نزدیکی اقتصادی ایران و روسیه؛ هم آری و هم نه
این روزها نزدیک شدن مراودات اقتصادی ایران و روسیه این پرسش را برای بسیاری از تحلیلگران و حتی فعالان اقتصادی ایجاد کرده است که آیا ایران و روسیه شرکای اقتصادی قابل توجهی برای یکدیگر هستند و میتوانند نیازهای یکدیگر را برآورده سازند یا نه؟ اخیرا اعلام شده که دو کشور ایران و روسیه به دنبال ایجاد یک خط شبهسوییفت مالی هستند تا نیازهای خود را پوشش دهند. از سوی دیگر وزیر نفت ایران راهی روسیه شده تا تفاهمنامه 40میلیارد دلاری نفتی و گازی با روسیه را با هدف سرمایهگذاری بر روی زیرساختهای انرژی ایران محقق کند. همچنین اخبار مستمری در خصوص رشد کسب و کارهای خرد میان دو کشور شنیده میشود. مجموعه این تحرکات این ابهام را ایجاد کرده که آیا باید منتظر شکلگیری تحول خاصی در روابط میان دو کشور باشیم یا نه؟ واقع آن است که ایران و روسیه هر دو کشور ذیل تحریمهای شدید کشورهای غربی قرار دارند. از سوی دیگر این دو کشور در صحنه اقتصاد جهانی، وزنه قابل توجهی نیستند که مبتنی بر آن بخواهیم این تصور را عمق بخشیم که نزدیکی دو کشور باعث تحول چشمگیری در اقتصاد دو کشور میشود. در شرایط فعلی اقتصاد ایران با دلار 13هزار تومانی (و نه دلار 30هزار تومانی) 3دهم درصد کل اقتصاد جهان را تشکیل میدهد. از سوی دیگر بیش از 59درصد کل صادرات روسیه را نفت و گاز تشکیل میدهند. بنابراین تحریمهای اخیر، ضربه قابل توجهی به اقتصاد این کشور وارد ساخته است. از سال 2014 به بعد به دلیل تحریمهای اتحادیه اروپا و امریکا علیه روسیه، ارزش روبل واحد پول این کشور را با بحران ۵۰ درصدی مواجه کرده است. وزارت اقتصاد روسیه در اواسط ماه اوت2022 پیشبینی میکرد تولید ناخالص داخلی این کشور 4.2 درصد در سال جاری میلادی کاهش یابد و قبلاً هم در مورد یک سقوط 12 درصدی هشدار داده بود که میتواند بزرگترین سقوط اقتصاد روسیه از اواسط بحران دهه 1990 بهدنبال فروپاشی شوروی سابق باشد. این اعداد را مقایسه کنید با سهم حدودا 30درصدی امریکا در اقتصاد جهانی یا سهم 13درصدی اروپا در اقتصاد جهانی. طبیعی است که دوری ایران از قدرتهای جهانی در زمینه اقتصاد، تبعاتی را برای کشورمان در بر خواهد داشت. اما آیا این به این معناست که نباید ایران و روسیه به هم نزدیک شوند؟ بدون تردید این یک اشتباه است که تصور کنیم نزدیکی اقتصاد ایران به اقتصاد روسیه اشتباه است. مهم این است که این نزدیکی با چه هدفی و در راستای دستیابی به چه دستاوردهایی صورت گرفته است؟اگر ایران به دنبال این باشد که تنوع اقتصادی را از بازارهای خود بگیرد و نقش انحصاری به روسیه برای حضور در بازارهایش بدهد، قطعا اشتباه است. اما اگر قرار باشد، نزدیکی به روسیه فرصتی را در اختیار ایران قرار دهد که از طریق آن بتواند، بخشی از نارساییهای اقتصادی خود را پوشش دهد، هیچ ایرادی به آن نمیتوان گرفت. بلکه باید از آن پشتیبانی هم کرد. مشکل از جایی آغاز میشود که ایران صراحتا اعلام میکند، روسیه شریک راهبردی (و شاید تنها شریکش) در صحنه اقتصاد جهانی است. این اظهارنظر این پالس را به طرف مقابل ارسال میکند که نقش محوری در اقتصاد ایران دارد و میتواند با کارت اقتصاد و انژی ایران در سطح جهانی بازی کند. در نقطه مقابل ایران در حوزه انرژی یک بازیگر قدیمی و استراتژیک است، ضرورتی ندارد، کنشگری ایران در اقتصاد جهانی به تصمیمات طرف روسی گره بخورد. در کل معتقدم مناسبات ارتباطی با روسیه دو روی سکه است که یک طرف آن میتواند به نفع ایران باشد و روی دیگر آن به ضرر ایران. مهم راهبردی است که ایران در مواجهه با این روابط در پیش میگیرد.