وزنه اعتماد سنگین‌تر شد

۱۴۰۱/۰۷/۳۰ - ۰۱:۳۷:۰۶
کد خبر: ۱۹۳۵۸۳
وزنه اعتماد سنگین‌تر شد

از تابستان سال 1399 ریزش بورس آغاز شده و همچنان ادامه دارد؛ یعنی ریزش‌های این روزهای بازار دنبال ریزش‌های دوسال اخیر است. در این دوسال و اندی پیش بورس روز خوش به خود ندیده و تا به امروز رخت قرمز را از تن خود در نیاورده است. کاری به گذشته و علت ریزش بازار سرمایه نداریم اما زمانی که دولت تغییر کرد رییس دولت سیزدهم وعده ترمیم بورس را داد ولی بیش از یکسال از این وعده‌ها می‌گذرد و هنوز رییس دولت کاری برای این بازار نکرده است. 

اگر ما نیمه اول کارکرد دولت را بررسی اقتصاد و اعمال سیاست‌های جدید در نظر بگیریم (یعنی در 6 ماهه نخست سال دولت به فکر اعمال سیاست‌های جدید در بازارها بوده و نتوانسته سیاست ترمیمی برای هیچ بازاری استفاده کند) شش ماهه دوم زمان کافی و لازم برای تغییر وضعیت است. اما بازدهی شاخص بورس در نیمه دوم حرفی دیگر می‌زند، شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال تا پایان شهریور ماه بازدهی منفی 2.5 درصدی را ثبت کرد که با توجه به تورم حدودا 40 درصدی بیش از اندازه عدد کمی است.

بورس تهران در شرایطی سال ۱۴۰۱ را آغاز کرد که رکود سنگینی در زمستان ۱۴۰۰ بازار و سهامداران را دچار نخوت و ناامیدی کرده بود. اما با آغاز سال جدید و رشد غافلگیرکننده شاخص کل در فروردین و اردیبهشت، اهالی بازار نسبت به آینده سرمایه‌گذاری در بورس ترغیب شدند. اما این روند تداوم نداشت و ورق برای سهامداران در طول تابستان به کلی برگشت.

شاخص کل از ابتدای فروردین ۱۴۰۱ تا همین ماه قبل نوسانات شدیدی را تجربه کرد. با وجود اینکه شاخص کل تا محدوده یک میلیون و ۶۰۶ هزار واحدی هم رشد کرده بود اما در آخرین روز کاری شهریور به سطح یک میلیون و ۳۵۵ هزار واحدی برگشت. همین وضعیت بود که فرار پول حقیقی از بازار را موجب شد و سرمایه‌های ورودی نیز به اندازه‌ای نبود که بتواند خلأ به وجود آمده را پوشش دهد. البته وضعیتی توصیف شده هنوز هم در بازار سرمایه ادامه دارد و موجب فرار نقدینگی و اعتماد از بازار سهام شده است.

به‌طور کلی مهم‌ترین علت ریزش بورس بی‌اعتمادی است، زمانی که اعتماد نباشد مردم نیز در آن بازار سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند سرمایه خود را به یک بازار قابل اطمینان و مطمئن ببرند. برای نمونه بخش عمده‌ای از سهامداران و فعالان بازار سرمایه عقیده دارند که تصمیمات یک شبه در بورس باعث می‌شود که سرمایه آنها از بین برود پس در یک بازار با ثبات‌تری سرمایه‌گذاری می‌کنند. این منطق تصمیم‌گیری باعث شده که سرمایه‌های در گردش و پارک شده نیز به آرامی از چرخه معاملات خارج شوند و این یعنی ضربه بیشتر به بورس و نزول ادامه‌دار آن.

درحال حاضر این رویه در بازار سرمایه وجود دارد و باعث آسیب بیش از پیش به ذات بازار شده است. تغییر روند سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری می‌تواند کمک شایانی به وضعیت بازار سرمایه و در نهایت اقتصاد کشور کند. با رشد بورس اقتصاد کشور نیز آرامش می‌گیرد و علت آن این آرامش نیز به شفافیت باز می‌گردد، بخش عمده‌ای شرکت و صنایع اثرگذار در اقتصاد کشور در بازار سرمایه فعال هستند و با رشد و سودآوری این شرکتها پس از سودآوری در بورس اقتصاد کشور نیز توسعه می‌یابد.

