از لوح تقدیر تا سقوط بازار
مژده ابراهیمی |
در زمان انتخابات؛ رییسجمهور و وزیر اقتصاد در شعارهای خود از بورس حمایت میکردند و معتقد بودند که بورس در اولویت دولت سیزدهم قرار دارد؛ اما با گذشت زمان ثابت شد تنها بازاری که برای این دولت اهمیت ندارد؛ بورس است. در این دولت، بازارسرمایه به حدی سقوط کرد که حتی فعالان بازار دست به اعتصاب زدند و در این خصوص مقابل سازمان بورس تحصن و تجمع انجام شد، اما پس از آن اعضای هیاتمدیره سازمان بورس بسته حمایتی دهبندی را ابلاغ کردند و طی آن بازارسرمایه برای چند روز مثبت شد؛ اما دوباره روند منفی و قرمز پوشی بازار آغاز شد که این مشخصات نمایانگر آن است که تمامی حمایتهای بازار دستوری بوده و به بیانی دیگر شاخصسازی صورت گرفته است؛ از دولت و وزارت اقتصاد و نهاد ناظر خواهشمندیم به جای اهدای لوح تقدیر به همدیگر؛ ثبات را در بازارسرمایه ایجاد کنید و چالشهای بورس را کاهش دهید. اهمیت موضوع شاخصسازی و رشد شارپی بازار؛ «تعادل» را بر آن داشت تا نظرسنجی با برخی از فعالان و مدیران بازارسرمایه صورت گیرد که امیدواریم این پرونده راهگشا باشد.
مسکن مقطعی؛ نه دایمی
ابراهیم سماوی
مدیر تحلیل گروه صنعتی و معدنی امیر
بازارسرمایه پس از 25 هفته رکود و ریزش های بی وقفه، در روزهای اخیر با اقبال عمومی قابل توجهی مواجه شده است. همچنین بسته 10بندی جهت حمایت از بازار در 7 آبان ابلاغ شد و برخی از سیاستگذاران و دولتمردان رشد اخیر بورس را به ابلاغ این بسته گره میزنند؛ از طرفی کامودیتیهای جهانی باتوجه به خبر اتمام سیاست کووید صفر چین و همچنین رشد قیمت دلار بازار آزاد و به تبع آن رشد قیمت دلار نیمایی از عوامل اصلی رنگ سبز بازارسرمایه در هفتههای اخیر بودهاند و میتوان اذعان داشت که بسته 10بندی صرفا چاشنی فرعی این رشد بوده است. تجربه ثابت کرده است حمایتهای مقطعی صرفا آثار کوتاهمدتی آن هم بر احساسات بازار دارند و نمیتوانند در بلندمدت؛ در حالی که شدت ابهامات و ریسکهای سیستماتیک رو به فزونی است اثرگذار باشند. همچنین در روزهای اول ابلاغ این بسته حمایتی صرفا سهام شرکتهای شاخصساز حرکتی داشتند، اما با انتشار اخبار؛ رشد قیمتی کامودیتی ها و دلار آزاد کل بازار سبزرنگ شدند که خود گواهی بر ادعای فوق است. از این رو بازار جهت رشد ادامهدار نیاز به تغییر متغیرهای بنیادی، همانند ارز تک نرخی یا حذف فاصله قیمتی فاحش ارز نیما با ارز آزاد، حذف قیمتگذاری دستوری، توجه ویژه به نرخ خوراک و سوخت گاز، عدم تامین کسری بودجه از بازارهای موازی؛ همانند اوراق بدهی در بودجه 1402 دارد.
جلسات نافرجام بورسی
سید جواد درواری
مدیر سبدگردانی و سرمایهگذاری شرکت سبدگردان آمیتیس
بازارسرمایه به عنوان دماسنج اقتصادی هر کشور در نظر گرفته میشود و کلیت بورس تحت تاثیر تصمیمات اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی مسوولان هر کشور و برنامههای آتی آنها در مسیر توسعه و رشد کشور است؛ همچنین تغییر در تصمیمات کلان اقتصادی و سیاسی موجب تغییر در عوامل تاثیرگذار بر بازارسرمایه میشود و آن را درگیر ریسکهایی میکند که به اصطلاح به آن ریسک سیستماتیک یا تغییر ناپذیر میگویند. در شرایط فعلی عواملی؛ مانند مذاکرات هستهای و نتایج آن، عدم وجود نقدینگی، نرخ بهره بین بانکی، قیمتگذاری دستوری تولیدات و محصولات شرکت ها ، تامین مواد اولیه برخی صنایع و مباحث انرژی آن ها، کسری بودجه دولت و فروش اوراق بدهی و... بازارسرمایه را دچار چالش کردهاند.
در سالهای اخیر مسوولان اقتصادی و بازارسرمایه جلسات متعددی را در خصوص حمایت از بازارسرمایه برگزار کردهاند، اما خروجی جلسات تاثیر دایمی بر بازارسرمایه نداشته؛ زیرا شرایط بورس تحت تاثیر عوامل ذکر شده است. بازارسرمایه کشور نیز در شرایطی است که سرمایهگذاران ارزیابی و پیش بینی خود نسبت به حال و آینده را با درجه ریسک بسیار زیاد میبینند و با اینکه قیمت سهام بسیاری از شرکتها ارزنده میباشد، با احتیاط بسیار زیادی اقدام به سرمایهگذاری در این بازار میکنند. به نظر میرسد تا شرایط اقتصادی و سیاسی به ثبات نرسد و سرمایهگذاران در پیشبینیها و تصمیمات سرمایهگذاری خود به درجه مناسبی از قابلیت اطمینان نرسند، خروجی جلسات حمایتی از بازارسرمایه مسکنی زودگذر خواهد بود و صعودهای بازارسرمایه موقتی و پر ریسک و نوسانی است.
