اقتصاد در سراشیبی
پیمان مولوی
در شرایطی که نرخ ارز به بالای ۳۶هزار تومان رسیده و نقدینگی نیز بیش از ۵هزار و ۵۰۰هزار تریلیون تومان شده و نسبت پول به نقدینگی هم به ۲۳درصد رسیده بسیاری از ایرانیان میخواهند بدانند، متغیرهای کلان اقتصادی چه پیامی ارسال میکنند و مهمتر از آن قرار دست چه بر سر زندگی و سفرههای آنان بیاید؟ وقتی در اقتصادی زندگی میکنید که این اقتصاد تحریم است و نمیتواند روابط بینالمللی دامنهداری را ایجاد کند، صحبت از چشمانداز پیش رو بسیار دشوار است. چرا که در یک چنین اقتصادی هر متغیر کوچکی میتواند اثر پروانهای ایجاد کند و باعث توفان و نوسان شود. وقتی که کشوری تلاش میکند هدف رشد اقتصادی را محقق کند باید سیاستهای متناسب با این رشد اقتصادی داشته باشد.از دهه ۹۰ که درآمدهای نفتی ایران به دلیل سیاستهای اشتباه دولت دهم دچار تحریم شد، روابط بینالمللیاش قطع شد و درآمدهای نفتیاش متوقف شد اقتصاد ایران دیگر کمر راست نکرد. در این شرایط برخی اقتصاددانان نزدیک به دولت مدام راهکارهای عجیبی ارایه میدهند تا به زعم خود، مدتی برای دولت زمان بخرند، این دسته از مشاوران اقتصادی دولت، از طریق افزایش قیمت حاملهای انرژی، افزایش نرخ ارز و افزایش مالیات تصور میکنند میتوانند، زمان بیشتری بخرند در حالی که این روند فقط باعث وخیمتر شدن مشکلات میشود. در واقع یگانه نسخه موجود برای این دست از کارشناسان آزادسازی قیمتها است، این روند باعث میشود حجم بالایی نقدینگیدر اقتصاد ایجاد شود و نهایتا این نقدینگی خود را به شکل تورم نمایان میکند.
ما فرصتها را یکی پس از دیگری از دست میدهیم اما همسایگان و رقبای ما از این فرصتها بیشترین بهره را میبرند. در شمال غربی ایران اقتصاد ترکیه بزرگترین برنده مشکلات اقتصادی ایران است. در جنوب ایران امارات و عربستان از مشکلات اقتصادی ایران بیشتری بهره را میبرند.در غرب عراق و در شمال نیز روسیه بیشترین بهره را از مشکلات اقتصادی ما میبرند. ترکیه و امارات و روسیه و... سرمایههای ایرانیها را جذب میکنند، منافع انرژیک ایران را صید میکنند، مشتریان صادراتی ایران را به خود اختصاص میدهند و در کل برنده مشکلات اقتصادی ما هستند. برای عبور از چالشهای موجود اما باید به این چرخه بسته پایان دهیم فضایی را برای بهبود شاخصهای اقتصادی از یک طرف و پایان دادن به تحریمها از سوی دیگر آغاز کنیم. دولت در ایران به هیچوجه کارآمد نیست، دولت هرچند کوچک نیست، اما در حوزههای مورد نیاز مردم خدمتی ارایه نمیکند، بسیاری تصور میکنند مشکلات اقتصادی ریشه اعتراضات اخیر است اما من معتقدم حق انتخاب بخش مهمی از دلیل ناآرامیهاست. برای عبور از چالشها نیز باید حق انتخاب مردم مورد توجه قرار بگیرد.