چند نکته درباب حمایت از کسبوکارهای دیجیتال
کیوان نقرهکار
اساسا آییننامههای حمایتی در هر حوزه اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... کمک میکند و نیاز است دولت در سطح کلان هم این حمایتها را از بدنه جامعه انجام دهد. در یکی از بخشهای آییننامه حمایت از کسبوکارهای دیجیتال، به تسهیل صدور مجوز اشاره شده است و افرادی که به سکوهای داخلی میروند دارای مجوز هم میشوند، این مساله کار را کمی سخت میکند زیرا در فرآیند دریافت مجوز باید صلاحیتسنجی انجام شود و اینکه صرفا هر کسی با قرار گرفتن در پلتفرمی صاحب مجوز آن کسبوکار هم شود، به نظر میرسد که در آینده میتواند تبعاتی داشته باشد. یکی از شاخصهای دریافت مجوز بررسی صلاحیت فردی و شغلی مجموعه حقیقی و حقوقی است که سبب میشود این اتفاق رخ ندهد و در نتیجه تعداد زیادی شرکت داشته باشیم که ممکن است از هویت واقعی برخوردار نباشند. از دیگر مواردی که در این آییننامه به آن اشاره شده ارایه خدمات پستی در کنار سرویسدهندههای مجازی است. در این زمینه باید توجه کرد خدمات پستی کشور ما مقداری فرسوده است و ناوگان پستی هم نیاز به بازسازی دارد، بنابراین این سوال وجود دارد که آیا پست میتواند با اضافه شدن این مقدار کسبوکار، به تنهایی پاسخگو باشد؟ اگر نباشد به نوعی لجستیک ما دچار مشکل میشود و در نتیجه نارضایتی هم نزد مردم به عنوان مصرفکننده و شرکتهای مجازی به عنوان سرویسدهنده و ارایه کالا به وجود میآید. مساله مهم دیگر حفظ حریم خصوصی است، ماده ۱۱ این آییننامه به بحث حفظ حریم خصوصی اشاره کرده است، ما باید این مساله را درنظر بگیریم زمانی که کاربران به پلتفرمهای داخلی میروند، مشخصات شخصی شرکت و کاربران روی آن قرار میگیرد و متاسفانه برخی از کاربران و کسبوکارها به سرویسدهندههای دولتی اعتمادی ندارند که بخواهند اطلاعات خود را در آن قرار بدهند و به هر حال به نوعی از حریم خصوصی آنها نه صرفا از دید امنیتی بلکه از نظر اقتصادی هم مطرح میشود. زمانی که کاربران در فضای پلتفرمهای خارجی مانند اینستاگرام فعالیت میکنند، فضا عمومی است و بعدها کاربر میتواند طبق مقررات ارایه خدمات مالیات را داشته باشند ولی زمانی که کاربران در یک فضای پلتفرم داخلی فعالیت کنند، ممکن است، حریم خصوصی کسبوکار از بین برود. حفظ حریم و عدم دسترسی به اطلاعات کاربران جزو ماهیت و اساس کار پلتفرمها است، نکتهای که دولت باید روی آن کار کند و بپذیرد این است که اگر زمانی محدودیت پلتفرمهای خارجی برداشته شود، ممکن است بخشی از کاربران از سکوهای داخلی با وجود ارایه امکانات خوب خارج شوند. در بخش دیگری از آییننامه الزام شده که پلتفرم باید فضایی را ایجاد کند که آن مجموعه و کسبوکار تا ۷۰ درصد فالورهای خود را در آنجا داشته باشند؛ این سوال وجود دارد که چگونه میشود یک کاربر به طور مثال با یک میلیون دنبالکننده حدود ۷۰۰ هزار نفر از آنها را در پلتفرم داخلی داشته باشد؛ چنین مسالهای نگرانکننده است که یا کسبوکارها را به سمت و سوی تبلیغات سوق میدهد یا ممکن است از فالوئر و دنبالکننده فیک و جعلی استفاده کند. بنابراین درباره این بند میتوان گفت که عملا شدنی نیست. در کل میتوان گفت اگر همزمان فرهنگسازی برای مردم ترویج شود و هزینه بسیاری که برای تشویق مردم به حضور و استفاده از پلتفرمهای داخلی انجام میشود، به سمت و سویی برود که مزایا و معایب پلتفرمهای داخلی و خارجی بیان شود و مردم خود تصمیم بگیرند که در کدام فضا باشند، قطعا استقبال بیشتر میشود. تخفیف و معافیتهای مالی و مالیاتی برای هر کسبوکاری به عنوان تشویق باعث ترغیب به گسترش آن میشود، در این زمینه هم باید توجه کرد چقدر اطلاعات مالی خود را به پلتفرم ارایه کنیم یا اطلاعات مالی جدا از پلتفرم به ادارات مالیات داده شود. مساله دیگر این است که این نوع معافیتها و تخفیفها سبب میشود شاهد شرکتهای نو پدیدی باشیم که صرفا ایجاد شوند و در بازه زمانی دو ساله از خدماتی استفاده کنند و پس از این بازه بسته شوند و مشخص نشود به چه چیزی رسیدهاند و صرفا خواستهاند از این خدمات استفاده کنند. بنابراین باید نظارتی که دستوپاگیر و طولانی نیست وجود داشته باشد و از سوی دیگر عدم نظارت هم نباید سبب هرج و مرج شود. خوب است که بخش خصوصی و بخش فعالی که قرار است بعدا از این از آییننامه منتفع شود در تدوین آنها حضور داشته یا حداقل از آنها مشاوره گرفته شود، یا نظرسنجی در این زمینه از کسبوکارها در سطح کشور داشتیم که مشخص میشد آنها چه نیازهایی در پلتفرمهای خارجی دارند و اکنون تمایل دارند در یک فضای دیگر برای آنها برطرف شود و تصمیمگیریها باید با حضور خود کسبوکارها، تشکلها و اصناف انجام شود.