ترکههای صیانت بر جان اینترنت
اگرچه در سالهای گذشته همواره از سوی مسوولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تاکید شده بود که راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، با محدودیت در اینترنت مساوی نیست و مردم نباید تصور کنند که با پیشرفت شبکه ملی، قرار است اینترنتشان با قطعی مواجه شود، اما تجربه دو ماه گذشته که به واسطه اعتراضات و ناآرامیها بر پیکره فضای مجازی کشور سایه انداخته نشان میدهد که نگرانیهای مردم و هشدارهای فعالان فضای مجازی چندان هم بیراه نبوده است. در شرایطی که تا پیش از این، شبکههای اجتماعی از توییتر و یوتیوب تا پیامرسانی مانند تلگرام در مقاطع مختلف در ایران با فیلترینگ مواجه شده بودند، اما شبکه اجتماعی اینستاگرام و پیامرسان واتساپ که جزو پرمخاطبترین شبکههای اجتماعی این روزهای ایران هم به شمار میرفتند توانسته بودند از فیلترینگ در امان بمانند، اما بالاخره کمیته فیلترینگ دست نوازش خود را به سر این دو پلتفرم هم کشید تا دیگر پلتفرم خارجی پرمخاطبی برای کاربران فضای مجازی باقی نماند و در عین حال، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات هم مکررا از توسعه پیامرسانهای داخلی سخن میگوید و به نظر میرسد تمایلی برای بازگشایی مجدد پلتفرمهای خارجی وجود ندارد. سناریوهایی را که برای آینده اینترنت در ایران میتوان تصور کرد، روی کاغذ، از آزادی مطلق تا بسته شدن کامل در نوسان است؛ الگوهای موجود حکمرانی اینترنت در جهان را میتوان از زوایای مختلف دستهبندی کرد اما در یک طبقهبندی کلی، چهار الگوی امریکایی، اروپایی، آسیای شرقی و چینی در جهان رایج هستند. پیوست اشاره میکند که الگوی نخست یعنی الگوی امریکایی بر مبنای پایه اصول بازار آزاد طراحی شده است که با تکیه بر اصل لسهفر سعی میکند تا حد امکان از دخالت دولت در اقتصاد و فرایند مبادله امتناع شود و به دست تنظیمگر بازار اجازه دهد اقتصاد به تعادل برسد. این تفکر البته در میان جمهوریخواهان و دموکراتها با غلظتی یکسان مشاهده نمیشود اما در دید کلی، نهاد حکومت در امریکا کمتر در بسیاری از ساحتها از جمله اقتصاد و در پی آن، اینترنت دخالت میکند. تصور اینکه یک شبکه اجتماعی مانند توییتر بتواند رییس دولت یک کشور اروپایی را برای همیشه از حضور در خود منع کند چندان ممکن نیست. الگوی اروپایی تنظیمگری و دخالت در اینترنت را بیشتر مجاز میشمارد و باور دارد رها کردن اینترنت میتواند دموکراسی و حاکمیت ملی کشورها را به خطر بیندازد. الگوی سوم، مدلی است که در برخی کشورهای آسیای شرقی مانند کره جنوبی پیاده میشود که در آن راهبری با دولت و اجرا با بخش خصوصی است. الگوی چهارمی که در مقابل این دو قرار میگیرد، الگوی چینی است که بر استقلال حداکثری از اینترنت تاکید میکند و با مسدودسازی حداکثری پلتفرمها و سرویسهای خارجی تلاش میکند جریان گردش اطلاعات را تا حد امکان کنترل و محدود کند. چینیها همواره تلاش کردهاند در زمینه تکنولوژی جایگزینهای قدرتمند داخلی معرفی کنند و تا حدود زیادی موفق نیز بودهاند.
نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی
آخرین تجربه قانونگذاری اینترنت در ایران مربوط به طرح «نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی» موسوم به صیانت است که پس از فراز و نشیبهای فراوان در مجلس شورای اسلامی، مجلس آن را به شورای عالی فضای مجازی ارجاع داد و سرانجام چند ماده حیاتی آن توسط این شورا در روز ۵ شهریور ۱۴۰۱ ابلاغ شد. موادی که شورای عالی تصویب و ابلاغ کرد، وظایف کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی را که ذیل شورا فعالیت میکند بهروز و اضافه کرد و بر این اساس، شورا بزرگترین تنظیمگر این حوزه است و تعیین سیاستها و چارچوبهای کلی بر عهده کمیسیون عالی تنظیم مقررات است که نمایندگانی از مجلس، قوه قضاییه، صداوسیما، سپاه پاسداران و… در آن حضور دارند. شرایط امنیتی فعلی دیر یا زود احتمالا تغییر میکند و میتوان شورای عالی را تنظیمگر تنظیمگران اینترنت در ایران لااقل در شرایط عادی غیرامنیتی دانست. این شورا که تیرماه سال ۹۹ معماری شبکه ملی اطلاعات را تصویب کرد، اکنون با وجود یک دولت همسو و وزیر ارتباطاتی که پیش از شروع کارش در جلسه رای اعتماد مجلس، وزارتخانهاش را وزارت توسعه شبکه ملی اطلاعات نامید بر تحقق اهداف برزمینمانده این شبکه امید بسیاری بسته است. عیسی زارع پور، رییس مرکز آمار و فناوری اطلاعات سابق قوه قضاییه در همان روزهای ابتدایی شروع کارش در وزارت ارتباطات خود را مجری سیاستهای شورای عالی فضای مجازی نیز معرفی کرده بود تا از آغاز، نامش به عنوان وزیری مطیع در یک دولت همسو شهرت پیدا کند. زارعپور در مقاطع بسیاری تاکید کرده که نسبت ترافیک داخلی و خارجی کشور باید برعکس شود. او ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱ به مجلس رفت تا به سوال یکی از نمایندگان در مورد پیشرفت شبکه ملی اطلاعات پاسخ دهد و اعلام کرد این اتفاق افتاده و نسبت ترافیک داخلی از خارجی پیشی گرفته است. وزیر ICT در آن جلسه از اقبال بالای مردم به پیامرسانهای داخلی خبر داد و گفت: «در یک روز شاهد پیوستن ۱۷ میلیون کاربر به پلتفرم داخلی بودهایم و در یک برنامه داخلی، ماهانه بیش از ۳۵ میلیون نفر از آن استفاده کردند. ترافیک اینترنت داخلی در مقابل شبکههای خارجی ۶۰ به ۴۰ شده است و این برای اولینبار است که ترافیک تولید داخل بیش از دو برابر شده که نشان میدهد مردم اقبال و اعتماد کردهاند.» آمار اعلامی زارعپور در تضاد با دادههای اپراتورهای اینترنت ثابت و همراه است و به همین دلیل باعث تعجب بسیاری شد. سوال مجلس از وزیر ارتباطات در حالی در مورد توسعه شبکه ملی اطلاعات مطرح شد که نزدیک به دو ماه از فیلتر شدن اینستاگرام و واتساپ میگذشت و کسبوکارهای فعال در این پلتفرم در معرض خطر نابودی قرار داشتند و همچنان دارند. این سوال اگرچه در دل خود مطالبه از وضعیت کسبوکارهای اینترنتی را نیز داشت اما به هر حال نشان میدهد بخشهای مختلف حاکمیت به چه شکل به آینده اینترنت در ایران نگاه میکنند. آیندهای که نمایندگان مجلس دغدغه توسعه شبکه ملی اطلاعات دارند و با شنیدن برعکس شدن نسبت ترافیک داخلی و خارجی از توضیحات وزیر احتمالا قانع میشوند.
صیانت به سبک زارعپور
عیسی زارعپور میان سالهای ۹۵ تا ۹۷ عضو علیالبدل هیاتمدیره جمعیت توسعهگران فضای مجازی پاک بود. سازمان مردمنهادی که مدیرعامل آن رسول جلیلی، رییس دانشگاه شریف است، کسی که اهالی اکوسیستم فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران، او را یکی از بانیان طرح صیانت میدانند. با هیچ متر و معیاری نمیتوان زارعپور را مدافع اینترنت مبتنی بر الگوی امریکایی یا اروپایی دانست. گواه این ادعا اظهارنظرهای او پس از فیلتر شدن اینستاگرام و واتساپ است. وزیر در روزهای ابتدایی مدام از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرد، توپ را در زمین نهادهای امنیتی انداخت، اینستاگرام را آماج حملات قرار داد و به کسبوکارها گفت نباید در شبکه اجتماعیای که نمیشود به آن اعتماد کرد و حکومت فیلترش کرده فعالیت کرد. روزهای نخست وزارت او مصادف با شروع به کار کمیسیون مشترک طرح صیانت در مجلس بود. افکار عمومی و اکوسیستم نوآوری ایران از وزیر انتظار داشتند در قبال طرحی که از دید آنها امید را در مورد اینترنت قربانی میکرد موضعگیری کند. زارعپور متوجه این مساله بود و در چند مقطع انتقاداتی به آن وارد کرد. او حتی آذرماه ۱۴۰۰ در دیدار با رییس مجلس نسخه جدیدی از طرح صیانت به رییس مجلس داد که گفته میشد با نسخه وقت طرح ۳۰ درصد متفاوت بود. دغدغه زارعپور اما از جنس دیگری بود. او میخواست طرح بیسرو صدا پیش برود و اگر مشکلی وجود دارد با کمترین جنجال رسانهای برطرف شود. وزیر ارتباطات بهمن ماه ۱۴۰۰ در یکی از رویدادهای شرکت مخابرات حاضر شد و گفت: «طرح بایستی در فضایی آرام و معقولتر و در سطح نخبگانی بررسی شود. بایستی در بررسی طرح از تلاطم اجتماعی دوری شده و در فضای کارشناسی و نخبگانی بررسی شود تا مصوبهای با اشکال شکل نگیرد. همچنین منافع مردم و کسبوکارها در نظر گرفته شود.» حدود شش ماه بعد و در حالی که طرح صیانت در مجلس به بنبست خورده بود و مدتی از آن خبری به گوش نمیرسید، مصوبه بهروزرسانی و توسعه وظایف کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی در شورای عالی تصویب شد تا قدرت یک نهاد انتصابی و غیرپاسخگوی دیگر در حوزه اینترنت تثبیت و تقویت شود.
