ایستاده روی مشت

۱۴۰۱/۰۸/۰۳ - ۰۱:۲۹:۳۶
کد خبر: ۱۹۳۶۹۶
ایستاده 
روی مشت

محسن عباسی

در شرایطی که برجام هنوز وضعیت مشخصی ندارد، نرخ ارز به صورت مستمر در حال افزایش است و بازارهای مختلف کشور در حال نشان دادن واکنش به این تحولات هستند، بسیاری از تحلیلگران می‌خواهند بدانند که روند سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه چه سمت و سویی پیدا می‌کند؟ آیا روند مشکلات ماه‌های اخیر ادامه دارد یا می‌توان در میان این همه نوسان، چشم‌انداز احتمالی از رشد را نیز متصور شد؟ در وهله نخست باید توجه داشت که بازارهای کشور به هم مربوط هستند و نوسان یک بازار ممکن است باعث ایجاد نوسان در سایر بازارها شود. در این شرایط بسیاری از سرمایه‌گذاران نگران تحولات بازار سرمایه کشور هستند و می‌خواهند بدانند، چشم‌انداز این بازار چگونه خواهد بود؟به عبارت ساده‌تر، شرایط کم‌رمق بازار سهام این روزها باعث نگرانی سهامداران شده است و برخی معتقدند بورس دیگر توان رشد، پویایی و سرپا ایستادن ندارد. باید قبول کنیم که ابهامات اقتصادی و سیاسی کشور به هر حال خودش را در بازار بورس نشان می‌دهد و حساسیت این بازار نسبت به سایر بازارها نظیر مسکن و خودرو که تابلوی معاملاتی مشخصی ندارند بیشتر است. وقتی چشم‌انداز روشنی از احیای برجام وجود نداشته باشد و برجام در وضعیت کما قرار بگیرد، طبیعی است که شراره‌های این آتش به بازارهای اقتصادی نیز سرایت می‌کند. نخستین نشانه‌های نسوان در بازار ارز مشاهده می‌شود، بعد نوبت به بازار خودرو، طلا، مسکن و نهایتا بورس می‌رسد. در این میان بازار سرمایه متفاوت‌ترین نشانه‌ها را از خود بروز می‌دهد. ممکن است، نشانه‌های نوسان صعودی در یک بازار در بازار سهام به شکل دیگری بروز کند. در بورس نوسانات شدیدتر است و افت و خیزها با شدت بیشتری اتفاق می‌افتد. با این حال نباید فقط سناریوهای بدبینانه را در نظر بگیریم. بورس همواره بین خوش‌بینی و بدبینی در نوسان است و به هر سمتی که می‌‌رود اذهان معامله‌گران را هم با آن موج همسو می‌کند. در ادامه دو دلیل برای ادامه حیات سرمایه‌گذاران در بورس عنوان خواهم کرد در واقع تحلیلی از بازار سرمایه است: 

1) در شرایطی که از منظر تکنیکالی و بنیادی شاخص وارد محدوده ارزندگی مطلق شده است در نبود نقدینگی شاهد فروش‌های هیجانی در بازار هستیم. فروش‌های اینچنینی در حالی که p.e بازار به کمتر از ۶ واحد رسیده (در بسیاری سهام بنیادی به زیر ۴ هم رسیده) و شاخص هم وارد منطقه‌ حمایتی تکنیکالی شده است چیزی جز هیجان فروش محض نیست.

به تاریخ که رجوع کنید همواره بعد از بحران‌های اینگونه، بازاری که با هیجان از ریل درست خود خارج شده بود به مسیر اصلی خود بازمی‌گردد. برای بازگشت به شرایط نرمال چه بخواهیم و چه نخواهیم نیازمند دخالت حاکمیت در بازار هستیم و این نه تنها یکی از اصول بازار سرمایه‌ ماست که در همه‌جای دنیا حمایت دولت‌ها در زمان بروز هیجانات همواره انجام شده است. به نظرم وزارت اقتصاد و سازمان بورس باید یک بسیج دسته‌جمعی از حقوقی‌های بزرگ به همراه تزریق قابل توجه نقدینگی به بازار انجام دهند تا با ایجاد یک شوک نقدینگی بازار به مسیر اصلی خود باز گردد.

2) در تحلیل‌های قبلی اشاره شد که وضعیت فعلی بازار ناشی از سردرگمی صنایع بزرگ کشور نظیر پتروشیمی و فلزات و خودرو و... در کنار ابهامات سیاسی پیش روی کشور است. در این شرایط عمده تمرکز بازار بر روند کوتاه‌مدت و اثرات ناشی از اخبار پیرامونی بازار است. کشور بعد از یک شوک تورمی سنگین، کم‌کم آماده‌ رفتن به رکود می‌شود. رکودی که باعث به خواب رفتن بازارهایی چون بازار خودرو‌های لوکس و خانه‌های گران قیمت شده است و تقاضای مصرفی را در این دو بازار روانه خودروهای ارزانتر و خانه‌های با متراژ کوچک‌تر و محله‌های ارزانتر کرده است. در ماه‌های آتی رکود معاملاتی در بخش بزرگ‌تری از این دو بازار مشاهده خواهد شد اما بعید است کاهش قیمتی در کار باشد و رکود معاملاتی تا چند فصل ادامه خواهد داشت تا قدرت خریدها تقویت شود. در خصوص بورس توجه کنید که بازار سهام همواره با یک فاز تاخیر به شوک‌های تورمی پاسخ می‌دهد و این الگو همواره در بازار تکرار شده است. در شرایط فعلی رفته‌رفته شاهد انباشت تقاضا در بازار خواهیم بود و بورس به عنوان ارزنده‌ترین بازار بعد از رکود کامل بازارهای رقیب دوباره پررونق خواهد شد.