رابطه متغیرها و رشد بورس
احمد اشتیاقی| سال گذشته دلار حتی تا مرز ۳۰ هزار تومان نیز بالا رفته بود اما به دلیل اقدامات بانک مرکزی و همچنین خوشبینی به احتمال احیای برجام، امکان افزایش نداشت و این درحالی بود که در اقتصاد کشور، نقدینگی با سرعت زیادی رشد میکرد، از این رو دلار نیز پس از ناکام ماندن تلاش سیاستگذاران و همچنین به حاشیه رفتن مذاکرات هستهای، روند صعودی پرشتابی را آغاز کرد.
با توجه به متغیرهای اقتصاد کلان، ارزش واقعی دلار در حال حاضر حوالی ۳۳ هزار تومان است اما به دلیل نبود چشمانداز مناسب و افزایش انتظارات تورمی، بعید است نرخهای زیر ۴۰ هزار تومان را شاهد باشید مگر اینکه رخدادهای بسیار مثبتی به وقوع بپیوندد.
شاخص کل بورس روز گذشته جهش بسیار زیادی را تجربه کرد و بعید است مانند رالیهای تاریخی بازار سهام همچون سال ۹۷ که به دلیل یک جهش ارزی رخ داده بود، تکرار شود زیرا مختصات بورس تهران طی این سالها تغییر کرده است و جنس رشد دلار نیز تفاوتهایی با دورههای قبلی دارد اما دلیل رشد سهام در روزهای گذشته به علت چشمانداز احتمالی رشد نرخ دلار نیما است که خیلی سریع خود را در وضعیت سودآوری و صورتهای مالی شرکتها نشان خواهد داد.
تحولات دو سال و نیم گذشته پس از ریزش تاریخی بورس تهران، تلفیقی از رخدادهای مثبت و منفی بوده است که از سمتی امیدها را به صعود افزایش میدهد و از سمتی نیز موجب نگرانیهایی به دلیل محدودیتهای موجود مانند وضعیت بودجه ۱۴۰۲، کسری بودجه، مذاکرات هستهای و... شده که هرکدام به نوعی احتیاط را در معاملات افزایش میدهند.
همچنین با توجه به وقایع انتظار میرود که قیمت دلار نیمایی به صورت جزیی افزایش یابد. چرا که دلار نیمایی و بازار آزاد فاصله بیش از 30 درصدی دارند و این افزایش قیمت دلار نیمایی نمیتواند موقتی باشد و در نهایت روی سهام بازار نیز تاثیر دارد. به دلیل جاماندگی بورس نسبت به بازارهای موازی و P/E مناسبی که در حال حاضر این بازار دارد، انتظار کاهش نداریم اما رشد بورس هم به صورت یکپارچه و مستمر نخواهد بود. هر چند که بورس در مقطع کنونی از ناحیه بودجه 1402، احیای برجام، نرخ خوراک صنایع، نبود نقدینگی و… با محدودیت رشد مواجه است.
مجددا باید تاکید کرد که البته ابهام در مورد برجام، ابهام در مورد بودجه ۱۴۰۲، کمبود نقدینگی در بازار تحت تاثیر سیاستهای انقباضی بانک مرکزی و فاصله نرخ ارز در سامانه نیما بازار آزاد به نوعی مانع رشد بازار سرمایه متناسب با سایر بازارها شده است. علاوه بر این بازدهی سالانه اسناد خزانه هم به حدود ۲۷ درصد رسیده است. بنابراین میتوان گفت مجموع این عوامل دست به دست هم دادهاند تا بازار سرمایه از سایر بازارها عقب بماند.