جراحی اسم رمز نابود کردن معیشت مردم و به فلاکت انداختن آنها است
فرشاد مومنی استاد دانشگاه و اقتصاددان در یک نشست مجازی با موضوع «سرمایه نمادین فرهنگی در مذهب شیعه و کاربست آن در زندگی امروزی» که در تابستان سال جاری برگزار شد با بیان اینکه نسبت بین فرهنگ و توسعه یکی از پرمناقشهترین بحثها بوده است، گفت: یک در هم تنیدگی تمام عیار بین مفاهیم کالچر (فرهنگ) و کالتیویشن (خلق کردن) وجود دارد. سوال این است چرا مابهازایی درخصوص «خلق کردن»، در واژه فرهنگ دیده نمیشود. تقریبا هر کتابی در حیطه مردمشناسی و جامعهشناسی را نگاه میکنید، یک رکن اجزای فرهنگ را شیوه تولید و فناوری به حساب میآورد. حتی در میان مشاهیر ما، تصور بر این است که فرهنگ با موعظه راه میفتد و پیوندش با عمل بسیار کم بها نشان داده شده است. عینا این مساله درباره تلقی ما از دانش هم وجود دارد. دانایی ترکیبی از خردمندی و توانمندی است در حالی که در درک مصطلح ما، دانایی بیشتر جنبه محفوظات دارد. اینها حکمتهایی دارد که از دریچه اندیشه توسعه باید بررسی شود.
وی افزود: چینیها هزار سال پیش از غربیها کاغذ را و 1500 سال قبل از اروپاییها کوره بلند ذوب فلزات را اختراع کرده بودند اما چرا این پیشگامیها برای چینیها دستاوردی نداشت؟ مانوئل کاستِلز میگوید حکومتهای چینی فکر میکردند اگر این چیزها رواج پیدا کند چشم و گوش مردم باز میشود. توقعاتشان از حکومت بالا میرود و به سادگی زیر بار هر امر و نهی حکومت نمیروند بنابراین حکومتگران آن قابلیتها را از بین بردند و نفهمیدند فلاکتهای سنگینتری از آنچه بر سر مردمشان آمد، بر سر خودشان خواهد آمد. اگر ما یک درک قابل اعتنایی از این مساله نداشته باشیم، از دلالتهای پرشمار بر سرنوشت جامعه غافل خواهیم شد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه با بیان خاطرهای از مرحوم میرمصطفی عالینسب صنعتگر و تئوریسین اقتصادی دولت دفاع مقدس خاطرنشان کرد: من ندیدم جلسهای که آقای عالینسب حضور داشته باشند اما علامه جعفری دو زانو در مقابل ایشان ننشسته باشد. در یکی از جلسات آقای جعفری گفتند آقای عالینسب از وزارت خارجه تماس گرفتهاند و گفتهاند که سازمانهای بینالمللی از انقلاب اسلامی انتظار دارند که نسبت اسلام با حقوق بشر را تبیین کنند. ایشان از آقای عالینسب خواستند نقطه اتکای بحث را تعیین کنند. آقای عالینسب گفتند از حقوق حیوانات وگیاهان در اسلام شروع کنید. علامه جعفری در یک مقاله به شرح این موضوع پرداختند. لذا آنهایی که به اسم اسلام از تعهدات مربوط به حقوق انسانها طفره میروند یک کار ضد اسلامی انجام میدهند. الان که این رفتارها با طبیعت و حیوانات صورت میگیرد من مرتب میگویم خداوندا ما را ببخش که اینچنین از دین تو آبرو میبریم. این یک ماجرای مهم است که درباره آن باید توجه کافی داشته باشیم.
مومنی با اشاره خلأهای معرفتی در سنجش نسبت فرهنگ و توسعه گفت: یکی از این خلأها این است که عموما متفکران بزرگ توسعه تعریفی که از فرهنگ ارایه میدهند این است که ترکیب خردمندانهای از تفاوتها و تشابهها است. چرا تشابهها کنار گذاشته شده و به صورت افراطی برروی تفاوتها تاکید میشود؟ اگر ما بخواهیم از فرهنگ اسلامی بهره بگیریم، هشدار میدهم که این خطای فاحش که دستگاههای تبلیغی و حکومت ما روی آن اصرار دارد ضد اسلامی و ضد توسعهای است. شهید بهشتی از این دریچه میفرمایند اگر این وجه غالب با تشابهها نبود، زور پیامبر(ص) به اعراب جاهلی نمیرسید.
