غیبت تیم ملی اقتصاد در جام جهانی قطر
هادی حقشناس
جام جهانی فوتبال قطر رسما آغاز میشود و بسیاری از ایرانیانمنتظرند تا عملکرد تیم ملی فوتبال ایران در این مسابقات را رصد کنند. در این میان و در شرایطی که تیم ملی فوتبال ایران در غیاب بسیاری از بزرگان فوتبال مانند ایتالیا، شیلی، سوئد و... حضور دلگرمکنندهای در این مسابقات دارد، تیم اقتصادی، تجارت و بازرگانی کشورمان یکی از غایبان مهم حوزه اقتصاد در قطر است. باید توجه داشت، قطر یکی از همسایگان ایران است و طبیعی است که ایران باید سهم قابل توجهی از گردش مالی در حوزههای گردشگری، حمل و نقل، صادرات و...جام جهانی را به خود اختصاص دهد، اما دولت سیزدهم نتوانسته از این ظرفیت استفاده مناسبی داشته باشد. این غیبت، اما بحث چرایی عدم حضور ایران در بازارهای همسایگان را یک بار دیگر مطرح کرده است. بنابراین تحلیل این چرایی برای مخاطبان و البته مدیران میتواند درسهای فراوانی داشته باشد. این روزها حجم صادرات کشورمان به عراق و سایر کشورهای همسایه از نظر وزنی کاهش چشمگیری پیدا کرده است. همانطور که در آمار نیمه نخست سال درج شده، صادرات ایران از نظر وزنی کاهش یافته هر چند از نظر ارزشی به دلیل گرانی جهانی کالاها افزایش داشته است. به عبارت روشنتر در ۷ماهه ابتدایی سال، تراز بازرگانی ایران به منفی ۳میلیارد دلار رسیده است. سال قبل تراز منفی تجاری ایران ۶۰۰میلیون دلار بوده، اما امسال به ۳میلیارد دلار منفی رسیده است.نکته کلیدی این است که بررسیهای تاریخی تجارت با کشورهای همسایه نشان میدهد هر بار با ورود ایران به تجارت با کشورهای همسایه، وضعیت مطلوبی در تجارت حاکم شده اما این روند مثبت تجارت با کشورهای همسایه آرامآرام به دلیل راهبردهای غلط منفی شده است. زمان فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی، میزان تجارت ایران با جمهوری آذربایجان و سایر کشورهای آسیای میانه بسیار بالا بود، اما در سالهای بعد ایران این بازارها را از دست داد. این روند در خصوص کشورهایی چون ترکیه، روسیه، قطر و... نیز همین طور بوده است. آخرین نمونه از این دست کشورها عراق و سوریه هستند که ابتدا ایران شرایط خوبی در تجارت با این کشورها داشت اما با دور شدن این کشورها از بحران، ایران هم بازارهای خود را از دست میدهد. در بسیاری از مواقع این ترکیه است که جایگزین ایران میشود. چرا که برای ترکیه فقط فتح بازارها و ورود به آنها مهم نیست، بلکه نگهداری بازارها هم مهم است. در جام جهانی ۲۰۲۲ در کنار گوش ما، در غیاب شرکتهای ایرانی، این ترکیه است که از دستاوردهایی ۲۰ تا ۵۰میلیارد دلاری در قطر بهرهبرداری زیادی کرده است. این در حالی است که دولتها در ایران وعدههای فراوانی در خصوص مشارکت در تجارت جام جهانی میدادند اما عملا هیچ بهرهای نصیب ایران نشده است.این یک دلیل تاریخی دارد و آن اینکه بخش اعظم منابع دولتها در ایران از صادرات نفت تامین میشود و دولتهای ایران، دلیلی برای فکر کردن به سایر ظرفیتهای ممکن ندارند. در صادرات غیرنفتی ایران هم در ۱۰قلم نخست اقلام صادراتی ایران به جز فولاد سایر کالاها، نفتی هستند. یعنی صادرات ایران به صورت مستقیم و غیرمستقیم وابسته به نفت است و صادرات غیر نفتی سهم بسیار اندکی در تجارت ایران دارد. در نتیجه صادرکنندگان ایرانی که بازاری را فتح میکنند، با بیاعتنایی دولتها مواجه میشوند. صادرکننده ایرانی با مشقت فراوان، سهمی در بازارهای کشورهای همسایه پیدا میکند، بعد با کوچکترین نوسانی در بازارهای داخلی دولت رای به ممنوعیت اقلام صادراتی میدهد.
این روند جایگاه صادراتی ایران را تنزل میدهد. نمونه این رفتارها به عینه در ماجرای صادرات مرغ ایران به عراق مشاهده شد، ایران با کمبود و گرانی مرغ مواجه شد و دولت در نخستین راهبرد رای به ممنوعیت صادرات مرغ داد. این روند باعث شد بازارهای ایران در عراق از بین برود و ترکیه جایگزین ایران شود. از قدیم میگویند ساختن دشوار است، اما ویران کردن آسان است. بهطور کلی میتوان گفت در طول چند دهه گذشته اتکای دولتهای ایران به درآمدهای نفتی بوده و همین وابستگی، دولتها را از توجه به صادرات غیرنفتی دور کرده است. ً
دومین نکته هم عدم توجه به ضرورت حفظ بازارهای صادراتی است که باعث شده ایران نتواند جای پای خود را در بازار کشورهای همسایه و سایر کشورها محکم کند. به نظرم همزمان با توجه به جام جهانی فوتبال خوب است، مدیران ایرانی، تحلیلگران و رسانهها به چرایی عدم حضور تیم اقتصادی ایران در جام جهانی بپردازند. غیبتی که ایران را از مواهب تجاری، بازرگانی، تبلیغاتی، گردشگری و...فراوانی محروم میکند.