بورس وابسته به اقتصاد دولتی
حسین عبدی
کارشناس بازارسرمایه
به نظر میرسد عوامل حمایتی صرفا به عنوان عوامل ثانویه میتوانند مطرح شوند و تسریع رشد نرخ ارز، تغییر روند قیمتهای جهانی، شایعه عدم افزایش نرخ حاملهای انرژی و البته افت بیش از اندازه قیمتها که شرایط را به صورت روانی برای مرحلهای از رشد آماده کرده بود، از عوامل اصلی هستند و حمایتهای دولتی به عنوان سوخت اضافه برای حرکت بازار مطرح میشود. باید گفت در چنین شرایطی در صورت تداوم افزایش نرخ ارز و قیمتهای جهانی نفت و سایر کامودیتیها، بازار ما بهشدت مستعد صعود خواهد بود. همچنین در مورد نگرانیهای آتی سرمایهگذاران نیز باید گفت که البته این دغدغهها به جا هستند؛ چرا که بیش از هشتاد درصد از بازارسرمایه ایران متاسفانه به نوعی وابسته به مدیریت و اقتصاد دولتی بوده و تجربه گذشته نشان داده که قیمتگذاری دستوری یا کنترل بازارسرمایه به عنوان ابزار ضد تورمی همیشه میتواند به اعتماد سرمایهگذاران و سهامداران خدشه وارد کند، اما نکته مهم توجه به عواملی است که بهشدت روی بازار تاثیرگذار هستند و بخشی از آنها در بالا عنوان شدند. همچنین چنانچه این عوامل به رشد خود ادامه دهند؛ قطعا رشد بازارسرمایه با آهنگی جدیتر و شدیدتر ادامه خواهد یافت.
پایداری مشکلات در بازار و کسب و کار
هلن عصمت پناه
استاد دانشگاه
پیش بینی این روزهای بازار را باید بسیار محتاطانه در نظر گرفت؛ چراکه در فواصلی که بازار بیدلیل روند نزولی در بر گرفته بود و از نظر بنیاد و ارزندگی حمایت نمیشد؛ همچنین اکثر صنایع و نمادها منفی و قرمز بودند. برعکس در فواصلی که بازار بیدلیل روند صعودی در پیش گرفته و چه با تحلیل و چه بیتحلیل اکثر صنایع و نمادها مثبت و سبز هستند، پیش بینی دیگر معنایی ندارد؛ چراکه همهچیز واضح و مشخص است، از این رو بر خلاف نظریات برخی تحلیلگران، نظر بنده بر این است که این روزهای بازار را باید محتاط و متعادل در نظر گرفت. شرایط بازار این را ثابت کرد که اگر مسوولان انتخاب کنند که از بازار حمایت کنند؛ هم نقدینگی کافی برای این حمایت در دسترس دارند و هم توانایی مثبت کردن بازار را دارند، اما اگر انتخابشان حمایت از بازار نباشد، در شرایط مطلوب بازار و متغیرهای بنیادی متناسب باز هم از ارزندگی حمایتی نخواهند کرد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که این احتمال وجود دارد برای کاهش اعتراض سهامداران، با دخالت و دستکاری در روند عادی معاملات، دنبال مثبتسازی در جریان معاملات هستند و طبق معمول از شیوههای حمایتی مقطعی از بازارسرمایه استفاده میکنند، اما لازم به ذکر است در همین شرایط هم سهامداران با درایت کافی و انتخاب درست، میتوانند نهایت استفاده از مثبتهای فعلی بازار را برای جبران ضررهای خود ببرند و نباید از این برهه بیتفاوت گذر کنند، ولی همچنان ترس و نگرانی بر بازار احاطه دارد و این باعث رفتارهای هیجانی و اشتباه میشود.
به عنوان مثال: سهامداران بسیاری از سهمهای ارزنده خود را در کف قیمتی از ترس ریزش بیشتر بازار، در منطقه اشتباه با ضرر به فروش رساندند و این روزهای بازار از ترس جا ماندن مجدد همان سهمها را با درصدهای بالاتر خریدارند، آن هم جهت معاملات کوتاهمدت یا نوسان و استرس اصلاح شاخص و برخی نمادها باعث میشود مجدد در مناطقی اقدام به فروش و سیو سود کنند. به شخصه با دید بنیادی و بلندمدتی که به بازار دارم این مناطق بازار را ارزنده و مطلوب میدانم و معتقدم کسی از کسی جا نمیماند، اما نگرانی بنده از آینده بازار همچنان به قوت خود باقیست؛ چراکه هر روز که میگذرد بازار از لحاظ متغیرهای بنیادی سختتر میشود و تمرکز من بر صنایع بزرگ تولیدی و سرمایهگذارانی است که انتظار سود خوب از این شرکتها را برای مجامع سالانه خود دارند، اما آیا با توجه به ریسکهای بازار انتظار رشد سودهای تقسیمی سالانه مطلوب، همچنان برقرار می باشد؟
مفروضات بودجه 1402 برای بنده بسیار مهم است که همچنان دیتای مورد اتکایی از آن بیرون نیامده، اما برای حفظ قدرت تولید و بهره وری و کمک به چرخه اقتصاد و کمک به سرمایهگذاران بلندمدت: (تثبیت نرخ نیما در محدوده بالاتر از این قیمتها، حذف قیمتگذاری دستوری، عدم دخالت در صنایع تولیدی؛ مثل خدشهدار نکردن فروشهای صادراتی با ایجاد تعرفههای مالیاتی اشتباه، کنترل هزینهها با تصمیمات درست مثل تصمیم درست درباره نرخ خوراک پتروشیمی و حل مشکلات آب و برق و گاز صنایع تولیدی و عدم دستکاری در صنایع بزرگ جهت جبران کسری بودجه دولت و ...) اقدام اساسی برای بهبود هر کدام از اینها در شرایطی که دولت قصدی ندارد، توافقات و تعاملات بینالمللی انجام دهد و قرار نیست تحریمهای مخرب برداشته شود، میتواند باری از دوش صنایع تولیدی بردارد و سودآوری آنها را بهبود دهد و به نفع کسب و کارها و سرمایهگذاران این کسب و کارها باشد. مشکل اساسی صنایع تولیدی، تامین تجهیزات و ماشین آلات مدرنیزه است، اکثر آنها به دلیل تحریمها ناچار به استفاده از ماشین آلات مستهلک هستند که باعث ایجاد هزینه و لطمه به روند تولیدات و سود شرکتها شده است؛ باز هم تاکید میکنم، نگرانی از آینده بازار برای حل نشدن مسائل ریشهای بازار و کسب و کارهاست؛ نه روند مقطعی شاخص کل.
