زمستان سرد اروپا و استیضاح وزیر صمت
فربد زاوه
روز گذشته خبر استیضاح وزیر صمت منتشر شد؛ در همان روزی که مجلس به سیدصولت مرتضوی برای به دست گرفتن سکان هدایت وزارت کار رای اعتماد داد. باید دید آیا اساسا این آیند و روندها در اقتصاد ایران معنای خاصی دارد و منجر به تحولی میشود یا نه؟ در اقتصادی که تورم آن بالای 40 و 50 درصد است و شاخصهای اقتصادی به صورت مستمر در حال نزول است، جابهجایی برخی مهرهها عملا تاثیری ندارد. ضمن اینکه این حرکت مجلس از باب بررسیهای کارشناسی و نگرانی نمایندگان در خصوص اوضاع نامناسب تولید و صنعت و بازرگانی و معادن کشور نبوده است. بلکه بر اساس یک سناریوی از قبل نوشته شده، ظاهرا فاطمیامین، قرار است جایگزین سیدصولت مرتضوی در معاونت اجرایی رییسجمهوری شود و وزارت صمت هم قرار است تفکیک شده و در قالب دو وزارتخانه صنعت و بازرگانی به فعالیت خود بپردازد. در واقع در سالهایی که جهان به اهمیت کوچکسازی دولتها و تقویت بخش خصوصی همت گماشته در ایران برنامهریزیها در راستای بزرگ شدن دولت و افزایش استخدامها است. به عبارت روشنتر، معتقدم مشکلات صنعتی کشور برآمده از مشکلات کلانتری است که در بخشهای راهبردی وجود دارد. در این میان باید دید آن دسته از افراد و رسانههایی که به بهانه خبر استیضاح فاطمیامین خبر از تغییرات بزرگ در حوزه صنعت و تولید کشور میدهند، چگونه یک چنین افکار عجیب و غریبی را به مخیلهشان خطور میکند. به طور کلی اما عملکرد فاطمیامین در حوزه صنعت طی یک ساله و اندی گذشته، همراه با سوءمدیریتها و نارساییهای فراوانی بوده است، اساسا در این دوره مصوبه واردات خودرو توسط شرکتهای دولتی یکی از عجیبترین تصمیماتی است که نمونهای مانند آن را نمیتوان در هیچ جای جهان پیدا کرد. یعنی وزارت صمت با همکاری مجلس، آمده مجوز صادرات خودرو را به شرکتهایی داده است که به طور مستقیم در این حوزه ذینفع هستند و از عدم واردات خودرو سود میبرند. فاطمیامین هر چند برنامهای هم روی کاغذ داشت که در زمان رای اعتماد ارایه کرد و مباحثی برای توسعه معادن، رونق تولید، واردات تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز صنعت، ایجاد ارتباط میان صنعت و دانشگاه و... در آن درج شده بود، اما در طول بیش از یک سال گذشته، هیچ نشانهای از اجرای این برنامهها در حوزههای صنعتی و بازرگانی مشاهده نشد. طبیعی هم هست؛ راهبردهای کلان اقتصادی و تولیدی در جای دیگر و توسط جریانات دیگری برنامهریزی میشود. در این دوره، نه قیمت خودرو تعدیل شد، نه تولید دو برابر شد و نه سرمایه در گردش واحدهای تولیدی تامین شدند؛ نه مشاغل خرد در مسیر رشد و ارتقا قرار گرفتند و نه به پیشنهادهای کارشناسی توجهی شد. حسن ختام مدیریت فاطمیامین هم منجر شد به مشکلات اخیری که برای مشاغل خرد و آنلاین به وجود آمد. مشکلاتی که باعث شد صدها هزار شغل در کشور از میان برود. بنابراین معتقدم عملکرد فاطمیامین بُرشی از عملکرد کلی دولت است که نه تورم را به نصف کاهش داد و تکرقمی کرد، نه باعث رونق تولید شد، نه رفاه مردم را افزایش داد و نه هیچکدام از وعدههای دیگر را عملیاتی کرده است. تا زمانی که تفکراتی از جنس تفکرات سعید جلیلی در کشور و اقتصاد وجود دارد، غایت آرزوی سیاستگذاران این میشود که در اثر جنگ روسیه و اوکراین، قیمت گاز در اروپا چند برابر شود و «زمستان سرد اروپا» از راه برسد و غرب را به زانو درآورد! اما نتیجه این تصورات خاماندیشانه، این میشود که قیمت گاز در سطح جهان ناگهان 65 درصد سقوط میکند و ایران که یک فرصت استثنایی برای تامین گاز مورد نیاز اروپا به دست آورده بود از میدان تصمیمگیریهای راهبردی گاز جهان حذف میشود. این نوع تحلیلها و واقعیاتی که پس از این تحلیلها به وقوع میپیوندند، نشان میدهد که نسبت میان ارزیابیهای مدیران فعلی ایران با واقعیات بسیار دور و بعید است. این طرف جوری فکر میکنند و در واقعیت، گزارههای دیگری جریان دارد. بنابراین معتقدم خبر اعلام وصول استیضاح فاطمیامین وزیر صمت، فاقد اهمیت بنیادین است؛ دولت تصمیم گرفته او را به معاونت اجرایی رییسجمهوری ببرد و دو وزیر همفکر آقایان برای وزارتخانههای صنعت و بازرگانی معرفی شوند؛ همین.