برجام قطعنامهها و فصل هفتم
علی بیگدلی
این روزها بسیاری از ایرانیان نگران چشماندازی هستند که ممکن است در اثر صدور قطعنامههای آژانس علیه ایران شکل بگیرد و اقتصاد و معیشت کشور را با تکانههای بیشتر مواجه سازد. اعمال تحریمهای فراگیرتر سازمان ملل متحد، همچنین قرار گرفتن ذیل تحریمهای فصل هفتم سازمان ملل از جمله خطراتی است که به نظر میرسد ممکن است به دلیل این قطعنامهها متوجه ایران شود. از سوی دیگر بسیاری از ایرانیان میخواهند بدانند، احیای برجام در چه مرحلهای قرار دارد و تا چه اندازه ایران به آن دور یا نزدیک است؟ در پاسخ به این ابهامات باید گفت، قطعنامهای که آژانس در سومین نشست خود علیه ایران تصویب کرد، قطعنامهای اخطاری است. یعنی تا به امروز 3 قطعنامه اخطاری علیه ایران صادر شده تا ایران به تعهدات خود نسبت به آژانس عمل کند. البته ایران تا به امروز زیر بار این خواستههای طرف مقابل نرفته است. حتی خبری منتشر شد که ایران به دنبال افزایش غنیسازی خود در محدوده 60 درصد است. آژانس مطابق قطعنامه 2231 موظف است هر 3 ماه یک بار از وضعیت فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت گزارش بدهد. در دوره چهارم (یعنی 3 ماه دیگر) نشست شورا تشکیل میشود و اگر همین رویه اخیر ادامه پیدا کند، برای نخستینبار قطعنامهای تنبیهی علیه ایران صادر میشود. این قطعنامه به شورای امنیت میرود و برخلاف برخی تحلیلها دیگر چین و روسیه هم حق ندارند این قطعنامه را وتو کنند. چرا که قبلا به این قطعنامه رای مثبت دادهاند و دیگر قادر نخواهند بود این رای را پس بگیرند و خواستار وتو شوند. برخی از افراد و تحلیلگران این روزها به اشتباه تحلیل کرده و تصور میکنند، ایران به اعتبار ارتباط با روسیه و چین میتواند امید به وتوی قطعنامه داشته باشد. بنابراین شورای امنیت آخرین اخطار را به ایران میکند تا همکاری با کارشناسان را جدی بگیرد، دوربینها نصب شوند و مناطق مشکوک بازدید شوند. اگر ایران توجه نکند، قطعنامه جدید صادر و پرونده ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار میگیرد. تحریمهای گذشته بازمیگردد و ایران به عنوان کشوری که برخلاف امنیت جهان رفتار میکند، معرفی میشود. این روند در عرصه اقتصادی تاثیرات فراوانی را به جای میگذارد و امکان سرمایهگذاری و
تجارت را از ایران میگیرد. بنابراین امیدواریم کار به یک چنین مرحلهای کشیده نشود و تعاملی با نهادهای بینالمللی شکل بگیرد. موضوع مهم بعدی سرنوشت برجام است. برجام تحت تاثیر دو جریان قویتر قرار گرفته است. یکی مسائل داخلی ایران است و دیگر مربوط به مناسبات بیرونی ایران است. با توجه به اینکه شورای حقوق بشر سازمان ملل، اخیرا قطعنامهای علیه ایران صادر کرده، این روند میتواند تبعاتی برای ایران و پرونده هستهای داشته باشد. البته قطعنامهای که علیه ایران صادر شده، الزامآور نیست اما اگر ایران به محتویات این قطعنامه توجه نکند، پرونده ایران به دیوان دادگستری کیفری میرود. این دیوان دوباره به ایران اخطار میکند؛ اگر همچنان ایران توجهی به خواستههای طرف مقابل نکند، باز هم ممکن است، پرونده ایران به شورای امنیت بازگردانده شود و باز هم همان مسیر قبلی برای بازگشت تحریمها علیه ایران اعمال شود. دلیل بعدی برای تحتالشعاع قرار گرفتن موضوع احیای برجام مربوط به مناسبات ایران با روسیه است. فروش پهپادها به روسیه، فضای بینالمللی را تا حد زیادی علیه ایران مسموم کرده است. این روند باعث شده تا دشمنان تبلیغات زیادی در خصوص ارتباط ایران با روسیه کنند و احیای برجام با هزینههای فراوانی همراه باشد. من خودم بارها مصاحبه کرده و پیشبینی کردهام که پس از انتخابات نوامبر امریکا، روند احیای برجام با سرعت بیشتری در دستور کار قرار بگیرد، این روند اما به دلیل مواردی که در بالا تشریح شد با تاخیرهایی همراه شده است. بنابراین هنوز نمیتوان به صورت قطعی احیای برجام را رد یا قبول کرد. باید منتظر تحولات بعدی و روزهای آینده بمانیم تا مشخص شود چه شرایطی ممکن است، ایجاد شود. در هر صورت ایران باید تلاش کند مناسبات ارتباطی خود هم در داخل کشور و هم در اتمسفر بیرونی را تقویت کند تا از دل این ارتباطات بتواند دستاوردهای بیشتری را کسب کند.