حمایتهای ضربتی یا دایمی
فرهاد جوانمردی
کارشناس بازارسرمایه
احتمال دستکاری در روند عادی معاملات برای مثبتسازی جو بازار توسط مسوولان مربوطه را کم میدانم؛ زیرا تجریبات سنوات اخیر نشان داد، فعالان بازار نسبت به گذشته بسیار آگاهتر هستند و تحت تاثیر حمایتهای ضربتی و مقطعی قرار نمیگیرند.
با توجه به موج جدید افزایش نرخ ارز و پیشبینیهای مبنی بر افزایش بیشتر، تورم آتی با توجه به کسری بودجه دولت و افت قابل توجه بازار از سقف خود در سال 99، ارزندهترین و مستعدترین بازار در مقایسه با بازارهای موازی، بازارسرمایه است.
به نظر میرسد رشد بازار در دو هفته اخیر بیشتر تحت تاثیر احتمال افزایش نرخ ارز سامانه نیما و نرخ تسعیر ارز در صورتهای مالی بانکها بوده است تا سایر موضوعات. همچنین به صورت محتاطانه میشود خوشبین بود؛ زیرا متولیان بازارسرمایه در بازه کنونی تا حد زیادی نسبت به گذشته به اهمیت اتخاذ تصمیمات بنیادین اشراف دارند، اما پایداری وضعیت نسبتا مناسب فعلی بازار مستلزم جدیت بیشتر در موارد زیر است:
٭ مبارزه با قیمتگذاری دستوری در حوزه ارز و کالا
٭ تنوعبخشی در ابزارهای سرمایهگذاری غیرمستقیم
٭ مبارزه با تخلفات و سرمایهگذاری در جرمشناسی بورسی
٭ ایجاد تنوع در بازار سرمایه باپذیریش شرکتها و صنایع جدید-تعدیل درصد عرضه اولیه سهام باتوجه به شرایط بازار
حمایت دستوری نهاد ناظر کارساز نیست
سعید ذوالفقاری
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری افتخار سهام
باتوجه به مواردی از حمایت که اکثرا هم فقط حمایت از شاخص کل بوده شاهد هستیم، عملا میتوان گفت هر نوع حمایت دستوری از پیش شکست خورده است و فقط فرصت خروج در بازار تلقی شده مانند آنچه در سال 1399 شاهد آن بودیم. در حال حاضر هم متاسفانه رشد بازار به خاطر رشد دلار در دو هفته اخیر به محدوده 000/370 ریال است و از طرفی خرید دستوری و عدم فروش آزادانه از سمت شرکتهای حقوقی و نکته قابل تامل عدم انتشار هیچ گونه گزارشی از عملکرد صندوق حمایت و تثبیت بازار است که این فضای تاریک و این سردرگمی که امروز نوبت حمایت از کدام صنعت است، فقط باعث گمانهزنی و تزلزل بیشتر بازار خواهد شد. بنابراین قطعا حمایتهای مقطعی در بلندمدت نفعی برای بازار نخواهد داشت و بهترین کار کمک به افزایش سطح تحلیل بازار است.
برای حمایت از بازار سرمایه فقط یک راه وجود دارد و آن واقعیسازی قیمتهای حاملهای انرژی و نیروی انسانی و در طرف مقابل عدم قیمتگذاری دستوری که در صورت وقوع این مهم نیاز به هیچ گونه دخالتی از سوی هیچ نهادی وجود ندارد و با افزایش سطح تحلیل بازار سرمایهگذاران با آگاهی کامل از مخاطرات و منافع به خرید و فروش خواهند پرداخت. در همین خصوص بهتر است سازمان بورس به جای حمایت دستوری با ارایه گزارشات فنی و کارشناسی به دولت و مجلس مباحث کلان اقتصادی را جهت احقاق حقوق همه سهامداران دنبال کند.
پرهیز از دستکاری مکرر
کامل ابراهیمیان
معاون سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاری توسعه معین ملت
جهت حمایت از سرمایهگذاری و سهامداران خرد، مساله مهمی که بایدمورد توجه قرار گیرد، مراقبت و حمایت از امنیت سرمایهگذاری در کشور است تا50 میلیون سهامدار خرد بدون تحمل ریسکهای عجیب و غیرقابل تحمل توسط دولت و مجلس بتوانند در بورس سرمایهگذاری کنند و اقتصاد کشور رشد داشته باشد. منظور از امنیت سرمایهگذاری؛ یعنی ایجاد زیر ساختهای قانونی و علمی برای تشویق سرمایهگذاران است؛ برای مثال سرمایهگذاران همواره با رسیدن فصل بودجه سالانه دولت و تحویل آن به مجلس با ریسکهای متمادی از طرف هم دولت و هم مجلس مواجه هستند؛ چرا که همواره تغییرات مکرر قوانین و مقررات از جمله نرخ خوراک پتروشیمیها، نرخهای مالیاتی، تحمیل عوارض صادراتی و تحمیل قیمتگذاریهای دستوری و... منجر به گریز سرمایهگذاران از بستر شفاف بورس به بازارهای غیرشفاف شده است. بزرگترین دشمن سرمایهگذاری و امنیت سرمایهگذاری که تهدید امنیت ملی هم است، همین تغییرات مکرر قوانین و مقررات حوزه سرمایهگذاری و اقتصاد است. امروز سرمایهگذار و سهامدار نیاز اساسی به چنین حمایتهایی دارد و تا زمانی که مزیت سرمایهگذاری و ثبات در قوانین و مقررات حوزه سرمایهگذاری و اقتصاد رخ ندهد، حتی اگر دهها هزار میلیارد تومان پول نقد هم به بازار تزریق شود باز هم اعتماد و اطمینان سرمایهگذاری حاصل نمیشود؛ چراکه ما بارها دیده ایم؛ باوجود تزریق منابع، به دلیل تحمیل ریسکهای گفته شده از جانب سیاستگذاران، شاهد اثر بخشی کوتاهمدت این منابع بودهایم.
