اتفاقات مهم در بورس
نوید فرهادی
بازار در طول روند معاملات هفته گذشته شاهد روزهای متفاوتی بود اما در کل شاخص تغییر چندانی نداشت. افت ارزش معاملات و رسیدن آن به میانگین 30 روزه خود، برآیند منفی حقیقیها از جمله نکات منفی بازار هفته گذشته بود که خود نشان داد که فعالان هنوز به جمعبندی قطعی برای خرید در نقطه کنونی و البته تداوم روند صعودی نرسیدند به خصوص پس از آن بالایی که بازار تجربه کرد. به نظر میرسد همچنان رشد شارپ قیمتها و پررنگتر شدن ریسکهای موجود موجب تردید در رفتار فعالان شده است. به واقع افت قیمت کامودیتیها و تشدید ناآرامیهای اخیر یادآور این موضوع است که همچنان سایه ریسکهای گذشته بر سر بازار است. البته هنوز معتقدیم قیمتها به جایی نرسیده که ریسکهای مذکور بتواند ترمز رشد بازار را بکشد ولی در هر حال پیگیری و رصد تغییرات ایجاد شده خالی از لطف نخواهد بود. از سوی دیگر افزایش نسبی تقاضا برای سهام خودروییها و گزارش حسابرسی شده پالایشیها که با تعدیلات مثبت همراه بود باعث شده تا عدهای نظر مخالف داشته باشند و دودستگی بین تحلیلگران به وجود بیاید بهطوری که عدهای قیمتهای فعلی را برای سرمایهگذاری مناسب نمیدانند و دستهای دیگر از ترس جا ماندن در حال تکمیل خریدهای خود هستند. به بیان دیگر دسته اول کسانی هستند که بر اثر ابهاماتی مانند مسائل مربوط به بودجه، شرایط سیاسی و داخلی و خارجی و... نمیتوانند تحلیل درستی از آینده داشته باشند. لذا خود را کنار کشیده و منتظر دلایل محکمتری برای ورود به بازارند اما دسته دوم معتقدند بازار همیشه با دلایل متقن رشد خود را شروع نمیکند و معمولا قیمت اخبار و اتفاقات گوناگون را پیشخور میکنند. اما به اتفاقات هفته گذشته بازار برگردیم. از خودروییها آغاز میکنیم که این روزها به کانون توجه بازار بدل شدهاند. به واقع فرار از قیمتگذاری دستوری مهمترین اتفاقی است که میتواند موجب ایجاد تحولات اساسی در صورتهای مالی شرکتهای خودروسازی شود که البته استارت این تحولات با عرضه خودروی 207 توسط شرکت ایران خودرو و شناسایی سود 11 همتی در گزارش 6 ماهه چند وقتی است که خورده است. در این میان خوب است بدانید معضل قیمتگذاری دستوری نه تنها جان صنعت خودروسازی را گرفته است بلکه به پاشنه آشیل تمام صنایع تبدیل شده است. مبحث بعدی که قصد داریم به آن بپردازیم تغییر و تحولات در سازمان بورس است. تغییراتی که زمزمههای آن از مدتها قبل شنیده میشد و روز دوشنبه با عدم پذیرش استعفا مجید عشقی از سوی شورای عالی بورس خاتمه یافت. به عقیده ما اما زمانی تغییرات در سازمان بورس معنا پیدا خواهد کرد رییس سازمان به عنوان حافظ منافع سهامدار و صنایع جلوی زیادهخواهیهای دولت بایستد. لذا تغییر یا عدم تغییر سکاندار سازمان بورس زمانی که سیاستهای آن از پیش تعیین شده باشد نفعی برای بازار سرمایه نخواهد داشت. در ادامه مطالب مطروحه بد نیست اشارهای به اثرات تغییر قیمت و چشمانداز قیمتهای جهانی و گزارشهای ماهانه شرکتها که به روی کدال رفتهاند صحبت کنیم. نوسانات قیمت نفت در روزهای قبل و در حالت کلانتر افت کامودیتیها موجب شده تا ریسک بازارهای جهانی تا حد زیادی در روند معاملات نمود پیدا کند. لذا ترس از افت کامودیتیها بار دیگر به یکی از سه دغدغه فعالان بازار بدل شده است. گرچه انتظار کاهش جدی از اقلام کامودیتی نداریم. ضمن اینکه دلار نیما این روزها در بالاترین سطح خود قرار گرفته و با توجه به انتظار رشد نرخ ارز در بازار آزاد، رشد بیشتر آن دور از ذهن نیست. لذا معتقدیم دلار نیما در صورت کاهش قیمت کامودیتیها میتواند نقش بازدارندهای در افت جدی سود شرکتها داشته باشد. نکته دوم اما در رابطه با گزارشهای آبانماه شرکتهاست. گرچه هنوز انتقاد جدی به نحوه افشای گزارش شرکتها از حیث تاخیر و ترافیک ارسال گزارشها در آخرین مهلت ارسال گزارشها وجود دارد اما تا همین جای کار، گزارشها نشان از بهبود عملکرد شرکتها دارد. از سوی دیگر تولید و فروش شرکتهایی به واسطه عدم صرفه اقتصادی کاهش یافته بود، تحت تاثیر مجوز افزایش نرخ، اندکی افزایش یافته است. در جمعبندی موارد مطروحه و به عقیده ما تمام این اتفاقات و تحولات عاملی برای تکمیل سیکلهای بازار و دست به دست شدن سهام بین افراد مختلف خواهد بود. از طرف دیگر نوسانات چند وقت اخیر نمادها که بیشتر نیز به سمت بالا بوده یا عدم تغییر خاص قیمتی آنها موجب ایجاد حس جا ماندگی و پشیمانی در فروشندگان شده است. در جمعبندی موارد مطروحه میتوان گفت قیمتهای فعلی یا منفیهای احتمالی پیش روی بازار بیش از آنکه ارزش فروختن داشته باشد ارزش خریدن دارد.