پاتک اقتصادی چین به ایران
تعادل|
چین در هفتههای اخیر تحرکات قابلتوجهی در کشورهای حاشیه خلیجفارس بهخصوص عربستان سعودی، قطر و امارات داشته و قراردادهای سرمایهگذاری هنگفتی به امضا رسانده است که در آینده کار را برای ایران سخت میکند. از منظر تأثیرات این سفر بر منافع ایران، روشن است که عربستان به مرکز ثقل دیپلماسی منطقهای چین در خاورمیانه تبدیل شده و بهنوعی جای ایران را گرفته است. از نظر اقتصادی، توجه به این نکته اهمیت دارد که ایران نهتنها اقتصادهای غربی را از دست داده است، اکنون بیم آن میرود اقتصاد چین را نیز از دست دهد و پس از کشورهای عربی به عنوان بازیگری درجه دوم در خاورمیانه در رادار دیپلماسی اقتصادی چین تلقی شود واین یک خطر بالقوه است و باید آن را جدی گرفت. پرسش راهبردی از منظر منافع ملی این است که چرا و به چه دلایلی علیرغم توافقنامه پرسروصدای همکاری راهبردی میان ایران و چین، موسوم به توافقنامه ۲۵ ساله، چین عمده سرمایهگذاریهای خود را در جهان عرب بهویژه در خلیجفارس صورت میدهد؟
تبعات سرمایهگذاری چین در عربستان
در پنجاه و یکمین گزارش از سلسله گزارشهای اتاق ایران در بخش تحولات جهانی، گسترش روابط چین با عربستان سعودی مورد بررسی قرار گرفته است. اخیر در اتفاقی مهم، رییسجمهور چین در مهمترین سفر خارجی خود در دوره پساکرونا، راهی عربستان شد تا اهمیت این کشور و بهطورکلی جهان عرب در دیپلماسی اقتصادی چین را به نمایش بگذارد. در این سفر، «توافقنامه مشارکت استراتژیک جامع» میان طرفین امضا شد. مهمتر آنکه چین و عربستان سعودی 34 توافقنامه سرمایهگذاری را به امضا رساندند. افزون بر این، دو طرف از هماهنگی بیشتر میان کلان پروژه راه ابریشم چین و چشمانداز 2030 عربستان سخن گفته و خواستار پیشرفت در مذاکرات موافقتنامه تجارت آزاد میان کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و چین شدهاند. این سفر که مهمترین سفر رییسجمهور چین پس از همهگیری کرونا به شمار میآید، نشاندهنده اهمیت فزاینده جهان عرب و به ویژه عربستان سعودی در رادار دیپلماسی چین است. برگزاری نخستین اجلاس سران چین و جهان عرب در ریاض و نیز اجلاس چین- شورای همکاری خلیج فارس نشان میدهد، پکن میکوشد تا به عربستان سعودی برای ایفای نقش رهبری در جهان عرب کمک کند و این کشور را به کانون دیپلماسی منطقهای خود در خاورمیانه بدل کند. پیش از این، مصر چنین نقشی در دیپلماسی چین در جهان عرب بر عهده داشت؛ در حالی که با این سفر، اینگونه به نظر میرسد که این نقش به عربستان سعودی محول شده است. از دیگر سو، با سردی فزاینده رابطه عربستان با متحد سنتی خود، یعنی ایالات متحده، این کشور میکوشد تا آزادی عمل بینالمللی خود را با نزدیک شدن به چین و روسیه افزایش دهد. از منظر تأثیرات این سفر بر منافع ایران، روشن است که آثار منفی به همراه خواهد داشت. عربستان سعودی همانگونه که اشاره شد، به مرکز ثقل دیپلماسی منطقهای چین در خاورمیانه تبدیل شده است و به نوعی جای ایران را گرفته است. پیش از تحریمهای بینالمللی، ایران مهمترین شریک تجاری چین و در کنار عربستان سعودی از مهمترین صادرکنندگان نفتی به این کشور بود. با اعمال تحریمهای بینالمللی و تداوم بیش از یک دههای آنها، نه تنها روابط تجاری چین و ایران رو به کاهش نهاد، بلکه ایران جایگاه خود را در بازار انرژی چین نیز از دست داد و از یکی از سه عرضهکننده بزرگ نفت این کشور به یکی از کشورهای کم اهمیت در صادرات نفت به چین بدل شد. در شرایط کنونی، کشورهای کلیدی صادرکننده نفت به چین در خاورمیانه جملگی کشورهای جهان عرباند. در همین راستا، کشورهایی مانند امارات و عراق جایگزین ایران در بازار نفتی چین شدهاند. افزون بر این، عربستان سعودی بدل به مهمترین شریک تجاری چین در خاورمیانه شده است. براساس اطلاعات منتشر شده در گزارش اتاق ایران، حجم تجارت دو کشور از ۵۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ به 87 میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است که جهش قابل توجهی را نشان میدهد. عربستان سعودی در سال ۲۰۲۱ برابر۵۶ میلیارد دلار به چین صادرات داشته است که رقم قابل توجهی محسوب میشود؛ این در حالی است که در همین بازه زمانی، روابط تجاری ایران و چین پیوسته رو به کاهش بوده است. در کنار عربستان سعودی، امارات عربی متحده نهتنها بدل به هاب لجستیک جاده ابریشم در خاورمیانه شده است، بلکه میزبان بیش از ۶۰۰۰ شرکت چینی است و تا پیش از بحران کرونا ۴۵۰ هزار شهروند چین در این کشور زندگی