اگر میخواهیم سرمایهگذاران را به حضور در این بازار تشویق کنیم؛ باید از دستکاری مکرر در مقررات پرهیز کنیم، باید قیمتگذاری دستوری بهطور کامل کنار گذاشته شود باید از انتشار بیمحابای اوراقهای دولتی و شرکتی که منجر به افزایش بیسابقه نرخ بهره در اقتصاد و از بین رفتن مزیتهای سرمایهگذاری در کشور شدهاند، ممانعت به عمل آوریم. با بهبود این زیرساختهای اساسی، مساله حمایت و حفاظت از سهامداران هم میتواند مکملی برای رشد و توسعه بازار سرمایه و در نتیجه تخصیص بهینه منابع بین شرکتها جهت رشد اقتصادی کشور شود.
بازارسرمایه؛ کلافی سردرگم
محمد پورتدین
کارشناس بازارسرمایه
بازارسرمایه پس از حدود دو سال دادوستدهای فرسایشی و عمدتا افت قیمتی، طی دو هفته اخیر با صعود قیمتی مواجه شده که ادامه حجم و ارزش پایین دادوستدها، از بیاعتمادی حداکثری عمومی و اهالی بازارسرمایه حکایت دارد، افزایش نوسانات روزانه دو روز گذشته و تشکیل کندلهای بلند نیز از ادامه نوسانگیری و دید کوتاهمدت اهالی بازار سخن میگوید، نحوه دادوستدهایی که باتوجه به پررنگ بودن ابهامات مختلف سیاسی و اقتصادی قابل توجیه است. تا چند صبا پیش و قبل از گسترش اعتراضات، کفه ترازو تنها به سمت سیاست خارجی کشور با اولویت برجام سنگینی میکرد؛ بهطوری که انتشار اخبار مثبت و منفی، نوسانات شدید بازار را درپی داشت، اما با همهگیر شدن اعتراضات به حق عموم، علاوه بر افزایش شدید ریسک بازار، افزایش شتاب خروج نقدینگی و مسائل سیاسی داخلی را نیز به ابهامات قبلی و سوءمدیریتهای گذشته اضافه کرده و به بحران جدیدی تبدیل شده که در هم افزایی با مشکلات فراوان اقتصادی، بیاعتمادی بیسابقه عمومی و حتی فعالان قدیمی بازارسرمایه را درپی داشته است؛ در این میان وعدهای تو خالی و بیعمل متولیان اقتصادی کشور مزید بر علت بوده و از دید اینجانب تا مادامی که ابهامات مختلف اقتصادی و سیاسی برطرف نشود، انتظار رشد میان مدت و بلندمدت بازارسرمایه یا ویترین اقتصادی کشور، امری دور از انتظار خواهد بود و همچنان رقبای بازارسرمایه با ظاهری قویتر ظاهر خواهند شد؛ بهطوری که سود بانکی بهصورت زیر پوستی به روند افزایشی خود ادامه خواهد داد، بانک مرکزی مجبور به چاپ مجدد پول و حتی رفتاری نظیر گرانفروشی سلف سکه خواهد بود، دلار و طلا نیز روند روبه رشد خود را طی خواهند کرد و سرمایه سرمایهگذاران ریسکگریز را به خود اختصاص خواهند داد و در این بین هیچ دولتمردی عملکرد و نقشه راه عقلانی برای برون رفت از کلاف پیچیده کنونی ارایه نخواهد داد.
رد پای حمایت حقوقیها
مهرزاد جهانی
مدیر سرمایهگذاری کارگزاری بانک رفاه
بازار در هفتههای اخیر روند متفاوتی را نسبت به ماههای گذشته سپری میکند؛ بهطوری که شاخص کل با همراهی افزایش حجم و ارزش معاملات از محدودههای 1.240 میلیون واحدی به محدودههای 1.420 میلیون واحدی رسیده و رشد بیوقفه 15 درصدی را ثبت کرده است. حال اگر به هفتههای قبل و روزهای آغازین تغییر روند برگردیم، به وضوح شاهد حمایت حقوقیها در آن مقطع زمانی بودهایم که در راستای حمایت دستوری از بازار بوده است؛ به این نکته نیز باید اذعان کنیم که بازار در هفتههای گذشته دچار بیش واکنشی بوده و باوجود ارزنده بودن کلیت بازار، اما تقاضایی برای بازار نداشته است. حمایت حقوقیها در کف قیمتی و بلعیدن اردرهای فروش کمکم موجب دلگرمی حقیقیها و غلبه امید بر ترس در بخشهایی از بازار شد و به سرعت به کلیت بازار تسری پیدا کرد. ارزش معاملات از حوالی 2 هزار میلیارد تومان به بیش از 5 هزار میلیارد تومان رسید و خالص ورود نقدینگی در هفته گذشته پس از مدتها مثبت بوده است. حال اگر بخواهیم منطقی به آینده بازار نگاه کنیم، متوجه ریسکهای پیش روی بازار، باوجود نازل بودن قیمتها میشویم؛ همچنین ریسکهایی که از قبال بودجه 1402 از یک دولت بیپول و تحت فشار میتواند به صنایع تحمیل شود.