وی افزود: «اینگلهارت» در کتاب درخشان خود میگوید شواهد تاریخی نشان میدهد که عالیترین و متعالیترین جلوههای اعتلای فرهنگی در زمانی ظاهر شده که سطوحی از امنیت معاش فراهم شده است. این موضوع خیلی تکاندهنده است. برخی از حکومت گرامی ما میخواهند پس گردن مردم را بگیرند و آنها را بهشت ببرند. مرحوم علامه حکیمی به خطابه حضرت علی ابن ابیطالب(ع) در پایان سال سوم حکومت خود استناد میکردند که من بر اساس آن مقالهای نوشتم که موفقیت خارقالعاده امیرالمومنین(ع) در عرض سه سال مبنی بر حل مساله معاش، مسکن و بهداشت را در آن تشریح کردم. علامه حکیمی با عصبانیت میگفت مگر شما نمیگویید مولایتان علی ابن ابیطالب(ع) است؟ کجای این خطابه گفته است که من اهتمام کردهام که زلف خانمها را پنهان کنم، کجایش گفته است من انجمن اسلامی یا مسجد ساختهام؟ شما امنیت اقتصادی را تامین کن چراکه با آن درهمتنیدگی که بین معاش و معاد در تعالیم دینی وجود دارد، مردم خودشان بهتر بلد هستند چکار کنند. پرسش اصلی ما باید این باشد که چرا تولید و فناوری از درک ما از فرهنگ غایب است و بپرسیم این غیبت چقدر نفاق، ظاهرسازی و فریب کاری ایجاد کرده است سپس به مبانی نظری اعتلای فرهنگی بپردازیم. مومنی در ادامه بیان کرد: در روابط تابعی بین فرهنگ، دیانت و توسعه هیچ عنصری به اندازه آزادی و عدالت نقش ندارد. اگر حکومتی میخواهد اعتلای فرهنگی پیدا کند و در این خواسته خود صادق است، نباید به بگیر و ببند، ضرب و شتم، تکفیر و... بپردازد. راه اعتلای فرهنگی این است که سراپرده حریت را باز کند. مساله بسیار حیاتی دیگر، پیدا کردن شاخصهای مناسب برای سنجش اعتلای فرهنگی است که در این زمینه هم دچار گرفتاریهای زیادی هستیم. بعضی مواقع در تبلیغات حکومتی به مسائلی استناد میکنند که بدیع و شگفتآور است و نسبتی با علم و اخلاق ندارد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه در پایان سخنان گفت: در اندیشه توسعه میگویند چرا در آموزه بازارگرایی باب بحث درباره فرهنگ بسته میشود لذا کشورهای عقب مانده به تقلید کورکورانه کشورهای مسلط دعوت میشوند؟ پاسخ این است که بازارگراها بحث نظری خود را با نقطه عزیمت فرض داشتن اطلاعات کامل شروع میکنند سپس میگویند اگر کسی قائل به اطلاعات کامل باشد، خود مطلق انگار و غیر تعامل گرا خواهد شد. عین این مساله در ساحت علم نیز وجود دارد. در مبادلات اگر آن فرض داشتن اطلاعات کامل حاصل نشود که شما نمیتوانید از فرهنگ و اخلاق چشم بپوشید. فلسفه وجودی دولت از منظر اقتصادی این است که باید یک طرف سومی وجود داشته که به صورت عادلانه در اختلافاتی که در مبادلهها پدیدار میشود حمایت کند لذا آنها که میخواهند به نام فرهنگ کرکره عقل را پایین بکشند باید بدانند که از آن تلقی که دارند برای مسلمانان عزت پدید نمیآید. پشت کردن به این بدیهیات و تمسک به مسائل دیگر امنیت اقتصادی و امنیت معیشتی مردم را تهدید میکند. وقتی ببینیم در طول سی سال گذشته جراحی اسم رمز نابود کردن معیشت مردم و به فلاکت انداختن آنها است، باید گفت راه اعتلای جامعه ما از مسیر گفتوگوهای علم محور و اخلاق محور میگذرد.