گسست بین نسلها و مشکلات اجتماعی
امانالله قرایی
یکی از آسیبهای جامعه ما، اختلافات بین نسلها در زمینههای مختلف است که سرچشمه پیدایش مشکلاتی میشود که هم میتوان به عنوان آسیب اجتماعی از آن یاد کرد و هم به صورت مسائل و بحرانهای خانوادگی به آن توجه داشت. در برخورد نسلها با یکدیگر سه وضعیت تصور میشود: پیوند نسلها، تفاوت نسلها و تقابل نسلها. حالت پیوند میان نسلها زمانی است که حوزه ارزشها، هنجارها و رفتارهای دو نسل با هم منطبق باشد؛ در این حالت، همدلی میان نسل سالخورده و جوان و احترام متقابل همراه با انتقال تجربه از نسل قبل به نسل بعد و زندگی مسالمتآمیز دیده میشود. تفاوت نسلها هنگام یکسانی ارزشها با همدیگر است؛ اما با تفاوت در حوزه رفتاری آنها. زمانی که نه در حوزه هنجارها و نه حوزه رفتاری توافقی وجود نداشته باشد، دچار گسست یا انقطاع نسل میشویم. فراموش نکنیم تفاوت بین نسلها امری طبیعی است؛ به گونهای که با وجود نداشتن تفاوت بین نسل امروز و نسل گذشته در طول سالهای متمادی زندگی، جوامع انسانی توسعه پیدا نمیکرد و جامعه تبدیل به مردابی راکد میشد. نسل امروز نسل ماهواره، اینترنت، موبایل و نسل انقلاب ارتباطات است. نسل امروز به مدد کامپیوتر و موتور جستوجوگر، دنیا را زیر انگشتانش درآورده است. لازمه تحول آن است که نسل جدید در منش و بینش، تابلوی نسل قبل نباشد؛ بهویژه با توجه به اینکه سرعت تحولات در تمامی عرصههای زندگی بشری، با شتاب فزاینده رو به تزاید است؛ از اینرو تفاوت نسلها بیشتر از گذشته احساس میشود. امروزه سرعت رشد اطلاعات و تکنولوژی در خانوادهها به اندازهای زیاد شده که حتی دو فرزند با فاصله سنی کم نیز با یکدیگر متفاوت هستند. اگر در گذشته و پیش از عصر ارتباطات، اطلاعات و گردش سریع علمی طول یک نسل میانگین 25 سال بود، امروزه با توجه به شرایط موجود فاصله نسلها به کمتر از پنج سال کاهش پیدا کرده است. به این ترتیب دورشدن تدریجی دو یا سه نسل پیاپی با یکدیگر از حیث عاطفی، فکری و ارزشی وضعیت جدیدی را ایجاد میکند که در اصطلاح «گسست نسلها» نامیده میشود. غالباً در این وضعیت نوجوانان و جوانان میکوشند آخرین پیوندهای وابستگی خود از والدین را با نسل بالغ بگسلند و بیشتر در این راه به گردنکشی و طغیانگری میپردازند. در این رویکرد رابطه نسلها با یکدیگر بر مبنای احساس بینیازی و استقلال کامل است که در عمل منجر به فاصلهگرفتن از یکدیگر میشود و به مرزبندی و جدایی کامل از هم میانجامد.
شکاف نسلی از آنرو نگرانکننده است که با بحران هویت پیوندی عمیق یافته است. یکی از واقعیتهای انکارنشدنی این است که کودکان و نوجوانان نسل امروز دسترسی بیشتری به حجم انبوهی از اطلاعات متراکم دارند؛ در سالهای اخیر تعداد کاربران اینترنتی کشور به بیش از 42 میلیون نفر رسیده است. نکته مهم مورد توجه خانوادهها این است که امروزه جوانان و نوجوانان، در دسترسی به اطلاعات از سایر قشرها پیشی گرفتهاند. بخشی از جدایی به وجودآمده میان نسلها به دلیل تخصص جوانان است که سبب پدیده فنسالاری شده است؛ بدینمعنا که بزرگسالان در مقابل جوانها اطلاعات اندکی دارند. در واقع تکنولوژی جایگزین تجربه شده است؛ اما بعضی والدین نسبت به اینگونه مسائل غفلت کرده یا با احتیاط حرکت میکنند که این مهم، زمینهساز گسست نسلى است. نسل جدید بنا به ماهیت جوانبودن و پرانرژیبودن، توان کاستن از شتاب خود را ندارد؛ بنابراین برای کاهش این فاصله چارهای جز این نیست که نسل قدیم تلاش کند خود را با شرایط کنونی تطبیق دهد؛ یعنی بر سرعت خود بیفزاید. این در واقع همان چیزی است که در بعضی افراد نسل گذشته میبینیم و از چنین افرادی با اصطلاحاتی چون «داشتن فکر باز»، «متجددبودن»، «درککردن نسل جوان» و «بهروزنمودن طرز تفکر»، یاد میکنیم. خانوادهها در صورت برخورداری از دانش استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی و بهروزرسانی خود، افزون بر گشودن راه گفتوگوی «دوطرفه» با آگاهسازی و هشدارهای لازم به فرزندان خود، آنان را در مقابل بزرگراههای اطلاعاتی و فضاهای سایبری واکسینه میکنند. رسالت تربیت والدین اقتضا میکند نسبت به مقتضیات زمان آگاه باشند؛ به گونهای که بتوانند پیشامدهای آینده را نیز پیشبینی و درمان کنند. البته نسل دیروز نمیتواند همگام نسل امروز باشد که اگر چنین بود، بشر هرگز به جلو پیش نمیرفت؛ اما باید بکوشد همکلام نسل امروز باشد که اگر نباشد، جز سکوت ناشی از احترام و سرپیچی پنهانی در برابر نصایح چیزی تجربه نخواهد کرد. یکی از عوامل سبب فاصلهگرفتن کلامی بین خانوادهها، اشتغال فراوان والدین یا چندشغل بودن پدر است که پدران برای جبران کمبودهای زندگی باید تا پاسی از شب را در خارج از خانه به سر ببرند و مادران نیز برای کمک به مخارج خانواده به سراغ شغلهای بیرون از خانه میروند که سبب ارتباط کمتر والدین با فرزندان و کاهش ظرفیتهای روحی و روانی مناسب با فرزندان و مشکلات آنان میشود. تمام این عوامل و البته بسیار عوامل دیگر باعث بروز گسست بین نسلها و مشکلات اجتماعی در کشور شده است.