از تغییر نرخ خوراک و سوخت صنایع گرفته تا عوارض و مالیات بر صادرات و حقوق مالکانه و انتشار گسترده اوراق با وای تیام بالا و... که روند بازار را میتواند تغییر دهد؛ از سویی دیگر بالا رفتن نرخ دلار آزاد و حرکت انتظاری دلار نیما در مسیر نزدیک شدن به آن، رشد شتابان نقدینگی در ماههای گذشته، ناامیدی از برجام و گشایشهای مرتبط با آن با قدرت گرفتن جمهوریخواهان، موجب شکل گرفتن چشمانداز تورمی در ماههای آتی در کشور شده است که میتواند به عنوان موتور محرکی در جهت رشد بازار تلقی شود.
بنابراین به نظر میرسد بازارسرمایه در ماههای آتی؛ چه با حمایت حقوقیها و چه بدون حمایت حقوقیها روند رو به رشدی را طی کند که در این مسیر قطعا با فراز و فرودهایی همراه میشود که در سایه ریسکهای ذکر شده در بالا است.
از حرف تا عمل
رسول جاویدی
مدیر تحلیل شرکت سبدگردان داریوش
بحث شاخصسازی از مدتها قبل یکی از مباحث داغ در بازارسرمایه ما بوده است، چنانچه به کرات دیده شده شاخص کل بورس در روزهایی افزایش داشته، اما شاخص هم وزن حاکی از قرمز پوشی کلیت بازار بوده است که در تضاد با همدیگر بودهاند. یکی دیگر از دلایل وجود چنین تعارضهایی در روزهایی است که بازار سبز رنگ است؛ در روزهای سبز رنگ بازار گاهی شاهد افزایش 50 هزار واحدی شاخص کل هم هستیم، اما در روزهای قرمز پوشی یک دست بازار افت شاخص بسیار بسیار کمتر از این اعداد است و گاهی کمتر از 15 هزار واحد نیز است که باز این گمانه را در ذهنها پر رنگتر میکند. یکی دیگر از معضلات بازار نیز تصمیمات هیجانی است که معمولا با توجه به جو و شرایط حاکم بر بازار، شاهد صحبتهایی از سوی مسوولان هستیم که متاسفانه اثر این صحبت بسیار کمرنگ بوده و بیشتر وعدههایی است که یا گهگاه به همان شکل بیان نمیشوند یا دوام آنها در حد دو سه روزی بیشتر نیست.
امید است که مسوولان سازمان و البته شورای عالی بورس، با دید و رویکردی به بازارسرمایه بنگرند که گره از مشکلات سهامداران صبور و سختی کشیده باز کند.
مثبتسازی نماگر اقتصاد
محمد حسین شهیدزاده
کارشناس بازارسرمایه
در روزهای اخیر با عملکرد بسیار مثبت شاخص بازارسرمایه، برخلاف انتظارات، بازهم این سوال مطرح میشود که ماهیت این سبزپوشی چیست. از سوی سخنگویان دولت حمایت دولت از بازارسرمایه حمایتی راهبردی است، اما عملکرد سرمایهگذاران خرد نشان از عدم اطمینان عمیق آنها است. ورود و خروج پول هوشمند، به عنوان یکی از شاخصهای اصلی توجه سرمایهگذاران، نشان میدهد که مثبتسازی شاخص در روزهای اخیر ناشی از عملکرد و تاثیر و تأثر سهامداران حقوقی است. در بازارسرمایه عملکردهای مقطعی نظیر مزایده خصوصیسازی و فروش بلوک ۱۲ درصدی هلدینگ خلیج فارس، محدودکردن بخش فروش بازارگردانها و توقف پذیرهنویسی اوراق بهادار و عرضههای اولیه، کاهش مقطعی نرخ سود بانکی و دیگر اقدامات انجام شده اخیر، در زمره حمایتهای اساسی و راهبردی به حساب نمیآید. به نظر میرسد دولت میتواند با تعامل بیشتر با ذی نفعان کلیدی بازارسرمایه که قطعا سهامداران حقیقی و خرد از اصلیترین آنها است، اقدامات راهبردی واقعی را در راستای حمایت اساسی از بازار گام بردارد تا ضمن افزایش اعتمادی سهامداران، مأمنی امن برای سرمایهگذاران مهیا سازد. همچنین تدوین بودجه سال 1402 دولت نیز سبب شده تا سهامداران خرد منتظر تصمیمات اثرگذار دولت بر بازار در سال آینده باشند.
عدم نگاه ابزاری به بازارسهام
علی عصاری
کارشناس بازارسرمایه
بازارسرمایه همواره دستخوش تغییرات از مقاطع بالادست بازار بوده است و طبیعتا تصمیمات کلان اقتصادی تاثیرات زیادی را روی بازار خواهد گذاشت. در دو سال گذشته باتوجه به اینکه دستکاری و مداخله دولت در روند عادی معاملات یک امر بدیهی برای بازار بوده و اعتماد سهامدار خرد نسبت به قانونگذار بسیار کم شده؛ بدیهی است که این روال مثبت را مانند دورههای قبل یک تله فروشندگی قلمداد کنند، ولی سوال اینجاست که آینده بازار باتوجه به شرایط کنونی جامعه و بازارهای موازی چگونه خواهد بود. برای جواب به این سوال بازار را میتوان به یک مجموعه سه بعدی تشبیه کرد که بعد اول آن تورم نهادینه در بخشهای واقعی جامعه است که دیر یا زود باید به این بازار منتقل شود، بازاری که نه تنها نتوانسته همگام با تورم پیش برود؛ بلکه بخشهای زیادی از ارزش خود را بابت بیاعتمادی به صحبتهای مسوولان از دست داده است. بعد دوم بازار بخشهای فنی بازار است که P به Eهای سه یا چهار سهام آن را بسیار ارزنده کرده و این شائبه را در فعالان بازار به وجود میآورد که قوانین جدید دولت برای حمایت بازار بیشتر شبیه جمعآوری سهام در کفهای معتبر است. بعد سوم که از دیدگاه بنده، مهمترین دیدگاه به بازارسرمایه است؛ بخش دلار و نقدینگی در جامعه است. باتوجه به اینکه نقدینگی به حد سرسامآوری در جامعه بالا رفته و با توجه به شرایط موجود بیشتر نقدینگیها سمت دلار و طلا روان میشود، طبیعتا جذابیت یک بازار در موازات بخش طلا و دلار بهشدت حس خواهد شد؛ البته دولت معتقد است که نگاه ابزاری به بازارسرمایه ندارد، اما باتوجه به اینکه از ابتدای امسال و به صورت مقطعی بازار سرمایه جاماندهترین بازار تلقی میشود، میتواند یک گزینه مناسب برای جذب نقدینگی و ابزاری برای کنترل نرخ دلار محسوب شود.
