زنان قربانی تجاوزند نه متهم پرونده
مریم شاهسمندی
خبر کوتاه بود و تکاندهنده، زنی برای رهایی از دست مرد همسایه خود را از طبقه دوم ساختمان به پایین انداخت و در بیمارستان جان باخت. به گفته شاهدان عینی پلیس به محل آمده بود اما چون حکم ورود به منزل را نداشتند نتوانستند کاری از پیش ببرند و زن هم شاید از ترس عواقب بعدی اتفاقی که ممکن بود برایش رخ بدهد، مرگ را به زندگی ترجیح داد. اما چه چیزی باعث میشود تا چنین اتفاقات تلخی رخ بدهد. مرد همسایه حتما به خاطر این مساله محاکمه میشود، اما آیا حکمی که میگیرد میتواند «شیلر رسولی» را زنده کند. وقتی بحث تجاوز به زنان به میان میآید، متاسفانه افکار حاکم بر جامعه خ واه ناخواه زن را مقصر اصلی جلوه میدهند، اینکه چرا خود را در شرایط خطر قرار داده است، حتما رفتاری از خود بروز داده که موجب شده تا مردی بخواهد به او تجاوز کند، بارها و بارها اینگونه برخوردها از سوی مردم و مسوولان با افرادی که مورد آزار و اذیت یا تجاوز قرار گرفتهاند، تکرار شده است. هنوز در جامعه ما زنانی از این دست قربانی محسوب نمیشوند، بلکه مقصرانی هستند که مردان را به گناه میاندازند. مقصرانی که زیر بار نگاهها و رفتارهای شماتت بار بقیه باید بین مرگ و زندگی یک راه را انتخاب کنند. شاید خیلی از شما فیلم علفزار را دیده باشید، این فیلم از روی اتفاقی واقعی ساخته شده است، اتفاقی که چند سال پیش در اطراف اصفهان رخ داد و در آن عدهای وارد باغی خانوادگی شده و به زنانی که همراه همسر و فرزندان خود بودند، با زور تجاوز کردند، این کار را در مقابل چشم همسرانشان انجام دادند، اما در نهایت باز هم این زنان مقصر شناخته شدند، چرا که به نظر برخیها این افراد عفت و متانت خود را حتی در فضای خصوصی باغ خانوادگیشان رعایت نکرده بودند. چنین برخوردها و چنین بازتابهایی باعث میشود تا زنی مانند «شیلر رسولی» به چنین سرنوشت تلخی دچار شود، زنی که برای کمک به همسایه باردارش میرود و در دام مردی شیطانصفت گرفتار میشود.
حال اگر «شیلر رسولی» مورد تجاوز قرار گرفته بود و زنده مانده بود خیلیها میگفتند او چرا آن وقت شب به خانه همسایهاش رفته است، اصلا فراموش میشد که «شیلر» صبح همان روز زن همسایه را که از قضا باردار هم بوده به بیمارستان رسانده و شب هنگام هم همسر این زن به بهانه بد بودن حال او دوباره شیلر را به خانهاش فرا میخواند. اگر بخواهیم واقعبینانه به ماجرا نگاه کنیم، تمام رفتارهایی که جامعه با زنان مورد تجاوز قرار گرفته انجام میدهد، گواه بر این است که «شیلر» راه دیگری جز پرت کردن خود از پنجره ساختمان نداشت. مگر همین ماجرای
«می تو» که در ایران به راه افتاد باعث نشد تا هنرمندان زن مورد سرزنش و نکوهش قرار بگیرند در حالی که بسیاری از آنها قربانی مردانی بودند که میخواستند با استفاده از زور و قدرت خود راه را برای پیشرفت آنها ناهموار کنند. چه بسیار کسانی که دست از کار و حرفه خود میکشند چون گرفتار رفتارهایی از این دست میشوند. حال سوال اینجاست که آیا وقت آن نرسیده تا قانونی محکم برای این موارد تصویب شود، اینکه زنی مدعی میشود کسی او را مورد آزار و اذیت قرار داده یا به او تجاوز کرده و قانون از او میخواهد برای اثبات حرفی که میزند شاهد بیاورد، سنگ اندازی بر سر راه عدالت نیست، کدام فرد عاقلی ممکن است در مقابل شاهد دست به چنین اقدامی بزند؟ متاسفانه چه بخواهیم بپذیریم و چه نخواهیم، اذیت و آزار جنسی زنان در کشور ما به خصوص در مورد زنان شاغل بسیار زیاد است، راهحل مساله خانهنشین کردن زنان نیست، این پاک کردن صورت مساله است، باید چارهای برای این معضل اندیشیده شود، باید قانون قاطعانه به حمایت از این زنان برخیزد و یک بار برای همیشه مجازاتی مناسب و بازدارنده برای مردانی از این دست در نظر بگیرد. «شیلر رسولی» اولین قربانی این اتفاق نیست و آخرین آن هم نخواهد بود. پس باید تا دیر نشده چارهای اندیشید.