طناببازی بورس روی تیغ
سعید امیرشاهکرمی
بازار بورس تهران طی معاملات 3 ماه گذشته شرایط خوبی را تجربه نکرده است. بازاری با یک روند اصلاحی فرسایشی با ارزش معاملات پایین. بازاری که به صورت نرمال باید ارزش معاملاتی در حدود 50 هزار میلیارد ریال را رقم بزند در هفتههای گذشته ارزشی در حدود 25 هزار میلیارد ریال را ثبت کرده است. ارزشی پایین که نشان از عدم اقبال به بازار در سطح جامعه را دارد. یک بازار کم رمق و بدون حامی. اوایل سال پیش و زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری بود و دوره وعده و شعارهای داغ. یکی از موضوعات مورد توجه نامزدهای ریاستجمهوری، موضوع بورس و حمایت از بخش تولید و بازار سرمایه بود. اما در حال حاضر بیش از یک سال است که از برگزیده شدن ریاست محترم جمهوری سپری شده لیکن تاکنون حمایت جدی از بازار سرمایه صورت نگرفته است. گویا حمایت از بازار جز اولویتهای تیم اقتصادی دولت نیست. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که بازار بورس معلولی از وضعیت اقتصادی کشور است. در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور نابسامان است نمیتوان از بازار بورس هم انتظار خاصی داشت. به عبارتی بازار بورس دماسنج اقتصادی کشور است. اگر بخش تولیدی کشور وضعیت مناسبی داشته باشد و چشمانداز مثبتی برای آینده اقتصادی متصور باشد، میتوان انتظار داشت بورس هم رونق بگیرد. اما اگر بخش خصوصی مانند شرایط حال حاضر در مضیقه باشد و توسط دولت به خوبی حمایت نشود به تبع آن بازار بورس هم روزهای کم فروغی را تجربه خواهد کرد. بنابراین دلیل اصلی کماقبالی بورس چیزی جز شرایط کلان اقتصادی و بیتوجه بودن دولت به بخش تولیدی و خصوصی کشور نیست. در شرایطی که در سایر بازارهای موازی مانند طلا، ارز، مسکن و مستغلات، خودرو و ارزهای دیجیتال وضعیت رکودی حاکم است بهترین فرصت است که دولت شرایط لازم را برای انتقال نقدینگی به بخش تولید و به تبع آن بازار بورس فراهم کند. اما پاستورنشینها فعلا تصمیم جدی برای حمایت ندارند و به برگزاری جلسات و مصاحبه با اصحاب رسانه اکتفا میکنند. بازار بورس طی معاملات یک ماه گذشته و به خصوص دوهفته اخیر در شرایط حساسی قرار گرفته است.
در صورتی که بیشتر کارشناسان انتظار داشتند شاخص کل در محدوده یک میلیون و 330 هزار واحد به روند اصلاحی خود پایان بدهد اما طی معاملات مهر ماه از محدوده حمایتی مذکور نیز پایینتر آمد و عدد یک میلیون و 300 هزار واحد را تجربه کرد. عددی که اواخر سال گذشته حرکت صعودی خود را در حوالی آن شروع کرد و توانست تا محدوده یک میلیون و 600 هزار واحد صعود کند. صعودی که به واسطه افزایش انتظارات تورمی 1401 و اثرگذاری مثبت آن بر سودآوری شرکتها و همچنین گشایشهای اقتصادی شروع شد. اما در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد ماه با رسیدن شاخص کل به مقاومت یک میلیون و 600 هزار واحد، بازار وارد یک دوره اصلاحی شد. اصلاحی که اصلیترین دلایل آن به شرح زیر بود:
تضعیف انتظارات سودسازی شرکتها به واسطه افزایش نرخ مواد اولیه و افزایش چشمگیر هزینه نیروی کار در کنار کنترل قیمت تولیدات نهایی شرکتها توسط سیاستهای مداخلانهگرانه دولت، محدودیتهایی که برای صادرات شرکتها ایجاد شده بود، اجبار شرکتها به عرضه ارز حاصل از صادرات خود در سامانه نیما با قیمت پایینتر از بازار آزاد، تضعیف قدرت خرید جامعه و حاکم شدن تورم رکودی بر اقتصاد کشور.
بنابر توضیحات فوق اگر تیم اقتصادی دولت به صورت هماهنگ رفتار نکند و در جهت اصلاح سیاستهای متناقض و اشتباه خود اقدام جدی نکند و به شکل هدفمند از بخش تولیدی حمایت نکند، متاسفانه باید بازار بورسی کمرمق با ارزش معاملات پایین را تحمل کنیم. در چنین شرایطی حتی احتمال آن نیز وجود دارد شاخص کل به کانال یک میلیون و 200 هزار واحد نیز تنزل یابد و بازار تا مدتی درگیر یک روند اصلاحی فرسایشی شود که تبعات خوبی نیز در سطح اقتصاد کلان به همراه نخواهد داشت. امید است تیم اقتصادی دولت ضمن پایش جامع شرایط بورس، اقدامات لازم جهت رفع ایرادات فوق و حمایت جدی از بخش تولیدی و به تبع آن بازار بورس را در اولویتهای اصلی خود قرار بدهد تا بار دیگر بازاری پرفروغ با ارزش معاملات بالا را تجربه کنیم.