انتظار حمایتی پایدار
حامد ستاک
مدیرعامل کارگزاری آریانوین
بهترین مدل حمایت از سهامداران، حمایت کردن از طریق بسترسازی مناسب و کاهش دغدغه سهامداران است؛ به این ترتیب که نهادهای ناظر باید به نوعی عمل کنند که دغدغه سهامداران درخصوص پیشبینیپذیری سهم آنها افزایش پیدا کند و بتوانند سهام خودشان را به میزان سوددهی شرکتهایی که سهامشان را خریداری کردهاند، راحت پیشبینی کنند. همچنین از طریق اینکه مقررات و قوانین را سعی کنند، ثبات ببخشند و در خصوص انواع و اقسام قیمتگذاریها سعی کنند که یک ثبات رویه وجود داشته باشد. بستر معاملاتی را به صورت عادلانه و همهگیر داشته باشند؛ همچنین این دسته از امور که به تمامی سهامداران و منافع آنها برمیگردد و بستر مناسب را برای فعالیت در بازارسرمایه ایجاد میکند، مورد قبول فعالان بازار و سرمایهگذاران است. شاید در واقع سطح پایینترین مدل حمایت، خرید و فروش در نمادها است که این موضوع نباید از طریق نهادها انجام شود و باید از طریق بازارگردانهای متعهد و متخصصی که برای هر سهمی به صورت منصفانه ترتیب داده شده است، فعالیت کنند. باید گفت بستر این امر را باید نهادهای ناظر مهیا کنند که بتوانند بازارگردانها منابع لازم و سهم لازم را داشته باشند تا بتوانند به نوعی وظیفه بازارگردانی خود را انجام دهند. اگر بسترسازی مناسب انجام شود و به نوعی از سهامداران از طریق جلوگیری از قیمتگذاریهای نادرست و نامتعارف حمایت شود، بسیاری موارد دیگر که به بازارسرمایه آسیب خواهد زد، این حمایت مطلوب بازارسرمایه است و پایدار خواهد بود و اثرات آن برای چندین سال باقی خواهد ماند و آن حمایت سطح پایین نیز این است که ورود انجام شود و خرید و فروش صورت بگیرد که نه میتواند برای طولانیمدت اتفاق بیفتد و نه شاید مطلوب اهالی بازارسرمایه باشد.
رد پای دستکاری در بازار
امیرحسین بازوند
کارشناس بازارسرمایه
باتوجه به چرخش یک مرتبه شاخص کل از و تغییر روند نزولی به صعودی طی 2 هفته گذشته و آن هم درست در زمانی که فشارها به ریاست سازمان بورس و وزیر اقتصاد به نقطه اوج خود رسیده بود، گمانه زنیها و تردیدها را نسبت دستکاری شاخص در بین فعالان بازار پر رنگ شده است. در حال حاضر بازارسرمایه از منظر رشد نسبت به سایر بازارهای مالی عقبتر است، اما اقبال از این بازار هنوز به صورت واقعی صورت نگرفته؛ زیرا روند خروج پول در چند وقت گذشته به جز یک یا دو روز ادامه داشته و این پول شخصیتهای حقوقی بوده است که توانسته بازار را به روند مثبت برگرداند و اینکه تا کجا این حمایت صورت میپذیرد سوال بسیاری از کارشناسان است. محدوده یک میلیون و هفتصد هزار مقاومت روانی هست که با شکستن آن میتوان به ادامهدار بودن این روند، امید داشت به شخصه در حال حاضر امید دارم نظارت بیشتر بر روی رفتار بازارگردانها و حقوقیها باعث ایجاد ثبات و آرامش در جو روانی بازگردد تا در آینده شاهد فشار فروش از سوی این دوستان نباشیم.
استراتژی نعل و میخ
نازنین خالقی
کارشناس بازارسرمایه
هر بازار مالی دورههای افت و خیز متعدد و متوالی را در بازههای زمانی مختلف تجربه میکند. در میان این فراز و نشیبها، برندگان همواره کسانی هستند که با استفاده از تحلیل جامع، رویکرد مناسبی نسبت به استراتژی سرمایهگذاری خود داشته و در زمانهای مختلف بنابر اقتصادی شرایط، استراتژی سرمایهگذاری خود را بازنگری کنند.
در میان درهها و قلههای بازار سرمایه، برخی نیازمند نگاه دقیقتری به اوضاع و شرایط محیطی بازار هستند تا مثل این روزها بتوان پیشبینی مناسبی از بازار سرمایه داشت. شاید این روزهای بازارسرمایه نیز در یکی از تلاطمهایی است که به دلیل تعدد متغیرها، تحلیل آن کمی با پیچیدگی همراه باشد. همچنین تازگی و یک ساله بودن دولت و عدم وجود دادههای کافی برای پیشبینی رفتار دولتمردان و استراتژی پیشروی آنها در مواجهه با بورس منجر شده تا با ذره بین دقیقتری رفتار دولت در شرایطی که به اعلام بودجه سال 1402 نیز نزدیک هستیم را بررسی کنیم. تجربه دولتهای پیشین نشان داده است که اکثرا در دوره چهار ساله ابتدایی دولتها نگاهی به پتانسیلهای بورس ندارند و تمرکز خود را بر بازار پولی متمرکز میکنند و نهایتا همراهی آنها با بازار سرمایه محدود به انتشار اوراق است، ولی باتوجه به اقتصاد تورمی و شرایط تحریمی سالهای اخیر، در چهار ساله دوم با بورس دست دوستی فشرده و از مسیر آن بسیاری از تامین مالیهای مناسب و روشهای جذب سرمایه داخلی را انجام میدهند. اگر بخواهیم دولت جدید را از این زاویه مورد بررسی قرار دهیم، البته باید برای احتمال استراتژی محافظهکارانه پس از سال 99 هم وقعی بنهیم. همچنین تا اینجای کار، دولت نشان داده استراتژی نعل و میخ را در قبال بازارسرمایه دارد. یک روز به بازارسرمایه به عنوان ابزاری فقط برای پوشش کسری بودجه مینگرد و بار دیگر که دیده آش دارد شور میشود، دستی از سر مهربانی بر سر بازار میکشد.
