فرار سرمایه ده ها میلیارد دلاری از ایران
هادی حقشناس| اخیرا یکی از رسانههای کشور در مطلبی اعلام کرد که تنها طی یک سال و نیم گذشته، بیش از 70 میلیارد دلار سرمایههای ایران به کشور کانادا ارسال شده است. این خبر تلخ، یک بار دیگر بحث فرار سرمایهها از کشور را در تیررس ارزیابیهای تحلیلی قرار داده است.
طبیعی است اقتصادهایی مانند کشور ایران نیازمند جذب سرمایه زیادی هستند. فرار سرمایه از دو طریق اصلی در ایران رخ میدهد؛ یکی عدم جذب سرمایه است و دیگری خروج سرمایههای داخلی. در کشورهایی شبیه ایران اگر فرار سرمایه اتفاق بیفتد، معنایش بیشتر بودن نرخ استهلاک سرمایه نسبت به سرمایهگذاری مولد است. به همین دلیل رشد اقتصادی هم طی این سالها برای ایران مطلوب نبوده.
اخیرا مرکز آمار ایران گزارشی ارایه کرده که بر اساس آن نرخ رشد اقتصادی کشور در نیمه اول سال جاری به نسبت نیمه اول سال قبل، دو واحد درصد با نفت و 4 دهم درصد واحد بدون نفت کمتر شده است. این در حالی است که اقتصاد ایران از وضعیت کرونا عبور کرده و میشد فضای کسب و کار را رونق بخشید. علت اینکه رشد اقتصادی مناسب اتفاق نمیافتد این است که نهتنها جذب سرمایه اتفاق نیفتاده، بلکه فرار سرمایه هم رخ داده است.
وقتی از فرار سرمایه صحبت میکنیم، منظورمان خروج چند صد میلیون دلار یا چند میلیارد دلار سرمایه شرکتهای خارجی نیست؛ بلکه منظور این است که اقتصاد ایران نیازمند جذب سرمایه چند ده میلیارد دلاری است و این امر رخ نمیدهد. این میزان سرمایه به خصوص در بخش نفت، گاز و پتروشیمی ضروری است. اما به دلیل تحریمها و عدم پیوستن ایران به افایتیاف و... این سرمایهگذاری در ایران رخ نمیدهد.
شاید برای شما جالب باشد که بدانید، بر اساس آمارها بیشترین سرمایهگذاری در ایران را طی سال اخیر، افغانستان انجام داده است. دانشجویانی که از ایران خارج میشوند و به مقصد کشورهایی چون کانادا، امریکا، ترکیه، آلمان و... مهاجرت میکنند، بخش قابل توجهی این سرمایهها را منتقل میکنند.
بر اساس برخی آمارها از سال 2010 تا 2021 حدود 80 هزار نفر جذب این دانشگاهها میشوند. شما اگر حساب کنید که هزینهای هم در بخش بهداشت و درمان و هم در بخش آموزش در مقاطع مختلف صورت گیرد، مبلغ قابل توجهی به دست میآید.
در کنار این گزارهها، خرید ملک و آپارتمان در کشورهایی چون ترکیه، امارات، عمان، ارمنستان و در کل کشورهای همسایه ایران و کشورهای دورتر، باعث خروج سرمایه از کشور میشود. بنابراین برای ایران از دو منظر فرار سرمایه صورت میگیرد. نخست اینکه ایران در جذب سرمایههای خارجی توفیقی نداشته و دوم اینکه سرمایههای داخلی کشور هم راهی خارج میشود.
وقتی مهاجرتی برای دانشآموزان و دانشجویان ایرانی اتفاق میافتد، خانوادههای آنان نیز سرمایههای خود را خارج میکنند. این روند در بلندمدت خلأیی بزرگ در ایران ایجاد میکند. بسیاری از این دانشجویان در ادامه وارد بازار کار در کشورهای غربی میشوند و برنامههای خود را در کشورهای خارجی دنبال میکنند. شرکتهای تجاری ثبت میکنند، کارخانه میزنند و کسب و کار راه میاندازند. این افراد باعث خروج میلیاردها دلار سرمایه نقدی از کشور میشود. مهمتر از آن فرار سرمایه انسانی از کشور است. بسیاری از این جوانان، افراد مستعد و نخبه هستند و خروج آنها از کشور حفره بزرگی را ایجاد میکند.
همان طور که اشاره شد، اینکه نرخ سرمایهگذاری در ایران منفی شده و رشد اقتصادی در ایران در 6 ماه گذشته، حدود 3 درصد است، نشان میدهد ایران ظرفیتهای زیادی دارد که از آن بهره لازم را نمیبرد. این در حالی است که ایران در حوزههایی چون گردشگری، بهداشت و درمان، نفت و گاز و معادن و... ظرفیتهای فراوانی دارد.
اما برای بالفعل کردن این ظرفیتها، نیازمند سرمایهگذاری است که خلأ آن احساس میشود. رشد اقتصادی ایران در دهه 90 حدود صفر شده است. در اقتصاد ایران حتما منابعی وجود داشته، زایش سرمایه و... بوده ولی وقتی تولید به سرمایهگذاری دوباره نپرداخت و نرخ سرمایهگذاری منفی شد، یعنی فرار سرمایه گسترده در کشور رخ میدهد. سرمایهها کجا میروند؟ به همان کشورهایی که برخی از آنها نام برده شد. بنابراین هم مردم و هم مسوولان باید نسبت به اخباری که در خصوص فرار سرمایه از ایران منتشر میشود، حساس باشند.