اسبهای مرده و تغییر وزرا
بیتالله ستاریان
سرخپوستان امریکایی ضربالمثل جالبی دارند که برای اقتصاد ایران بهشدت کاربردی است. میگویند، رییس یکی از قبایل سرخپوستی در یکی از مهاجرتهای قبیله ناگهان اعلام میکند، «اسب قبیله مرده است.» ناگهان یکی از افراد قبیله میآید و اعلام میکند که برای این اسب زین بهتری آورده است، شاید افاقه کند و اسب بلند شود! فرد دیگری میآید و اعلام میکند، شلاق محکمتری آورده است و با شلاق زدن به اسب ممکن است، اسب بهپا خیزد! این چرخه ادامه دارد و فرد دیگری میآید و اعلام میکند، نعل مناسبتری برای اسب آورده است! رییس خردمند قبیله، اما عصبانی میشود و اعلام میکند، «اسب مرده است و هیچ ابزار پیرامونی افاقه نمیکند.» این ضربالمثل را سرخپوستها به کار میبرند برای سرنوشتهای محتومی که توجهی به تغییرات ساختاری ندارند. اقتصاد ایران هم به دلیل مشکلات ساختاری از حرکت رو به رشد باز مانده است. آمدن بذرپاش و رفتن قاسمی، بدون اصلاح ساختارها مانند تغییر شلاق و زین و نعل در زمان توقف اسب است. ساختارها در اقتصاد ایران دچار اشکال هستند و تغییر نفرات و مدیران چندان تغییری در این ساختار ایجاد نمیکند. اقتصاد ایران باید از بنبست فعلی خارج شود. البته ادب حکم میکند به مهرداد بذرپاش تبریک بگوییم اما باید دید ایشان قرار است در این ساختار چه تغییر خاصی را ایجاد کنند؟ وزارت راه و شهرسازی، حوزه وسیعی است که یک بخش آن مسکن است. موضوع مسکن هم موضوعی نیست که به یک فرد یا یک وزارتخانه یا حتی یک دولت بستگی داشته باشد، بلکه مسکن به کل اقتصاد ارتباط دارد و این ساختار اقتصادی است که باید دچار تحول شود. دولت ممکن است، تلاشهایی کند تا بهبودی در نظام مدیریت اقتصادی ایجاد شود، اما چون اقتصاد کلان ایراد دارد، آیند و روند دولتها تغییری ایجاد نمیکند. در بافت اقتصادی فعلی و شکل مدیریتی فعلی که یک اقتصاد بسته دولتی است و مبتنی بر صادرات نفت و گاز و فرآوردههای نفتی و چند قلم کالای فلزی و معدنی روزگار میگذراند، نمیتوان توقع برنامهریزی کاربردی برای بخش خصوصی اقتصاد را داشت. نه دولت حاضر است نقش خود را در اقتصاد کاهش دهد و زمینه حضور بخش خصوصی واقعی را فراهم سازد و نه دولت با تداوم وضع موجود میتواند گامی رو به جلو بردارد. من از شما میپرسم مگر مهرداد بذرپاش به نسبت رستم قاسمی چه وجه تمایزی دارد که بخواهیم توقع انقلاب در حوزه راه و شهرسازی از ایشان را داشته باشیم؟ مگر قاسمی به نسبت اسلامی، اسلامی نسبت به آخوندی و آخوندی نسبت به نیکزاد و... چه تمایزها و تفاوتهایی دارند که تغییر هر کدام از آنها باعث تحول بنیادین در حوزه مسکن و راه و شهرسازی و... شود؟ حتی در خصوص خود دولتها باید ببینیم، دولت رییسی به نسبت دولت روحانی، احمدینژاد، خاتمی و هاشمیرفسنجانی و... چقدر تفاوت نیرو و مدیریت داشته که بخواهیم تازههای بنیادین از آنها توقع داشته باشیم. هر کدام از آنها نزدیکان سیاسی و خانوادگی خود را به کار گماشتند و این افراد هم اغلب هم در دولتهای مختلف در پستهای متفاوت تجربه شدهاند. اساسا در سطح کلان آیا تغییر دولتها، اقتصاد را تغییر میدهد؟ هنوز مدیران ایرانی متوجه نشدهاند، ایکیوی دولت رییسی به نسبت دولتهای قبل، تقریبا تفاوت قابل توجهی ندارد، چرا که ساختارها یکسان هستند. باید قبول کنیم که دیگر آدمها و افراد در سیستمها اثرگذار نیستند، بلکه این شاکله اقتصاد است که تغییرات را میآفریند. جالب اینجاست برخی افراد و جریانات نیز هستند که بهشدت به دنبال حفظ این ساختار اقتصادی هستند. این افراد و جریانات کسانی هستند که سود فراوانی از این ساختار میبرند و هر کاری برای حفظ آن میکنند. این اقتصاد که در آن زمین متری 500 تومان به 200میلیون تومان رسیده است، برای برخی سودهای کلانی داشته است. همان افرادی که در دهه 70 مدیریتها را در دست داشتهاند، با اندکی تغییر امروز هم در صندلیهای مدیریتی نشستهاند. دشمنان خارجی ایران هم بسیار باهوش هستند. یکی از برنامههای اصلی دشمنان حفظ این ساختار معیوب اقتصادی است. این ساختار اقتصادی بیشتر از همه به نفع دشمنان ایران است. 25سال قبل در گفتوگو با رسانهها از بروز ناهنجاریهای اجتماعی در جامعه در 1400خبر داده بودم. در سال 88 هم پیشبینی کردم که دهههای بعد، دهه بروز ابربحرانها است. در این اقتصاد فساد، رانت، ویژهخواری و... ریشه دوانده است. تا زمینه بروز رانت از میان نرود، رانت باقی میماند. ماهیت این اقتصاد، رانت شکل میدهد. باید ساختارها تغییر یابند، نهادسازی شود و اصلاحات اقتصادی آغاز شود. از دل اصلاحات اقتصادی است که حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز به آرامش میرسند. بدون این اصلاحات، نمیتوان توقع بهبود را بعد از رفتن قاسمی و آمدن بذرپاش داشته باشیم.آقایان؛ این اسب مرده است، تغییر زین، نعل و شلاق آن افاقه نمیکند. تغییر ساختارها ضرورت دارد. اما آیا کسی این واقعیتها را میشنود و آن را درک میکند؟