تصمیماتی در جهت نارضایتی ها!؟
احسان ذاکرنیا
کارشناس ارشد بازارسرمایه
شاید یکی از اصلیترین چالشهای بازارسرمایه مساله کاهش اعتماد و دشواری بازگشت اعتماد از دست رفته فعالان بازارسرمایه خصوصا سرمایهگذاران حقیقی است؛ چالشی که با وجود ارزندگی بخش قابل توجهی از سهمهای بازارسرمایه، ماهها باعث شده بود و هست که با خروج نقدینگی حقیقی از بازار مواجه باشیم. رنگ سبز روزهای اخیر بازار و استقبال و بازگشت عدد قابل توجهی از سرمایهها به بازار و افزایش حجم معاملات خرد نشانگر این است که اگر اعتماد به بازار بازگردد، مجدد شاهد رشد و رسیدن بازار به ارزشهای ذاتی خود خواهیم بود. در این میان برخی نگرانیها وجود دارد که مبادا رشد اخیر نیز امری مقطعی و گذرا در جهت کاهش نارضایتیها و اعتراضات فعالان بازار سرمایه باشد، ولی شواهدی وجود دارد که میتواند از آن امید به تداوم رشد بازار داشت. نظر افزایش نرخ ارز در هفته اخیر شاهد برخی تغییرات در عوامل بنیادی در سطح بینالمللی بودیم؛ مانند کاهش نرخ تورم امریکا نسبت به پیش بینیها و افزایش امید به پایان یا کاهش سیاستهای انقباضی فدرال رزرو، کاهش شاخص دلار و به تبع آن افزایش نرخ کامودیتیهای جهانی که بخش قابل توجهی از بورس کشور را تحت تاثیر قرار میدهد، کرک اسپرد نسبتا مناسب صنعت پالایش و همچنین صنعت اوره در پتروشیمیها، افزایش عرضه خودرو در بورس کالا که باعث کاهش زیان انباشته خودرو سازها میشود و...
در مجموع باید صبر کرد و بدون پیش داوری و رفتار هیجانی مثبت یا منفی به بررسی ادامه روند بازار بپردازیم و به نظر بنده در صورت عملکرد مناسب دولت در تدوین بودجه 1402 میتوانیم؛ شاهد رشد معقول بازارسرمایه باشیم.
سقوط بورس با تصمیمات نادرست
احسان عسکری
کارشناس بازارسرمایه
نوسان قیمتها در بازارسرمایه جزو ذات آن است و اگر شرایط و متغیرهای تاثیرگذار بر بازار تغییرات محسوس و غیرمنتظرهای را رقم نزنند، روند بازار سهام تا حد قابل قبولی قابل برآورد خواهد بود. همچنین در مقاطعی که عوامل بااهمیت و تاثیرگذار بر بازار تغییر میکنند، نمیتوان برآورد مناسبی از روند آتی بازار داشت. بنابراین همواره سیاستگذاران اقتصادی و ناظران بازارسرمایه تمهیداتی را در قوانین و مقررات فراهم میکنند که در آن شرایط از رفتارهای هیجانی فعالان بازار کاسته و بازار را از نوسانات شدید نجات دهند. بنابراین اتخاذ تصمیمات حمایتی توسط ناظران بازارسرمایه و مقامات اقتصادی در دولت در چارچوب قوانین و مقررات برای حفظ کلیت و تمامیت بازارسرمایه کاملا پذیرفته شده است؛ همانطور که در بورسهای پیشرفته و توسعه یافته دنیا تجربه شده است. مجموعه اتفاقاتی که برای بازارسرمایه کشور در بین سالهای ١٣٩٩ تا ١٤٠١ روی داده است تا حد زیادی غیرمنتظره بود و ناظر بازارسرمایه به تنهایی قادر به کنترل شرایط بازار نبود. همچنین آزادسازی سهام عدالت و تبلیغات گسترده مربوط به آن موجب شد بسیاری از عموم جامعه بدون کسب دانش سرمایهگذاری کافی برای کسب سود اقدام به سرمایهگذاری مستقیم در بازار کردند که برگشت بازار از روند رو به رشد موجب متضرر شدن بسیاری از ایشان شد. تامین مالی قابل توجه دولت از بازار سهام و بدهی در سال ١٣٩٩ مزیت بر علت شد تا بازار در سراشیبی سقوط قرار گیرد و بدین روی ضربه بزرگی به اعتماد فعالان بازار؛ به خصوص سرمایهگذاران تازه واردان بازار وارد شود که جبران آن حداقل تاکنون زمان برد. در حال حاضر فکر میکنم آنچه در بدنه بازارسرمایه برای حمایت و حفاظت از فعالان و سرمایهگذاران و حتی ناشران لازم بود صورت گرفته است و عمده مشکلات بازار از ارکان اقتصادی و تصمیم ساز کشور نشات میگیرد. رشد نرخ سود در سیستم بازار پول، افزایش هزینههای تولید و فروش شرکتهای پذیرفته شده در بازارسرمایه در کنار نوسانات قیمتهای جهانی کامودیتیها و رکود اقتصادی در کشورهای صنعتی و توسعه یافته به واسطه جنگ بین روسیه و اوکراین موجب شده است و بسیاری از شرکتها وضعیت سودآوری قابل قبولی را نداشته باشند. بنابراین اگر دولت درصدد رونق بخشیدن به بازارسرمایه و رشد اقتصادی است؛ باید فکری به حال رشد درآمدها، حذف رانت و کاهش هزینههای شرکتها کند که گام اول آن حذف قیمتگذاری دستوری با حرکت به سوی سازوکار عرضه و تقاضای شفاف در بورس کالا و سپس منصفانه کردن هزینههای خوراک و سوخت شرکتها است.