میکردند. علاوه بر این، 66 درصد صادرات چین به کشورهای خاورمیانه از طریق امارات صورت میگیرد. در تصویر کلان، حجم تجارت چین و جهان عرب در سال ۲۰۲۱ حدود ۳۳۰ میلیارد دلار بوده است که نسبت به سال پیش از آن، حدود ۳۷ درصد رشد کرده است. از زمان اجرایی شدن ابتکار کمربند و راه یا کلان پروژه ابریشم تاکنون، چین حدود ۲۰۰ پروژه در حوزههای مختلف با کشورهای عربی را اجرایی کرده است؛ این در حالی است که در طی همین مدت، هیچ پروژه مهمی میان ایران و چین در حوزه کلان پروژه ابریشم اجرایی نشده است. از جمله پروژههای میان چین و کشورهای عربی، احداث نخستین راه آهن سریع السیر و برقی مصر است که سال گذشته توسط شرکتهای چینی در این کشور وارد فاز اجرایی شد؛ درحالی که برقی کردن راه آهن مشهد- تهران از سال 2017 تاکنون در پیچ و خم قرار دارد و هنوز شرکتهای چینی در این باره فعالیت چندانی انجام ندادهاند. تبدیل شدن جهان عرب و به ویژه عربستان سعودی و امارات به کانون دیپلماسی اقتصادی چین در خاورمیانه، برای دولت و بخش خصوصی ایران هشداردهنده است. در صورتی که موقعیت این کشورها به عنوان شرکای اصلی چین در خاورمیانه تثبیت شود و آنان از آزادی عمل کامل در تعامل با غرب و روسیه نیز برخوردار باشند، سرعت رشد و توسعه اقتصادی آنها بسیار فراتر از ایران خواهد بود. این رشد در میان مدت، ثروتی را در این کشورها تولید میکند و چنان پیوندهای آنها با قطبهای قدرت و ثروت را تنگاتنگ میسازد که ایران توان رقابت با آنها را نخواهد داشت. از نظر اقتصادی، توجه به این نکته اهمیت دارد که ایران نه تنها اقتصادهای غربی را از دست داده است، اکنون بیم آن میرود اقتصاد چین را نیز از دست دهد و پس از کشورهای عربی به عنوان بازیگری درجه دوم در خاورمیانه در رادار دیپلماسی اقتصادی چین تلقی شود. در دو هفته اخیر چین یک قرارداد ۶۰ میلیارد دلاری ۲۷ ساله با قطر امضا کرده است و اکنون حدود ۳۰ میلیارد دلار موافقتنامه و قرارداد با عربستان سعودی امضا کرده است؛ در حالی که در سالهای اخیر توافق معناداری در حوزه اقتصادی میان ایران و چین صورت نگرفته است. تبدیل شدن کشور به یک بازیگر درجه دوم در دیپلماسی اقتصادی چین یک خطر بالقوه است و باید آن را جدی گرفت.
رویدادهای مهم دیگر که به نفع ایران نیست
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: پیامدهای اعمال سقف قیمت برای فروش نفت روسیه، تلاش روسیه برای اتحادیه گازی با آسیای مرکزی و ایجاد ساختارهای مالی در بریکس و درنهایت هشدار آلمان نسبت به جنگ تجاری امریکا با اتحادیه اروپا، از دیگر اخبار مهم بینالمللی است که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته است. در تحولات منطقهای، یکبار دیگر ضعف دیپلماسی اقتصادی ایران خود را نشان میدهد. دادههای جدید دولت قزاقستان نشان میدهد که حملونقل کالا از مسیر کریدور میانی که چین و آسیای مرکزی را با عبور از خزر و از طریق آذربایجان به ترکیه و اروپا وصل میکند در 10 ماه نخست سال 2022 رشد 800 درصدی داشته است. این کریدور در رقابت با موقعیت ژئواکونومیک ایران، بهویژه کریدور شمال- جنوب و کریدور چین -آسیای مرکزی-غرب آسیا قرار میگیرد و پیشرفت آن به معنای تضعیف موقعیت ژئواکونومیک ایران است. تلاش دولت ترکیه برای تضمین جریان ارزی جدید از کشورهای «دوست»، از جمله عربستان سعودی و قطر از دیگر تحولات منطقه است. با نزدیک شدن به انتخابات سرنوشتساز این کشور در ماه ژوئن 2023، اقدامات در جهت حمایت از لیر ترکیه و ممانعت از ایجاد توفان دیگری از افزایش قیمتها، در تعیین سرنوشت انتخابات حائز اهمیت است. کمبود منابع ارزی، به عنوان یکی از عوامل اصلی آشفتگی اقتصادی ترکیه به شمار میرود. از جمله رویدادهای مهم دیگر باید به فعالتر شدن اسراییل در منطقه اشاره کرد. همکاری اسراییل و قطر در میدان گازی صیدون و تقویت مبادلات تجاری این کشور با مصر از این منظر قابلتوجه است. در بخش دادههای تازه آمارهای اداره کل گمرک چین حاکی از این است که واردات طلای روسیه به چین در ماه اکتبر به 2.16 تن رسید که بالاترین رقم در هفت سال گذشته به شمار میرود. تحریم طلای روسیه از سوی غرب، زمینه را برای توجه فزاینده تولیدکنندگان روس به بازار چین فراهم آورده است. دادههای تازه گمرک چین همچنین نشان میدهد که تجارت بین روسیه و چین در سال جاری به رشد خود ادامه داده است و در 9 ماه نخست، به 129 میلیارد دلار رسیده است. در همین راستا، گردش مالی تجاری در سه فصل نخست سال جاری، نزدیک به 30 درصد افزایش یافته است.