آینه دق جام جهانی
پیمان مولوی
این روزها صحبتهای زیادی مطرح میشود در خصوص اینکه قطر حدود 300 میلیارد دلار برای جام جهانی قطر هزینه کرده است؛ این حرف هم درست است و هم غلط. چون قطر نه فقط برای جام جهانیاش بلکه برای توسعه زیرساختهایش هزینه کرده است. قطر با این سرمایهگذاریها، ارزش افزوده فراوانی برای آیندهاش کسب کرده است. آیندهنگری جالبی که بسیاری از کشورها از آن محروم هستند. جام جهانی این گونه برای برخی کشورها نعمت است و برای برخی کشورها، آینه دق. کشورهایی که نتوانند سهم مناسبی از این جام جهانی در حوزه اقتصادی و تجاری برداشت کنند، جام جهانی برایشان آسیبرسان است و کشورهایی که توانستهاند سهمی اقتصادی از این جام داشته باشند، برنده واقعی آن هستند. قطر برای زیرساختهای اقتصادی خود 300 میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. در حالی که درآمدهای گازی قطر در 20 سال گذشته، 700 میلیارد دلار بوده است. ایران هم در 20 سال گذشته حدود 800 میلیارد دلار درآمد داشته است. یعنی همه گزارههایی که در قطر ساخته شده است، در ایران هم میتوانست ساخته شود. اما ایران از این نوع سرمایهگذاریها محروم است، چرا که چشماندازهای آینده معمولا برای ایران اهمیت ندارد. ایران به فکر پر کردن بودجه امروزش است و مدام کسری بودجه دارد، با سایر کشورها روابط نزدیکی ندارد و برنامهریزیهای بلندمدت نمیکند. دو بحث وجود دارد؛ یکی اینکه آیا ایران از موقعیتهای اقتصادی خود استفاده میکند یا نه؟ دوم اینکه آیا از فرصتهای قبلی خود استفاده میکند یا نه؟ واقعیت آن است که اقتصاد هرگز برای ایران اولویت نبوده است.
ایران اولویتهای دیگری دارد؛ همین امروز وقتی میخواهیم درباره جام جهانی قطر صحبت کنیم بازی به پنالتی کشیده شده و بعد از 120 دقیقه مشخص میشود که فرانسه قهرمان است یا آرژانتین. این ظرفیتهای اقتصادی فقط مختص جام جهانی فوتبال نیست. در بازیهای آسیایی، جام ملتها، جام باشگاهها و... نیز هر کدام ظرفیتی دارند. چون اقتصاد برای ایران اولویت نیست، مشکلات عدیدهای شکل میگیرد. برای اولویت شدن اقتصاد هم زیرساختهای فکری نیاز است و هم زیرساختهای جهانی. اگر اقتصاد برای ما اولویت بود، حتی با فرض تداوم دوران آقای خاتمی، اقتصاد ایران باید حدود 1100 تا 2000 میلیارد دلار حجم داشت. اقتصاد زمانی اولویت میشود که وزیر اقتصاد، شاخص، مستقل و متخصص باشد. رییس کل بانک مرکزی شاخص و متخصص باشد. قطر از طریق تعامل سازنده با جهان توانست میزبانی جام جهانی را به دست بگیرد. اما تیمهای اصلی کشور ما مانند استقلال و پرسپولیس حتی قادر نیستند، میزبان بازیهای آسیایی در خانه خود بشوند.
همه اینها واقعیتهایی است که باید به آنها توجه شود. اما متاسفانه در گروکشیهای سیاسی به آنها توجهی نمیشود. باید از این گزارههای محدودیتزا عبور کنیم.
باید بدانیم که نیازمند متخصص در حوزههای گوناگون هستیم اما متاسفانه مسوولان ایرانی به سازمانهای بینالمللی میروند در حالی که حتی به انگلیسی مسلط نیستند. این بسیار دردناک است. ما هم باید سهم خود را از اقتصاد جهانی بگیریم.