هزینه صحبت کردن درباره عدالت در این جامعه بالا است
اگر جامعه ناعادلانه شود، ثروتمندان هم امنیت ندارند مراسم گرامیداشت سالگرد درگذشت علامه محمدرضا حکیمی توسط موسسه فرهنگی تحقیقاتی اخوان دستمالچی در یزد باحضور و سخنرانی فرشاد مومنی اقتصاددان، محمدرضا بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران و حجتالاسلام محمدرضا یوسفی استاد دانشگاه مفید قم برگزار شد.
فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبابی در این مراسم با بیان اینکه در ایران به دلایل گوناگون احساس اعتماد به دین، تضعیف شده است، گفت: اگر به شکل اصولی به اندیشههای اسلامشناسان بزرگ معاصر برگردیم، میتوان به آن اعتماد سابق دست پیدا کنیم. اینکه عملکرد من یا دیگری بد است اکنون به پای دین نوشته میشود.هر کس غیرت و شرافتی دارد باید در این زمینه برای خود مسوولیت ایجاد کند. یکی از ویژگیهای مهم علامه حکیمی غیرت ایشان به دین در ساحت نظر و عمل بود. به خاطر این غیرت بود که عدالت اجتماعی برای او آنقدر اهمیت پیدا میکرد.
وی افزود: مارک بلاگ یکی از برجستهترین فیلسوفان علم اقتصاد در قرن بیستم است که درباره سید محمدباقر صدر گفته است: من او را نمیشناسم اما کتاب اقتصاد او را خواندهام و صرفا بر اساس مندرجات این کتاب با اطمینان میگویم که محمدباقر صدر یکی از صد اقتصاددان ممتاز جهان در قرن بیستم است. الان خیلیها میگویند کتاب او را نخوانیم چون آخوند است. حساسیت و تمرکزی هم که مرحوم حکیمی که درباره فقر، نابرابری و عدالت اجتماعی داشت اساس دین ما است. به نظر من یکی از وجوه بزرگی بزرگان در این سرزمین، بزرگی موانع و تهدیدهایی است که بر سر راهشان قرار دارد. او به ایمان خود مطمئن بود و از ملامتِ ملامتکنندگان نمیهراسید. هزینه صحبت کردن درباره عدالت در این جامعه بالا است بنابراین ما باید قدردان کسانی باشیم که در آن استاندارد، مساله عدالت را به مساله شماره یک تبدیل کردهاند. تا یک کلمه راجع به عدالت اجتماعی حرفی زده میشود، میگویند اینها تمایلات کمونیستی دارند. من در پاسخ میگویم اگر قرار باشد امثال مطهری، بهشتی و حکیمی جزو کمونیستها باشند، من هم با افتخار جزو آنها هستم.
مومنی خاطرنشان کرد: اگر افرادی مثل مارک بلاگ آثار علامه حکیمی را خوانده بودند، مدال بزرگتری به او میدادند و چقدر ما بدبختیم که دیگران باید داراییهایمان را به ما گوشزد کنند. من در سال 1396 کتابی به عنوان اتمام حجت با حکومتگران با نام «عدالت اجتماعی، آزادی و توسعه در ایران امروز» نوشتم که در آن اظهار شگفتی کرده بودم از کشوری که خود را عدلیه میداند اما از در و دیوار آن نابرابری میبارد. درآن کتاب نشان دادم که اتفاقنظر برای در هم تنیده دانستن عدالت و توسعه رو به افزایش است به گونهای که در دو دهه گذشته حداقل 5 نفر به خاطر کارهایی که در این حیطه کردند جایزه نوبل گرفتند. علامه حکیمی نکتههایی در کتاب منهای فقر خود آورده است که میتوان گفت برخی به خاطر باز کردن آن افقها نوبل گرفتهاند. یکی از حیاتیترین بحثهایی که آنها مطرح کردهاند این است که ساختار از افراد مهمتر است. آنها از دریچه علم این را فهمیدند اما علامه حکیمی این مهم را از دریچه دین دریافته بودند. او از طریق قرآن و سنت تجربهای که حدود 200 سال طول کشید که برجستهترین متفکران به جمعبندی آن برسند، در اختیار ما قرار داد. حال اگر ما آن مسائل را دنبال نمیکنیم، به مسوولیتشناسی خودمان بر میگردد.
