افسردگی ادامهدار بورس تهران
بیش از دوسال از ریزش بورس میگذرد؛ شاخص کل بورس در این مدت نوسانهای بسیار زیادی تجربه کرده و حتی برخی از ماهها توانسته رکوردشکنی کند اما ماهیت بورس ریزشی است. این موضوع نیز دلیل دارد زمانی که شاخص رشد میکند تک سهمهای بازار رشد نمیکنند و به نحوی بازار سرمایه نتیجه یک بیاعتمادی و دستورات بیانتها است.
همین دستور و بیاعتمادی بازار را درگیر افسردگی کرده است. البته این افسردگی برای این روزها نیست و چندین ماه است که تالارشیشهای درگیر این بیماری است. در برخی از مواقع مدیران و مسوولان کشوری و بورسی سعی میکردند که این بیماری را با دارو به صورت موقت درمان کنند اما تغییرچندانی نداشت و همچنان بورس درگیر افسردگی است. برخی از کارشناسان میگویند که بازار نیاز به روانشناسی دارد اما روانشناسی معاملات چیست؟
به صورت کلی شناخت رفتار بازار در شرایط مختلف و تحت تأثیر عوامل مختلف با اصطلاح روانشناسی بازار بورس شناخته میشود. در واقع علم روانشناسی در بازارهای مالی تعیینکننده شرایط رفتاری معامله گران و خود بازار در وضعیتهای مختلفی است که عوامل موثر بر بازار میتواند برای آن رقم بزند. برای اینکه در همین ابتدا درک کاملی نسبت به مفهوم روانشناسی بازار بورس ایران برای شما ایجاد کنیم لازم است تا یک مثال بسیار ساده اما عالی را در این باره با شما مرور کنیم. برای درک روانشناسی معاملات بورس یکی از رفتارهای بسیار شایع سرمایهگذاران بزرگ و سهامداران اصلی این بازار را برای شما بازگو میکنیم. سهامدار عمده و بزرگی را در نظر داشته باشید که از چند ماه قبل سرمایه هنگفتی را برای یک سهم قرار داده و در حال حاضر سود هنگفت ۱۰۰ درصدی را نیز از آن به دست آورده است. سهامدار عمده مثال ما به گواه خود به دنبال سرمایهگذاری بر روی سهم دیگری است و سعی دارد تا سرمایه هنگفت خود را از این سهم خارج نماید. شاید منطقیترین و معمولترین راه برای خروج از یک سهم به نظر شما قرار دادن سفارشات فروش پی در پی بر روی یک سهم است. اما با این رفتار قیمت سهم مورد نظر با عرضه بسیار زیادی روبرو شده و افت شدیدی خواهد داشت و عملاً سهامدار عمده بخش قابل توجهی از سودهای خود را به همین دلیل از دست خواهد داد. بنابراین وی از یک روش بسیار هوشمندانه که مبتنی بر روانشناسی معاملات بازار است یکی از اصلیترین ویژگیهای تحلیل تکنیکال بازار بورس گستردگی فوقالعاده آن است. روشها و استراتژیهای به کار گرفته شده در تحلیل تکنیکال بازار بورس ایران تمامی ندارد و روز به روز به تعداد اندیکاتورها و روشهای تحلیلی در این متد اضافه میشود.
یکی دیگر از مشکلات احساسی در بورس که هیچ جایگاهی در پرتفوی یک سرمایهگذار موفق ندارد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. اگر مقداری سهام از پدر یا پدر بزرگ تان به شما رسیده، احتمالا دوست داشته باشید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید در حالی که اگر واقع بین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن میتواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما نه در سرمایهگذاری برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانعکننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمیکند باید فروش آن را در نظر گرفت. چیزی که ما میخواهیم به آن تاکید کنیم، تشکیل سبد دارایی و پرتفوی سهام براساس اصول سرمایهگذاری میباشد و نه وابستگی احساسی. اما بهطور کلی باید گفت که بورس دچار افسردگی است و این بیماری درمان دارد. یعنی مسوولان دولتی و بورسی به راحتی میتوانند با با تجویزهای ساده وضعیت را درست کنند و به نوعی بورس آرام آرام از وضعیت افسردگی خارج و بیماری خود را کنار میگذارد.
دوسال چه گذشت برای سهامداران
ابتدای امسال «تعادل» به پای گفتوگو با بسیاری از سهامداران زیان ده بورسی نشست. در این مدت همه سهامداران به مشکلات عمیق و سختی دچار شده بودند و هیچ یک نمیتوانستند راهکاری برای جبران زیان خود پیدا کنند؛ مسائل زیاد چون طلاق و بیماریهای سخت در این دوسال برای سهامداران ایجاد شد و هنوز زمان جبران فرا نرسیده است.