بسته حمایتی کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال
بسته حمایتی کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال ۱۰ آبان ماه ۱۴۰۱ رونمایی شد و در حال حاضر مراحل اجرایی آغاز حمایتهای تعیینشده در این بسته در حال اجراست. آییننامه را میتوان فرش قرمزی برای پلتفرمهای داخلی دانست که در غیاب اینستاگرام به دنبال سلطه بر این بازار هستند. البته وزیر ارتباطات چندین بار تاکید کرده است حتی اگر پلتفرمهای خارجی رفع فیلتر شود باید از داخلیها حمایت کرد. به گفته زارعپور بسته حمایتی پلتفرمهای داخلی از مدتها پیش در حال تدوین بوده و با بحران اخیر به آن سرعت داده شد. بسته حمایتی دولت امتیازهای ویژهای برای پلتفرمهای داخلی در نظر گرفته است. به عنوان مثال افراد میتوانند از حسابهای خود در پلتفرمهای داخلی به عنوان وثیقه دریافت وامهای خرد استفاده کنند، هر چند هنوز آییننامه آن تصویب نشده است. یا در بخش دیگری از بسته وزارت ICT مکلف شده است امکان ارایه خدمات پنجره ملی خدمات هوشمند را در پلتفرمهای داخلی فراهم کند. دولت سعی کرده است با اعطای مزایای استقرار در پارکهای علم و فناوری به پلتفرمهای داخلی به رشد و توسعه پلتفرمهای داخلی کمک کند. همچنین مطابق آییننامه حمایتی، ثبتنام کسبوکار مشمول در یک پلتفرم داخلی برابر با اخذ مجوز است و دیگر نیازی به درخواست پروانه از سایر مراجع نیست. این موارد در کنار چندین مورد دیگر که در بسته حمایتی قید شدهاند در حکم فرش قرمزی برای پلتفرمهای داخلی هستند. حتی اگر اینستاگرام رفع فیلتر شود سیاست فعلی حاکمیت در شتاب دادن به حمایت از پلتفرمهای اجتماعی داخلی مانند روبیکا، سروش، بله و … است. شورای عالی فضای مجازی در آخرین جلسه خود نیز بر استفاده بیشتر از پلتفرمهای داخلی و حمایت دولت از حضور کسبوکارها در پلتفرمهای ایرانی نیز تاکید کرد.
پیش به سوی شرق
تشخیص حرکت مسیر اینترنت در ایران به سمت الگوی چینی چندان سخت نیست. حالا اینستاگرام و واتساپ، آخرین بازماندههای متا، فیلتر شدهاند. از مسدود شدن توییتر و فیسبوک و یوتیوب نیز سالها میگذرد. رفتار حاکمیت در سالهای اخیر به خوبی نشان میدهد هیچ شبکه اجتماعی خارجیای اگر پر کاربر شود تحمل نخواهد شد. از همین رو اکنون تمرکز روی داخلیهاست. از هر سمت حاکمیت صدای حمایت از پلتفرمهای بومی و توسعه شبکه ملی اطلاعات به گوش میرسد. البته برخی از بخشهای حاکمیت که بیشتر در مجلس دیده میشوند نمیخواهند حضور ایران در اینترنت و نه اینترانت به کلی از بین برود. اینها نیمنگاهی به طرح اینترنت طبقاتی دارند تا با تعیین سطح دسترسی برای کسانی که صلاح دیده میشود در این فضا نیز حضور داشته باشند. احمد راستینه یکی از این نمایندگان بود که ابتدای آبان ماه به ایلنا گفته بود: «اینکه ما بگوییم سطح دسترسی برای همه آحاد جامعه یکسان باشد تا جهاد تبیین اتفاق بیفتد این مطلب غلطی است. اما ما حتما باید در یک بستر مناسب فضا را برای نخبگان و ظرفیتهایی که میتوانند در دیپلماسی بینالمللی و جهاد تبیین در عرصه جهانی به کمک بیایند، فراهم کنیم. در تمام دنیا سطوح دسترسی تعریف شده است، من فکر میکنم هیچکس نمیپذیرد که اگر کسی کار بازرگانی و تجارت بینالمللی انجام میدهد، سطح دسترسیاش به فضای مجازی و اینترنت محدود باشد.» اما چیزی که مشخص است تلاش دولت برای بزرگ شدن پلتفرمهای داخلی در فضای غیررقابتی است.