   میوه سیاست‌گذاری ناکارآمد دولت برای بورس

مجتبی شهبازی، کارشناس بازار سرمایه گفت: هیچ یک از سیاست‌های دولت در راستای حمایت از بخش تولید نبوده است و ابهاماتی که سرمایه‌گذار و تولید‌کننده اقتصادی با آن مواجه است در چند دهه اخیر بی‌سابقه بوده و نرخ ارز، نرخ بهره، تورم، سرانجام برجام و در مجموع هیچ چیزی را نمی‌تواند پیش‌بینی کند و از هیچ جهتی با هیچ اطمینانی برای کاهش ریسک روبرو نیست. بنابراین عدم امکان برنامه‌ریزی و پیش‌بینی ناپذیری اقتصاد، افزایش ریسک در اقتصاد را بالا می‌برد مانند فرار سرمایه.

این کارشناس بازار سرمایه بیان داشت: در حال حاضر سیستم بازار سرمایه در شرایط نرمالی به سر می‌برد اما از آنجایی که بازار سرمایه بخشی از اقتصاد کلان کشور است، به سبب شرایط فعلی اقتصادی و سیاسی با مشکلات بسیاری مواجه هستیم. بازار سرمایه بخش منفک شده از اقتصاد نیست. برای اینکه بتوانیم چشم‌انداز بازار سرمایه را ترسیم کنیم، باید به کل اقتصاد توجه کنیم چون بورس آینه اقتصاد کشور است. هرچند از سوی شرکت‌ها گزارش‌های امیدوار‌کننده‌ای ارسال شده اما در مقابل از سوی دولت سیگنال‌هایی داده می‌شود که نشان می‌دهد دغدغه حمایت از تولید را وجود ندارد. چرا دولت به دنبال نرخ‌گذاری دستوری و سهمیه‌بندی کالاهایی است که واردات آن می‌تواند این موضوع را تجمیع کند؟ چرا دولت در همه امور دخالت دارد؟ هنوز این موارد درس عبرت نشده. فعالیت بسیاری از صنایع توجیه پذیر نیست و زیان ده هستند. این زیان انباشته باید از سوی دولت و از جیب ملت جبران شود. وجود مافیا در بخش صنعت تیشه به ریشه اقتصاد زده است و تمام فعالان اقتصادی با آن درگیر هستند.

مجتبی شهبازی در پایان با بیان اینکه اغلب مشکلات امروز فعالان ناشی از سیاست‌های غلط اقتصادی است به فردای اقتصاد گفت: در بخش سیستماتیک، نقش دولت در این خسارت‌ها سنگین است. دولت در هیچ یک از بخش‌های سیاسی و اجتماعی و موضوعات اقتصادی هیچ گونه توصیه‌ای را نمی‌پذیرند. در سخنرانی سیاست‌گذاران تنها به شعار بسنده شده و در نهایت ناکارآمدی‌ها و خسارت‌های مربوطه را به تحریم نسبت می‌دهد.

   معاملات بورس در هفته اخیر

شاخص کل در آخرین هفته مهر ماه نیز بازدهی منفی کسب کرد. بازدهی شاخص کل در چهارمین هفته مهر ماه به منفی 0.7 درصد رسید و شاخص هم‌وزن نیز افت 0.4 درصدی را ثبت کرد. مهم‌ترین نکته بازار سهام این هفته به سقوط ارزش معاملات خرد باز می‌گشت. حقیقی‌ها در این هفته بیش از یک هزار میلیارد تومان از بازار خارج کردند که بیش از ۱۱ درصد ارزش کل معاملات خرد بود. این هفته هم شاخص کل و شاخص هم‌وزن هر دو نزولی بودند، میانگین ارزش معاملات خرد روزانه به پایین‌ترین میزان از ابتدای سال رسید و خروج پول حقیقی هم همچنان ادامه داشت.

شاخص روز شنبه را صعودی آغاز کرد ولی هرچه پیش رفت برتری تقاضا بر عرضه کمرنگ‌تر شد تا نهایتا قبل از رسیدن به میانه بازار شاخص در مدار منفی قرار گیرد. در پایان معاملات روز شنبه شاخص کل با افتی هزار و ۸۹۵واحدی همراه شد و کانال یک میلیون و۳۱۸ هزار واحدی را از دست داد. شاخص هم وزن هم افتی ۶۹۸هزار واحدی را ثبت کرد. ارزش معاملات خرد نهایتا به حدود هزار و ۸۳۰میلیارد تومان رسید و حقیقی‌ها ۲۳۴ میلیارد تومان از بازار خارج کردند.