رشد و ریزشهای تعمدی
هابیل خاوری
کارشناس بازارسرمایه
موضعگیریهای تجربی زمانی از سوی فعالان بازار اتفاق میافتد که حافظه سرمایهگذاران از رویدادهای گذشته، افکار آنها را مغرضانه میکند یا آنها را به این باور میرساند که احتمال وقوع مجدد رویدادهای تلخ گذشته وجود دارد. نوسانات بازار طی سالهای اخیر نیز در حافظه بسیاری از مردم دیدگاه بدی نسبت به بازارسرمایه ایجاد کرده است که همین دیدگاه باعث موضعگیری سهامداران در جهت احتمال تکرار رویدادهای تلخ گذشته شده است. طی روزهای اخیر شاخص کل از نظر عددی رشد خوبی داشته است، اما قیمت عامه سهام رشد آنچنانی نداشتهاند. در حال حاضر اطمینانی ایجاد نشده که سهامداران اقدام به خرید سهام شرکتها کنند یا پولی از بازارهای موازی به سمت این بازار روانه شود. همچنین رشدهای چند روز اخیر از جنس بازار بود چرا که حجم و ارزش معاملات روند رو به رشدی را داشته است و ورود پول حقیقیها هم گویای این امر بود و بنابراین جنس این مثبت خوردن نمیتواند دستوری باشد، اما ریزشهایی که در چند ماه گذشته رخ داده است؛ به نحوی تعمدی بود، اگر ممانعتی در جهت رشد بازار از سوی نهادها ناظر رخ ندهد، نقدینگی از سایر بازارها به راحتی میتواند جذب بازار سرمایه شود. عمدهترین ترس سهامداران خرد باتوجه به سابقه ذهنی ریزشهای اخیر و اتفاقاتی که طی سالهای گذشته در بازار سرمایه رخ داده و با کوچکترین تلنگری در طرف فروش قرار میگیرند، این است که مجدد دچار فریب در بازار نشوندکه این امر نشان از بیاعتمادی به بازار و قانون گذاران بازار است. باتوجه به تمامی پارامترهای مثبت بازارسرمایه، اما نهادهای ناظر تصمیمهای مقطعی زیادی برای این بازار گرفته اند؛ به نحوی که همواره یا بازار ما خیلی Over Value بوده است یا خیلی under value، مشکل از کجاست؟ مشکل از بازار است، از قوانین است یا از شیوههای حمایت از آن یا فعالان آن یا از تحلیلهای ارایه شده؟ ایجاد واگرایی بین ارزندگی سهام شرکتها و قیمت روی تابلوی معاملات آنها با شاخص کل بسیار فاحش است، این شکاف ایجاد شده را باید در کدام تصمیمها جستوجو کنیم؟ با چه ضریبی باید موارد تاثیرگذار را طبقهبندی کنیم؟؟ پس سر و سامان دادن به این بازار نیازمند عزمی جدی است تا این بازار در مسیر اصلی خود قرار گیرد.
حمایتهای پوچ و بیدوام
حامد فقرایی
کارشناس بازارسرمایه
بخشی از تحلیلهایی که در بازارسرمایه میتواند مورد توجه قرار گیرد، تحلیلهای مالی رفتاری است. در زمینه مالی رفتاری، اگر ترس سرمایهگذاران در بازارسرمایه را بخواهیم بررسی کنیم، باید به سوابق تاریخی توجه کرد. در بازارسرمایه ایران و در طی حدود دو دهه اخیر، سه مورد حبابی شدن بازار را شاهد بودهایم که شامل اوایل دهه 80 که به عنوان حباب سیمانیها و سال 92 و سال 99 است؛ بهطور کلی رشدهایی محدود را نیز در میان رویدادهای نام برده میتوان یافت. بهطور کلی پس از شروع از بین رفتن حباب، عموم سرمایهگذاران خرد از بازارسرمایه روی گردان شده و اعتماد خود را نسبت به آن از دست دادهاند. در این میان دولتها و مسوولان مختلف سعی کردهاند که با اتخاذ تصمیمات یا محدودیتهایی سرعت ریزش را کاهش دهند؛ از جمله تصمیماتی که پس از رشد سال 99 میتوان نام برد، اجبار حقوقیها به خرید سهام، اعمال محدودیتها در فروش از سوی بازارگردانها، نامتقارنسازی دامنه نوسان و ... بوده است. بهطور کلی، پس از ریزشها، باتوجه به عدم اعتمادی سرمایهگذاران خرد از یک سو و دستکاریهایی که تحت عنوان اقدامات جهت جلوگیری از ریزش سریع از سوی نهادهای مسوول صورت گرفته است؛ هر آنچه که در رشدهای بازارسرمایه روی میدهد، موقتی خواهد بود و بسیاری از سرمایهگذارانی که تجربه بالایی در فرآیند سرمایهگذاری دارند نیز محتاط شده که نتیجه آن تغییر جهتهای شدید و تغییر رنگ بازار است و تدام دخالت از سوی مقامات مسوول بدون توجه به بازارهای دیگر و فاکتورهای اقتصادی همچون تورم و نرخ واقعی ارز، میتواند بازار سرمایه را از رقابت با بازارهای موازی خارج کند و آسیب طولانی مدتی در راستای تشکل سرمایه و افزایش سرمایهگذاری در بازارسرمایه در راستای توسعه را ایجاد کند.