بازارها حق رشد دارند؟
در حالی که بحران تورم در دومین سال خود قرار دارد، چند کلمه جایگاه خود را در فرهنگ سرمایهگذاران تثبیت کرده است. متعاقباً پیشبینیهای بسیار مسخرهآمیزی از یک مشکل «گذرا» وجود داشت. همچنین پیشبینیهای دقیق بانکهای مرکزی از «جلوتر آمدن» افزایش نرخ بهره وجود داشت و اخیراً از شیوهای «سریع» که در آن فدرال رزرو آمریکا به سمت انقباضیتر نزدیک شده است، ناله میکردند. اکنون توجه به مفهوم «خوشبینی تقلبی» است: این تصور که مجموعهای از دادههای امیدوارکننده حاکی از کاهش تورم میتواند موجی از خوشبینی را در بازارها ایجاد کند، تنها برای اینکه واقعیت وحشتناک فشارهای مداوم قیمتها دوباره تثبیت شود.
بر اساس گزارش فردای اقتصاد؛ در پایان هفته گذشته، قیمت کلاسهای دارایی افزایش یافت که تحت تأثیر آخرین اعداد تورم آمریکا تقویت شد. سهام در سراسر جهان افزایش یافت. نزدک، معیار فناوری سنگین آمریکا، در ۱۰ و ۱۱ نوامبر تقریباً ۱۰ درصد صعود کرد که قویترین رالی دو روزه آن در بیش از یک دهه گذشته است. ارزهای نزولی مانند پوند و ین نیز رشد کردند. اقتصاددانان انتظار داشتند که شاخص قیمت مصرف کننده آمریکا (CPI) در ماه اکتبر نسبت به ماه قبل ۰.۶ درصد افزایش یابد. در عوض، طبق آمار منتشر شده در ۱۰ نوامبر، این نرخ ۰.۴درصد افزایش یافت. این یک تفاوت کوچک در طرح کلان مسائل است. به صورت سالانه، تورم در نزدیکی ۵ درصد قرار دارد که بسیار بالاتر از هدف فدرال رزرو یعنی تقریباً ۲ درصد است. اما سرمایهگذاران به سرعت به این احتمال پرداختند که شاید - فقط شاید - کنترل تورم بر اقتصاد آمریکا در حال ضعیف شدن است.
معامله گران تقریباً بلافاصله برآوردهای خود را برای اوج نرخ بهره تجدید نظر کردند. قبل از انتشار، بسیاری فکر میکردند که فدرال رزرو تا اواسط سال ۲۰۲۳ نرخ بهره را به ۵.۵ درصد افزایش میدهد. اکنون بازده اوراق قرضه نشان میدهد که نرخ ۵ درصد احتمال بیشتری دارد و این موضوع پیامدهای مثبت خواهد داشت. این امر احتمال رکود اقتصادی در آمریکا و فراتر از آن را کاهش میدهد، فشار بر بانکهای مرکزی دیگر کشورها را برای همگامی با فدرال رزرو کاهش میدهد و قیمت داراییهای پرخطر، بهویژه سهام را افزایش خواهد داد. از همین رو این سؤال مطرح میشود که آیا دادهها جعلی هستند یا خیر. به هر حال، سرمایهگذاران در پاییز سال گذشته، زمانی که تورم برای مدت کوتاهی به اوج خود رسید، زیان کردند و بار دیگر در جولای امسال، زمانی که آنها پیش از موعد به این نتیجه رسیدند که فدرال رزرو از شدت انقباض خود بکاهد. در هر دو مورد، رالی های بازار در مدت کوتاهی شکست خوردند.
آیا این بار شرایط متفاوت است؟
این مورد که در نهایت کاهش قیمت در دسترس خواهد بود، بر دو پایه استوار است. اول، به نظر میرسد طیف گستردهای از محصولات به سمت کاهش تورم حرکت کردهاند. قیمت کالاهای اصلی - بدون احتساب اقلام مواد غذایی و انرژی - در ماه اکتبر ۰.۴ درصد کاهش یافت. برخی از این موارد منعکس کننده کاهش جهش قیمتهای دوران همه گیری است، مانند مواردی که برای خودروهای دست دوم وجود دارد اما کاهش قیمت گستردهتر بود. اثاثیه منزل، پوشاک و وسایل مدرسه همگی ارزانتر شدند و خرده فروشان موجودی بالاتر و تقاضای مصرف کننده ملایمتری را گزارش میدهند. به نظر میرسد که این موضوع اثر خالص کاهش قیمت کالاها است که مدتها مورد انتظار بود.