بسیاری از سهامداران بورس گفتند که در روزهای پایانی سال 98 و شروع 99 وارد بورس شدهاند که روزهای اول به واسطه سود زیاد وسوسه شدهاند تا سرمایه بیشتری به بورس بیاروند؛ اما پس از ورود سرمایهشان به تالار شیشهای، شاخص روند نزولی به خود گرفته و سرمایهشان آب شده است. نظرسنجی نشان میدهد که تقربیا 26 ماه از ریزش بورس گذشته و هنوز اصل سرمایه، سهامداران بورسی بازنگشته است و زیانشان بیش از گذشته نیز شده است. اغلب افراد میگویند که در زمان، رییس دولت دوازدهم یعنی حسن روحانی گفت «همهچیزتان را به بورس بسپارید» این وعده رییسجمهور سابق باعث شده که سهامداران بلافاصله و بدون شک به سرمایهگذاری در بورس امیدوار شوند و در نهایت باافزایش ریسک و برداشت پول توسط مسوولان برای جبران کسری بودجه باعث سقوط شاخص شد.
برای نمونه فاطمه یکی از سرمایهگذاران بورسی میگویند که اولین روزهای سال 99 بود که به واسطه سوددهی خوب بورس تشویق به سرمایهگذاری در آن شدم. در روزهای و هفتههای اول همهچیز خوب بود حتی چند تک سهم با سود 10 درصدی فروختم پس از وسوسه شدم که خانه مادری و تمام طلاهای خود و مادرم را وارد بورس کنم. پس از فروش و ورود سرمایه همهچیز خوب بود اما یک روز صبح بورس قرمز قرمز شد. اول ترسیدم اما دیدم برخی گفتهاند که قرمزشدن بورس طبیعی است و در روزهای آینده جبران میشود اما جبران که نشد هیچ مادرم مستاجر شد و من هیچ سرمایهای برای کمک به ایشان نداشتم.
در دو سال اخیر طلاها و خانه نداشتیم و به خاطر مستاجری هر چه داشتیم از دست دادیم و اکنون تنها اصل پول خود را میخواهیم که به خاطر تورم و گرانی دیگر نمیتوانیم خانه بخریم و این درد بزرگی است.
2 آپارتمان در بورس رفت!
محمد که پا به ۵۰ سال میگذاشت، میگفت که حاصل کل کار کردم در طول زندگیام ۲ آپارتمان بود و با اطمینان اینکه سهمی که خریداری میکنم سودده است آنها را فروختم و کل پول آن را ۵.۵ میلیون سهم یک نماد غذایی خریداری کردم. علاوه بر اینکه تجربه کار در بازار سرمایه را داشتم با کارشناسان و با تحقیق این سهم را خریداری کردم و حتی مدیران این سهم هم اطمینان دادند که سهم رشد خواهد کرد. دو خانه من 6 میلیارد تومان بود. در حال حاضر قیمت هر کدام از آپارتمانها ۶ میلیارد تومان شده ولی ارزش پول من در بورس به کمتر از ۳ میلیارد تومان رسیده است. هر کجا که پیگیری کردیم نتیجهای نداد حتی با نمایندگان مجلس هم جلو رفتیم اما هیچ گونه اتفاقی نیفتاد. هر زمانی که به شرکت مراجعه کردیم فقط وعده و قول دادند که سهم رشد میکند اما هیچ اتفاقی نیفتاد. بنده سهم را قبل از افزایش سرمایه خریداری کردم و حتی از داخل شرکت هم برخی از افراد میگفتند که ارزش سهامشان حداقل ۶۰ درصد بعد از افزایش سرمایه رشد میکند.
در دوران رشد بازار بیشتر سهامها رشد کردند اما سهم این شرکت که حتی از لحاظ درآمد و سودآوری وضعیت مناسبی داشت رشد نکرد و در دوران اصلاح بیش از ۵۰ درصد ریزش کرد. وقتی رییسجمهور کشور اعلام کردند همهچیز را به بورس بسپارید و از طرفی شاخص کل بورس بهشدت در حال رشد بود و تمامی کارشناسانی که با آنها مشورت کردم و حتی خود شرکت هم این اطمینان را داد که سهم رشد میکند در این حال، هر کسی هم جای بنده باشد، برای اینکه کمی سرمایه خود را افزایش دهند چنین اقدامی را انجام میداد. کسانی هم که در بازار سرمایه چندین سال کار کرده بودند و حتی دانش این بازار را داشتند الان در حال زیان هستند و نمیتوانند سهم خود را نقد کنند.