روز یکشنبه بازار از همان ابتدای با فشار فروش همراه شد و شاخص کل بورس با بیش از ۶هزار و ۶۰۰واحد افت همراه شد و نهایتا در پایان معاملات در کف کانال یک میلیون و ۳۱۱هزار واحدی قرار گرفت. شاخص هم وزن هم با افتی بیش از سه هزار واحد به کار خود پایان داد. ارزش معاملات خرد به حدود هزار و۹۰۰ میلیارد تومان رسید و ۲۰ درصد از این مقدار سهم خروج پول حقیقی‌ها از بازار بود.

بورس سومین روز هفته را هم قرمز آغاز کرد و قرمز به پایان برد ولی نه به پررنگی همیشه. در نهایت شاخص بورس در پایان معاملات روز دوشنبه کاهشی ۱۹۸ واحدی را ثبت کرد.شاخص هم وزن هم با ۳۳۵ واحد افت همراه بود. ارزش معاملات خرد هم به حدود هزار و۹۰۰ میلیارد تومان رسید و حقیقی‌ها در مجموع ۱۸۱ میلیارد تومان از بازار خارج کردند.

روز سه شنبه بازار تا حدودی امیدوارکننده بود. در پایان معاملات روز سه شنبه شاخص کل رشدی هزار و ۴۵۲ واحدی از خود به جای گذاشت و نهایتا توانست تا ارتفاع یک میلیون و۳۱۲ هزار واحدی بالا بیاید. با این وجود نگاهی به روند ساعتی شاخص کل نشان از آن داشت که از میانه‌های بازار، شاخص کل روند نزولی به خود گرفته است. شاخص هم وزن نیز با هزار و۷۲۱ واحد افزایش همراه بود. ارزش معاملات خرد روز سه‌شنبه هم دوباره کم‌تر از ۲هزار میلیارد تومان بود و به حدود هزار و ۷۴۰ میلیارد تومان رسید و حقیقی‌ها مجموعا ۸۰ میلیارد تومان از بازار خارج کردند.

در پایان معاملات بورس در آخرین روز هفته شاخص کل بورس با ۲هزار و ۳۹۶واحد افت همراه بود و تا ارتفاع یک میلیون و۳۱۰ هزار واحدی پایین آمد. شاخص هم وزن اما در خلاف جهت شاخص کل، افزایشی ۶۵۱واحدی را به جای گذاشت. ارزش معاملات خرد با ثبت رکوردی جدید یکی از کمترین مقادیر خود در سه ماهه اخیر را ثبت کرد و نهایتا به هزار و۴۸۰ میلیارد تومان رسید.

   بازگشت دوباره بورس به مدار نزولی

شاخص کل پس از آنکه در هفته گذشته پس از ۷هفته متوالی اصلاح با افزایش ۰.۵ درصدی این امید را ایجاد کرد که شاید بازگشت بازار نزدیک باشد اما دوباره این هفته شاخص کل ۰.۷ واحد کاهش یافت؛ به‌طور کلی در ۳۰ هفته سال ۱۴۰۱، در ۲۰ هفته شاخص کل بازدهی منفی هفتگی را ثبت کرد.

شاخص هم‌وزن این هفته هم بازدهی منفی را ثبت کرد تا در ۷ هفته متوالی گذشته و از اواسط شهریور شاخص هم وزن به‌طور هفتگی همواره در حال کاهش باشد. مهم‌ترین نکته بازار این هفته کاهش دوباره ارزش معاملات خرد بود؛ این هفته ارزش معاملات خرد حدود ۸هزار و ۸۵۰ میلیارد تومان بود که به معنای میانگین ارزش معاملات خرد روزانه یک هزار و ۷۷۰ میلیارد تومانی است که کمترین میزان طی ۳۰ هفته سال ۱۴۰۱ محسوب می‌شود. موضوعی که به خوبی نشان از عمق رکود بازار سهام دارد.

خروج پول حقیقی‌ هم همچنان در این هفته ادامه داشت و در تمام روزهای معاملاتی این هفته، ‌حقیقی‌ها پول از بازار خارج کردند. به‌طور کلی این هفته شاهد خروج حدود یک هزار و ۲۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار بودیم که به معنای خروج روزانه میانگین ۲۰۴ میلیارد تومان است.