اقتصاد ایران، میان غرب و شرق

۱۴۰۱/۰۸/۰۳ - ۰۱:۳۹:۴۶
کد خبر: ۱۹۳۷۰۵
اقتصاد ایران، میان غرب و شرق

محمد  قاسمی

موضوع دیپلماسی اقتصادی چند سالی است که در کشور مطرح شده و دیدگاه‌های متفاوتی درباره آن وجود دارد. بر اساس اظهارات رییس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران گاهی از آن به عنوان بازاریابی یاد می‌شود و گاهی آن را برابر با حضور در بازار کشورهایی که روابط سیاسی گسترده با آنها داریم، می‌دانند. چنانچه در کشور تعریف درست و دقیق از این مفهوم مهم ارایه نشود، دست پیدا کردن به آن غیرممکن خواهد بود. بدین‌ترتیب باید اذعان داشت دیپلماسی اقتصادی تلاش برای یافتن جایگاه واقعی ایران در سطح بین‌المللی متناسب با تغییراتی است که شاهد آن هستیم و در این راستا هم باید به شرق و هم به غرب توجه داشته باشیم. گاهی دیپلماسی اقتصادی را برابر با بازاریابی برای کالاهای ایرانی در نظر می‌گیرند و گاهی منظور از دیپلماسی اقتصادی این است که در کشوری مانند سوریه که هزینه زیادی پرداخت کردیم در روند بازسازی و استفاده از فواید اقتصادی آن سهیم شویم. نظم موجود جهانی که به‌طور عمده در دوران بعد از جنگ جهانی دوم و به ویژه بعد از جنگ سرد در جهان حاکم شد، اقتصاد لیبرال به رهبری امریکا و جهانشمول شدن آن بود. یکی از بزرگ‌ترین کشورهایی که زیر فشار این نظم قرار گرفت ایران بود. حال که این نظم در حال تغییر است، ایران باید جایگاه مناسبی برای خود متناسب با این تحولات، تعریف کند؛ هرچند تعاریفی از این تغییرات در سطح جامعه ارایه شده، موجب عقب ماندن ایران در این نظم جدید می‌شود. گاهی اوقات با نگاهی ساده به این عبارات که نیازی به مراوده با بلوک غرب نداریم و می‌توانیم بلوک شرق را جایگزین آن کنیم، مواجه می‌شویم و گاهی می‌شنویم که اگر صبر کنیم، جایگاه دلار تضعیف و خود به خود تحریم‌هایی که بر اساس مکانیسم دلار است، برطرف می‌شود. صاحبان این نوع نگرش باید به برخی سوالات پاسخ بدهند که آیا بازیگران اصلی این تغییرات، تمایلی به تغییر سریع نظم موجود دارند؟ به نظر پاسخ خیر است.  

آنها خود بزرگ‌ترین برندگان شرایط موجود هستند، بنابراین دلیل نمی‌بینند که به اعمال تغییرات سرعت بدهند.

تضعیف هژمونی امریکا برای ایران فرصت است؛ اما نمی‌توان منتظر نشست تا این نظم برقرار شود و از آن استفاده کرد. فرایند توسعه هر کشوری یک فرایند دایمی، تدریجی و تعاملی است زمانی که در جهان امروز یک سال عقب بیفتی، ممکن است به اندازه ۱۰ سال بین کشور با دیگر اقتصادها، شکاف ایجاد شود. سرعت پیشرفت تکنولوژی و جایگزینی کشورها با یکدیگر به حدی است که مجبوریم از نقش منفعل خارج شده و با همه کشورهای دنیا شروع به تعامل کنیم. اگر اولویت‌های صنعتی خود را مشخص کنیم و بر اساس آن کشورهای مهم که باید بازارهای اصلی باشند را شناسایی کرده و سفرا و رایزنان بازرگانی خود را از بین افرادی با تجربه در همان صنعت مورد توجه در بازار هدف انتخاب و اعزام کنیم، شرایط اقتصادی کشور بهبود پیدا می‌کند. ماموریت اصلی آنها ارتقای جایگاه ایران در همان صنعت موردنظر با استفاده از شیوه‌های مختلف قابل اجراست. اگر چنین نگاهی وجود داشته باشد در دیپلماسی اقتصادی موفق می‌شویم.