بسته‌های ارزی بی‌فایده

۱۴۰۱/۰۹/۰۷ - ۰۳:۰۵:۰۴
کد خبر: ۱۹۴۸۰۶
بسته‌های ارزی 
بی‌فایده

آلبرت بغزیان

داستانی در اساطیر ملل غربی وجود دارد که در آن پادشاهی از 2 شیاد دعوت می‌کند تا لباسی برایش بدوزند. این افراد، بدون اینکه لباسی بدوزند، تصویری خیالی از یک لباس فوق‌العاده را در ذهن پادشاه فرو می‌کنند. در روز رونمایی از این لباس مردم می‌بینند، پادشاه بدون لباس در میدان حاضر شده است! هیچ کس حرفی نمی‌زند تا اینکه کودکی ناگهان از واقعیت عریانی پادشاه پرده‌برداری می‌کند. این داستان، روایت همه اقتصادهایی است که بر پایه خیال و رویا فعالیت می‌کنند. در ادامه برنامه‌ریزی‌های عجیب پولی و مالی دولت، دیروز بانک مرکزی اعلام کرد، نه تنها وضع ارزی کشور خوب و مطلوب است، بلکه اوراق ارزی ویژه‌ای هم تدارک دیده شده است تا از طریق آن بتوان تقاضاهای موجود در بازار را کنترل کرد. نسل‌های قدیمی‌تر به یاد دارند که در گذشته بازی‌های فکری وجود داشت که در آن برگه‌های کاغذ بی‌اعتبار و بی‌ارزشی در حکم پول معرفی می‌شد و با این تصور بازی در پهنه یک تخته جریان پیدا می‌کرد. افراد این پول‌های بی‌ارزش را با هم رد و بدل می‌کردند تا بازی ادامه پیدا کند و بعد از مدتی که بازی پایان پیدا می‌کرد و افراد این کاغذها را در پاکت‌های بازی قرار می‌دادند و سر کار خود می‌رفتند. برخی رفتارهای بانک مرکزی ایران از همین دست بازی‌ها به نظر می‌رسد. بانک مرکزی از افزایش اوراق ارزی در شرایط تورمی بالا و مشکلات اقتصادی صحبت می‌کند، بدون اینکه بداند با برگه‌های کاغذ بدون اتخاذ سیاست‌های ارزی و پولی و مالی مناسب هیچ ارزشی ندارند. در عین حال دیروز اخباری هم منتشر شد درباره دستگیری برخی افراد که از آنها با عنوان دلالان بازار ارز یاد می‌شد. این رویکردهای تکراری، قبلا هم بارها به کرات در فضای اقتصادی کشور تکرار شده است. روز و روزگاری، جمشید بسم‌الله نامی را دستگیری کردند تا بازار ارز دچار آرامش شود. در همان برهه نیز اعلام شد که شخصی به نام مظلومی دستگیر شده است، تا بازار طلا از نوسان دور شود. این دو نفر سرنوشت‌های متفاوتی را پیدا کردند، جمشید بسم‌الله آزاد و مظلومی اعدام شد. اما بازار ارز و طلای کشور هیچ تفاوتی با قبل پیدا نکردند. همچنان این بازارها به سمت نوسان و گرانی و التهاب حرکت کردند. آیا با اعدام دلال سکه، بازار طلا آرام شد؟ آیا با دستگیری جمشید بسم‌الله، رشد نرخ ارز متوقف شد؟ ...

خیر، تا زمانی که بستر اقتصادی برای سوداگری و دلالی وجود داشته باشد، بسم‌الله‌ها و مظلومی‌ها حضور خواهند داشت؛ راهکار عاقلانه هم از مسیر اعدام و بگیر و ببند و بخشنامه نمی‌گذرد. راه معقول در استفاده از سیاست‌های اقتصادی درست است. بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه در کل تیم اقتصادی دولت باید زمینه فعالیت‌های اقتصادی مولد را در کشور فراهم سازد تا سوداگران ابتکار عمل کمتری داشته باشند. البته ما مدت‌هاست که این واقعیت‌ها را گوشزد می‌کنیم اما توجهی به آنها نمی‌شود. بانک مرکزی ایران مانند بورس اوراق بهادار عمل می‌کند. در بورس ممکن است، سکوک مالی خاصی معرفی شود و مهندسی مالی کنند. در بورس می‌توان ابزار مالی معرفی کرد و بعد از مدتی کنار گذاشت، اما در بازار ارز نمی‌توان رویکردهای مالی تاریخ مصرف‌دار معرفی کرد. مگر می‌توان به مردم گفت، پول بدهید به شما برگه‌ای بدهیم که 100 دلار ارزش دارد. آیا مردم با این برگه‌ها می‌توانند بروند ترکیه خرید کنند؟ می‌توانند از آمازون خرید کنند؟ می‌توانند ارزش پول خود را حفظ کنند؟ واقع آن است که بانک مرکزی راهبردی ندارد و مدام واکنش نشان می‌دهد. در واقع بانک مرکزی نسبت به تحولات بیرونی عکس العمل نشان می‌دهد. آقای صالح‌آبادی تصور می‌کند که بسته ارزی هم مانند بسته خودرویی است. یک بار اعلام شد، به هر نفر 2200 دلار می‌دهند تا مردم از بازار آزاد خرید نکنند. مگر با این میزان توزیع می‌توان بازار را مدیریت کرد؟ بازار به سیاست‌های راهبردی و مهم‌تر از آن اعتبار راهبردی نیاز دارد. مردم باید احساس کنند اقتصاد ایران در عرصه تجارت جهانی معتبر است؛ وقتی این اعتبار ایجاد شد، شک نکنید ارزش پول ملی هم بالا می‌رود. بدون این اعتبار، بدون این راهبردهای معقول، نوسانات ارزی همچنان ادامه خواهد داشت و نباید توقع تغییر آنچنانی از این بازار داشته باشیم.