این استاد دانشگاه افزود: دیتون میگوید فقر محصول حکومت ضعیف، سیاستهای غلط و نهادهای ناکارآمد است. از این دریچه آثار حکیمی را بخوانید، متوجه میشوید که آن را به صورت یک امر مسلم دینی در اختیار ما قرار داده است. بحثهایی که علامه حکیمی در زمینه مسوولیت حکومت در مورد فقر، فساد و نابرابری مطرح کرده است بسیار تکاندهنده است. ما باید این زحمات را یک قدم جلو ببریم. آیا مسلمانان عدالتباور ما میدانند که بزرگترین متفکران علوم انسانی و اجتماعی به دلایل پرشمار نام قرن بیستویکم را قرن عدالت اجتماعی گذاشتهاند؟ یافتههای کلیدی گزارش توسعه انسانی سال 2006 این است که هیچ عنصری به اندازه بیعدالتی و نابرابریهای ناموجه در درون کشورها قادر به توضیح بحران جهانی آب نیست. ما باید افتخار کنیم به این مواریث که در اختیار داریم. مرحوم حسین عظیمی میگفت یکی از غصههای بزرگ من این است که ده سال یک مطلبی را میگوییم اما اعتنایی نمیشود اما همین که یک مقاله در یک ژورنال خارجی چاپ میشود، صد نفر در روز با ما تماس میگیرند که آن مقاله را خواندهای یا نه؟ مرحوم عظیمی چون اهل شوخی بود میگفت آقای مومنی ما یا باید انگلیسی بنویسیم یا وقتی مقالات خارجیها ترجمه میکنیم، نام نویسندگان را هم ترجمه کنیم تا ابهت شان بریزد، برای مثال به جای مایکل پورتر بگوییم مایکل حمال که اینها فکر نکنند خارجیها چه اسم شگفتانگیز و غیر متعارفی دارند. واقعا برای جامعهای که نزدیک به 15 میلیون نفر دانشگاهی دارد، غصه باید خورد که به میراث علمی و دینی خود کم بها میدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه در بخش دیگری از سخنان خود به آخرین وصایای پیامبر عظیمالشأن(ص) اشاره کرد و گفت: در 30 سال گذشته تقریبا همه دولتها راجع به عدالت شعار دادند ولی افراطیترین سیاستهای فقرزای شناخته شده در دنیا را اجرا کردند و اگر کسی خواسته آنها را نقد کند هم با تهدیدهایی روبرو بوده و هم با هتک حرمت مواجه شده است. یافتههای علمی امروز که علامه حکیمی از دریچه دین گفته است این است که وقتی فقر و نابرابری وجود داشته باشند، همه بازنده هستند. همین دو نفری که دو سال پیش به خاطر این بحث نوبل گرفتند نشان دادند میزان بازنده بودن جامعه از افراد فقیر و مورد ظلم قرار گرفته بیشتر است.
وی در پایان گفت: باید از تسخیر شدن به دست غیرمولدها و مفتخوارها، اجتناب کرد.در بازار پول، در بازار سرمایه، بازار ارز و بازار کار ما با بیسابقهترین سطوح تسخیرشدگی مواجه هستیم. اینکه چرا کار جلو نمیرود، حساب کتابهای روشنی دارد. یکی از مسائل حیاتی که در آثار شهید بهشتی مطرح شده این است که غفلت از مساله عدالت اجتماعی زمینه ساز رواج استفاده ابزاری از دین میشود. اگر جامعه ناعادلانه شود، ثروتمندان هم امنیت ندارند. اینکه اسلام به عدالت اجتماعی انقدر اهمیت میدهد، حساب و کتاب دارد. چقدر خاک بر سر باید باشیم که سی سال سیاست تورمزا اجرا کنند بعد یک مقام رسمی بگوید 75 درصد جمعیت کشور بدون اعانه نمیتوانند زندگی کنند. یک بخشی از این ماجرا به مسوولیت خود ما بر میگردد زیرا ما در عمل نشان ندادهایم که متقاضی عدالت هستیم و خودمان را هم به آگاهی در این زمینه مجهز نکردهایم.