هنر انباشت مشکلات در ایران
پیمان مولوی
«زمانی باد، شعله شمع و زبانه آتشی را خاموش میکند، اما همین باد ممکن است گدازه آتش را تسری بدهد و خسارتهای فراوانی ایجاد کند.» این مدل عینی در اقتصاد هم به چشم میخورد. در اقتصاد هم اگر در وقت مقتضی و در جای خود تصمیمات درستی برای عموم اتخاذ نشود، با یک تکانه؛ با یک نوسان و با یک توفان زیر و روی اقتصاد به هم میریزد و مشکلات فراوانی را ایجاد میکند. این انباشت مشکلات نهایتا در اثر تکانههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... خود را نمایان میکند. با چند عدد از طریق تحلیل میتوان تحولات آینده را پیشبینی کرد. این پیشبینیها هم ربطی به اسطرلاب و جادو و جنبل ندارد و از طریق تحلیل و ارزیابی علمی محقق میشود. سالهاست که اقتصاد ایران تجربیات قبلی را میآزماید و همچنان مسیرهای قبلی را تکرار میکند. تکرار این تجربیات نشان میدهد که در ایران مدیران درکی از تحولات ندارند و مدام اشتباهات قبلی را تکرار میکنند. روز گذشته نیز خبر رسید که برخی اپلیکیشنهای خارجی در ایران فیلتر شدهاند و مردم از این پس باید با فیلترشکن در اینستاگرام، واتساپ و... حضور یابند. تصمیماتی که اقتصاد ایران را وارد دورهای از سکون و عقبافتادگی میکند. واقع آن است که مدیریت اقتصادی ایران بدل به اقتصادی شده که واقعیتهای موجود در عرصههای داخلی و خارجی را درک نمیکند. طی سالهای 84 تا 92 ایران رییسجمهوری داشت که تحریمها را کاغذ پاره میدانست و خطاب به نهادهای بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل اعلام میکرد که« اینقدر تحریم کنید تا تحریم دانتان پاره شود!» بسیاری این تحریمها را نعمت دانستند اما این اظهارات باعث شد تا مردم با فشار شدیدی مواجه شوند و اقتصاد ایران کوچک و کوچکتر شده و از پویایی محروم شود. وقتی درکی از واقعیتها وجود ندارد و این فقدان برآمده از یک رویکرد ذینفعانه است، ما به سمت مشکلات حرکت کردهایم. در 10سال گذشته رشد اقتصادی در ایران به طور متوسط صفر بوده است. این در حالی است که از سال 68 تا میانههای دهه 80 رشد اقتصادی متوسط کشور 5 درصد بوده است. این دوران، دورانی است که روسای جمهور و تصمیمسازان کشور از ارتکاب رفتارهای حاشیهای پرهیز میکردند و از دانش اقتصادی بهره میگرفتند و تلاش میکردند اقتصاد را از مشکلات پیرامونی مصون نگه دارند. در واقع رفتارهای خطرساز سیاسی همواره سایه سنگین خود را در اقتصاد به جای گذاشته است. زمانی که رییسجمهور ایران اعلام کرد که تحریمها تاثیری ندارند، اقتصاد ایران وارد دورهای از مشکلات پی در پی شد. مانند همان نسیمی که شعله را شناور کرد و مزرعهای را به آتش کشید. امروز اقتصاد ایران از دولت نهم به بعد به یک سوم کاهش پیدا کرده و کوچکتر شده است. از همان برهه درآمد سرانه هم یکسوم شده است. از همان زمان انباشت سرمایه ثابت ناخالص در مسیر منفی شدن قرار گرفت. این گزارهها خود را در تورم، کاهش قدرت خرید و... نمایان میکنند. امروز هم اقتصاد ایران با یک چنین اظهاراتی روبهروست، برخی از افراد و جریانات از بیاثر بودن تحریمها سخن میگویند و تحریمها را بیاثر تلقی میکنند. امروز هم برخی افراد در خصوص داشتن اینترنت یا نداشتن اینترنت سخن میگویند. در واقع اقتصاد ایران بین اقتصادی دیجیتال پیش رو یا ماندن در میان کشورهای عقب مانده در نوسان است. بین اقتصاد دولتی یا اقتصاد خصولتی و خصوصی در نوسان است. بین اقتصادی که امکان جذب سرمایه را دارد یا دچار انزوا است، درگیر است. اگر دوباره فرصتهای موجود از دست داده شود و دوباره تاثیر تحریمها انکار شود و دوباره تلاش برای محدودسازی اینترنت در دستور کار قرار بگیرد، همان نتایجی خلق میشود که قبلا باعث بروز مشکلات عدیده در اقتصاد ایران شد. آقایان لطفا یک بار متوجه ضرورتهای مدیریت در اقتصاد باشید؛ ممکن است دیگر فرصتی برای جبران پیش نیاید.