رکن دوم اشاره وسوسه انگیزی است مبنی بر اینکه قیمت خدمات نیز در مسیر درستی قرار دارد. بزرگترین محرک تورم خدمات - هزینه مسکن - به نظر میرسد که اندکی در حال کاهش نرخ است. مهمترین عامل در تعیین هزینههای مسکن بر حسب شاخص قیمت، اجاره بها بود که بیش از نیمی از افزایش تورم اصلی در چند ماه گذشته را به خود اختصاص داده است. در ماه اکتبر، اجاره بهای ماهانه ۰.۷ درصد افزایش یافت که نسبت به ۰.۸ درصد در سپتامبر کاهش یافت. این اتفاق مهمی است زیرا نشان میدهد که تخمینهای رسمی در همان جهتی هستند که شاخصههای بخش خصوصی با فرکانس بالاتر، که کاهش نرخ تورم اجاره را برای نزدیک به نیم سال نشان دادهاند. تفاوت اساسی در روششناسی، این شکاف را توضیح می دهد: شاخصههای بخش خصوصی به قیمت درخواستی املاک در بازار نگاه میکنند، در حالی که معیار رسمی به اجارههایی که واقعاً توسط مستاجران پرداخت میشود، از جمله اجارههای موجود و اغلب ارزانتر، نگاه میکند. با در نظر گرفتن این تاخیر طولانی، اجاره بها ممکن است در آستانه تبدیل شدن به نیرویی برای کاهش تورم در CPI باشد.
بهشت به تعویق افتاد
با این حال، بررسی واقعیت مفید است. همانطور که تجربه سال گذشته نشان میدهد، ارقام ماهانه میتوانند پر سر و صدا باشند. و مشکل اساسی در آمریکا تقاضای بیش از حد نسبت به عرضه است. این در حال حاضر در بازار کار حادتر است، جایی که مشاغل خالی بسیار بالا زمینه ساز افزایش شدید دستمزدها شدهاند. برای مهار تورم، بازار کار باید خنک شود. اقتصاد به خوبی از این نقطه عبور کرده است که بتواند از کاهش تورم بدون آسیبهای جانبی لذت ببرد. از نظر تئوری این امکان وجود دارد که شرکتها بتوانند استخدام خود را بدون فشار آوردن به تعداد زیادی کاهش دهند. با این حال بخشی از افزایش بیکاری اجتناب ناپذیر و برای فدرال رزرو حتی مطلوب به نظر میرسد.
علاوه بر این، رشد سهام از دیدگاه فدرال رزرو نامطلوب است. بازارها کمربند انتقال اولیه برای سیاست پولی هستند. افزایش زیاد قیمت سهام نشاندهنده کاهش شرایط مالی است که در صورت تداوم برخلاف تلاشهای بانک مرکزی، کسب اعتبار را برای شرکتها آسانتر میکند. مقامات فدرال رزرو عمیقاً با تاریخ دهه ۱۹۷۰ آشنا هستند، زمانی که آمریکا با تورم دو رقمی دست و پنجه نرم میکرد و زمانی که بانکهای مرکزی با کاهش سیاستها به محض شروع روند کاهشی فشارهای اقتصادی اشتباه میکردند، چیزی که باعث شد تورم دوباره افزایش یابد. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، مصمم است از اشتباه مشابهی جلوگیری کند. در یک کنفرانس مطبوعاتی در ۲ نوامبر، پس از آخرین افزایش نرخ بهره، او چهار بار گفت که «فدرال رزرو هنوز مسیری طولانی در پیش دارد». این باید به عنوان یک هشدار برای سرمایهگذارانی باشد که ناگهان از خوش بینی سرگردان هستند. حتی اگر نرخ تورم کمتر از حد انتظار نقطه عطفی در نبرد آمریکا علیه تورم باشد، این یک چرخش تدریجی خواهد بود، نه یک روند معکوس شدید.