورت افسار گسیخته افزایش داشته است، آمار خانوادههایی که به دلیل مشکلات مادی از هم پاشیده شده افزایش چشمگیری داشته است.
مساله اینجاست که نه دولت و نه مجلس و نه هیچ نهادی در این رابطه کار تحقیقاتی انجام نمیدهد، در واقع در مورد آسیبهای اجتماعی ما هیچوقت به صورت ریشهای کاری انجام ندادهایم. مسوولان ما طرحهای زیادی برای اجرا شدن دارند اما هیچ کدام اینها زمینه اجرایی برایشان فراهم نیست.
درست مثل افزایش جمعیت، شما تا زمانی که زیرساختهای درمانی، آموزشی، معیشتی و در حال حاضر آبی را فراهم نکنید نمیتوانید از مردم انتظار داشته باشید تا با وعده وام فرزند آوری به این مساله روی خوش نشان دهند. در حال حاضر کمبود آب به دیگر مشکلات ما اضافه شده است، چطور ممکن است چند شهر روزها آب نداشته باشند و بعد مسوولان از مردم این شهرها بخواهند که چند ماه برای رفع مشکل آب صبر کنند.
بیتوجهی به همین مبانی پایهای است که باعث میشود اعتماد عمومی در جامعه از بین برود. ما با انواع آسیبها مواجه باشیم و البته رسیدگی به همه آنها هم کاری بس دشوار و سنگین خواهد بود و به همین خاطر است که مسوولان سعی میکنند هر آسیبی را با طرحی ضربتی که بیشتر شبیه یک درمان زودگذر است حل و فصل کنند.
اما این آسیب از بین نمیرود، ریشههای آن باقی میمانند.
ما در تمام این سالها نتوانستیم آسیب اعتیاد را ریشه کن کنیم، چرا که راهکار مناسبی نداشتیم و هر چه بوده طرحهای زودگذر بوده است، ساماندهی معتادان متجاهر، جمعآوری معتادان و ... اما تمام این اتفاقها در یک بازه زمانی کوتاهمدت رخ داده است و به همین خاطر نتیجه آن هم کوتاهمدت بوده و هیچ آسیبی در این زمینه ریشه کن نشده است.
مساله اینجاست تا به حال مسوولان کشور کدام نشست تخصصی را با جامعه شناسان برگزار کردهاند، کدام تصمیمگیری در مورد مسائل اجتماعی با حضور افراد متخصص در زمینه جامعه، جمعیت، آسیبها و ... انجام شده است. پاسخ به تمام این سوالها یک کلمه است «هیچ». وقتی ما با یک هیچ بزرگ مواجه میشویم نباید انتظار داشته باشیم کارهای صورت گرفته نتیجه دلخواهمان را داشته باشد. تا زمانی که نسبت به افراد، تخصص و جایگاهی که دارند بیتوجه باشیم، مشکلات حل که نمیشوند هیچ هر روز پیچیدهتر و بزرگتر میشوند. ما در حال حاضر باید به فکر راهحلهای بنیادی برای رفع آسیبهای اجتماعی باشیم، این آسیبها هر روز بزرگتر و بیشتر میشوند، افزایش حاشیه نشینی، افزایش فقر اینها ریشههای اکثر آسیبهای اجتماعی به شمار میروند، مسالهای که سالهای سال جامعهشناسان در مورد آن هشدار دادهاند اما هیچ کس این هشدارها را جدی نگرفته است و هر چه بوده بیتوجهی به نظرات تخصصی افرادی است که میتوانند برای رفع این مشکلات موثر باشند.