چه کار کردید جز تکذیب؟
مریم شاهسمندی
بیش از یک هفته است که هوای تهران هر روز آلودهتر میشود، مدارس غیر حضوری شدهاند و آلودگی هوا برای افراد تمام سنین خطرناک اعلام شده است. در این بین هیچ واکنشی که همراه با عمل باشد از سوی مسوولان دیده نشده است. تنها واکنش ارسال تکذیبیه به روزنامههایی بوده که برای آلودگی هوا گزارش نوشتهاند و انگشت اتهام را به سوی سوخت مازوت و دیگر آلایندهها گرفتهاند. مساله این است که اگر هیچ سوخت مازوتی در نیروگاههای حرارتی تهران استفاده نمیشود و از سوی دیگر بنزین استفاده شده هم استاندارد است و از سوی دیگر وجود گاز متان هم در بالای آراد کوه توسط شهردار تهران کذب خوانده شده، پس دلیل این حجم از آلودگی هوا چه میتواند باشد؟ در این یک هفته کدام یک از ارگانهایی که در این رابطه باید تلاشی انجام میدادند تا از حجم این آلودگی کم کنند، اقدام عملی صورت دادهاند؟ مگر میشود فقط بگوییم کمیته بررسی تشکیل شده و قرار است کاری صورت بگیرد و در نهایت آنچه باقی میماند، تعداد افرادی است که به دلیل همین آلودگی هوا تا مرز از دست دادن جان خود پیش رفتهاند و راهی بیمارستانها شدهاند. با غیر حضوری کردن مدارس و تعطیلی مهد کودکها چه اتفاق خاصی قرار است رخ بدهد؟ هوای داخل خانهها از کجا میآید که ماندن در خانه میتواند مانع از ابتلا به انواع و اقسام بیماریها به واسطه هوای آلوده شود؟ این راهکارهای نخنما تا کی قرار است ادامه داشته باشد در حالی که مردم به سختی نفس میکشند، به سختی زندگی میکنند، به سختی معیشت خود را تامین میکنند. چرا هیچکس به دنبال اجرایی شدن قانون هوای پاک طی سالهایی که این قانون به تصویب رسیده نبوده است؟ این همه بودجهای که برای اجرایی شدن این قانون صرف شده به کجا رفته و چه نتیجهای داشته؟ چه کسی باید در این میان مسوولیت پاسخگویی به مردمی را که هر روز حجم زیادی از این آلایندهها را در ریههای خود جا میدهند، بر عهده بگیرد؟ چرا به مساله اسقاط خودروهای آلاینده تا این حد بیتوجهی شده است؟ در حالی که اخطارهایی برای کمبود گاز مصرفی به مصرفکننده شهری ارسال میشود، چطور میتوان گفت که نیروگاههای حرارتی همچنان از گاز برای سوخت استفاده میکنند و هیچ ردی از استفاده مازوت یا گازوییل در این نیروگاهها وجود ندارد. مساله پیچیده نیست، مسوولان همیشه سادهترین راه را برای شانه خالی کردن از بار مسوولیت انتخاب میکنند، یا صورت مساله را پاک میکنند یا تکذیب میکنند. اما آیا با این رفتارها میتوان مانع از مرگ و میر افراد به دلیل آلودگی هوا شد. آن زمانی که مسوولان برای استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی توسط مردم تبلیغ میکردند به این فکر نکرده بودند که یکی از عوامل آلودگی هوا همین اتوبوسها و مینیبوسهای از رده خارج است که هر روز در شهرها تردد میکنند. هیچ کدام از وسایل حمل و نقل عمومی ظرفیت لازم برای رفت و آمد افراد در شهری مانند تهران را ندارند، نه مترو و نه اتوبوسها هیچ کدام به میزان کافی نیستند. از سوی دیگر تولید خودرو فروش آن بدون در نظر گرفتن ظرفیت خیابانها خود دلیل دیگری است برای بروز چنین مشکلاتی. از سوی دیگر خودروهای تولید داخل که اصلیترین استانداردها یعنی داشتن کیسه هوای استاندارد و بدنه مستحکم در برابر تصادف را ندارند، قطعا سوختی هم که مصرف میکنند نمیتواند استاندارد باشد. هیچ کس پاسخگوی این کمبودها نیست و همیشه در شرایط بحرانی تنها اتفاقی که رخ میدهد تشکیل کمیته رسیدگی است که البته آن هم تنها نمایشی است برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات به وجود آمده در غیر این صورت باید در تمام این مدت شاهد یک راهکار عملی از سوی مسوولان مختلف در نهادها و ارگانهای مرتبط میبودیم. ما حتی نمیتوانیم در ماههایی از سال که هوا آلوده نیست برای ماههای آلوده سال برنامهریزی داشته باشیم. چرا که هیچوقت مسوولان ما به مساله پیشگیری در هیچ زمینهای باور نداشتهاند و تنها راهحل را درمانهای لحظهای میدانند.