واگنهای چینی و تحریمها
پیمان مولوی
روز گذشته خبری در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی منتشر شد که یک بار موضوع تاثیر تحریمها در اقتصاد ایران را در راس ارزیابیهای تحلیلی قرار داد. در شرایطی که شهردار تهران اعلام کرده بود که قرارداد خرید بیش از 650 واگن مترو با طرف چینی منعقد شده است و این واگنها طی یک سال و نیم آینده راهی کشور میشوند، اما ساعاتی پس از آن مدیر روابط عمومی سابق شهرداری اعلام کرد که یک چنین قراردادی منعقد نشده و طرف چینی اعلام کرده است تا زمانی که ایران تحریم است، حتی نمیتواند یک واگن را در اختیار ایران قرار دهد! در واقع مقامات چینی بر واقعیتی صحه گذاشتهاند که کارشناسان ایرانی مدام بر آن تاکید میکردند. این در حالی است که بسیاری از مدیران داخل دولت و بیرون از دولت، مدام اعلام میکنند که تحریمها تاثیری در اقتصاد و بازرگانی و... کشورمان ندارد. هرچند تحریمهای اقتصادی از سابقهای بیش از 43ساله در اقتصاد ایران برخوردار است، اما تحریمهای دهه اخیر از سال90 به بعد بسیار متفاوت با نمونههای قبلی است. 43 سال قبل ابتدا تحریمهای نفتی علیه ایران اعمال شدند، سپس تحریمهای مرتبط با پرونده هستهای و نهایتا زنجیرهای از تحریمها که بیش از 2500 تحریم را شامل میشوند اعمال شدند. در واقع تا قبل از حمله روسیه به اوکراین ایران بالاترین نرخ تحریمها را داشت.تحریمهای جدید اما بیشتر حوزههایی را شامل میشوند که بر مراودات مالی متمرکز هستند. یعنی امریکا مراودات مالی ایران را هدف قرار میدهد و آنها را محدود میکند. اثرات این تحریمها چگونه محقق میشود؟ به عنوان نمونه، مسوولان ایرانی همواره ادعا میکنند که روابط راهبردی با چین دارند. اما چین مسیر دیگری را میرود. اقتصاد چین 17تریلیون دلاری است و اقتصاد امریکا یک اقتصاد 24هزار میلیارد دلاری است. بسیاری از کارتلهای اقتصادی چینی راهی امریکا شدهاند و در این کشور سرمایهگذاری میکنند. طبیعی است که چین حاضر نباشد روابط اقتصادی خود با امریکا را فدای ارتباط با اقتصاد ایران کند. اگر شرکتی از چین بخواهد با ایران مراوده کند باید خسارات بسیاری را متحمل شود. ممکن است برخی شرکتهای چینی کوچک حاضر به همکاری با ایران باشند، اما آنها بهای بیشتر و سود افزونتری را برای خود طلب میکنند. البته بعد از خروج امریکا از برجام حتی این شرکتهای کوچک هم میترسند با ایران کار کنند. ممکن است یک شرکت چینی حاضر باشد به ایران جنس بفروشد، اما اقلام خود را با چند برابر قیمت به ایران میفروشد. یا اگر پالایشگاهی در چین بخواهد از ایران نفت بخرد، آن را با قیمت بسیار اندک و با تخفیفهای بالا از ایران میخرد. این وسط ایران است که ضرر میکند نه چین. خوب است بدانید، ترکیه در 5 سال گذشته، بیش از 2هزار کیلومتر خط ریلی پرسرعت برای خود ایجاد کرده و تمام تجهیزات خود را از شرکتهای آلمانی با کیفیت درجه 1خریده است. یا اخیرا اعلام شد که مصر با استفاده از سرمایهگذاری طرف آلمانی، سرمایهگذاری بیش از 8میلیاردی برای توسعه ریلی خود کرده است. این دو کشور رقبای منطقهای ایران هستند و عقب ماندن کشورمان در این روند اقتصادی و ارتباطی، ایران را دچار خسارتهای بیشتری میکند. ایران ناچار است اقلام فاقد کیفیت را با قیمتهای بسیار بالاتری خریداری کند. ناوگانهای شهری ایران متعلق به دهه 70 و دولت اصلاحات است. حمل و نقل جادهای ایران قدیمی است. خطوط هوایی ایران تقریبا از کار افتاده است. اقلام ترانزیتی ایران هم قدیمی است، چون ایران تحریم است و نمیتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند. در هر ثانیه 1100دلار عدمالنفع ایران از تحریمهای نفتی است. اخیرا اوپک خبری منتشر کرده که ایران تنها در طول یک دهه گذشته، خسارتی معادل 450میلیارد دلار از عدم فروش نفت متحمل شده است.یعنی در این 10 سال میتوانسته اینقدر بیشتر نفت بفروشد و نفروخته است. این اعداد و ارقام باید برای مسوولان دولتی و مدیران اجرایی و مدیران شهری و... هشدارآمیز باشند. مدیری که این اخبار را میشنود اما میگوید که تحریمها اثری در اقتصاد ایران نداشته است، باید به تاریخ و نسلهای ایران پاسخ دهد.