ثبات ارزی و کنترل تورم؛ دو وظیفه مهم فرزین

۱۴۰۱/۱۰/۱۰ - ۰۴:۴۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۵۹۴۷
ثبات ارزی و کنترل تورم؛ دو وظیفه مهم فرزین

آلبرت بغزیان| اساتید دانشگاهی در کلاس‌های درس اقتصاد، همواره به دانشجویان می‌آموزند که 3 پرزیدنت president در ساختارهای مهم مدیریتی و اجرایی وجود دارند. یعنی به سه پرسونای مهم در سطح جهان پرزیدنت گفته می‌شود؛ نخست، روسای جمهور کشورها هستند که با این لفظ صدا زده می‌شوند. دومین پرسونا مربوط به اساتید دانشگاهی است و نهایتا روسای کل بانک مرکزی کشورها هستند که از آنها با عنوان پرزیدنت یاد می‌شود. این اطلاق به دلیل اهمیتی است که این گزاره‌ها در حیات سیاسی، فرهنگی و آموزشی و اقتصادی کشورها دارند.

محمدرضا فرزین به عنوان فردی که علم اقتصاد را (تقریبا) خوب فهمیده و شناخت مناسبی از روابط اقتصادی کشورمان دارد، پس از انتخاب به عنوان رییس کل بانک مرکزی کار مهمی را در پیش رو دارد. فرزین به هر حال از ساختار اقتصادی، بانکی و دانشگاهی کشور بیرون آمده و به نسبت رییس کل قبلی، ارتباط نزدیک‌تری با اقتصاد، محیط بانکی و بایدها و نبایدهای ارزی دارد. چه زمانی که در وزارت اقتصاد بوده و سیستم هدفمندسازی یارانه‌ها را پایه‌ریزی کرد و چه وقتی که در شمایل مدیریتی صندوق توسعه ملی و بعد هم بانک ملی حضور داشت، حاشیه و حرف و حدیث خاصی پشت سرش وجود نداشت.

اما فرزین باید بداند حوزه‌ای که به آن وارد شده تا چه اندازه حساس و حاشیه‌ساز است. منافعی که برخی افراد و جریانات در نوسانات ارزی، معاملات ارزی، تبادلات ارز نیمایی و تخصیص‌های بانکی و ارزی و... دارند به گونه‌ای است که رییس کل جدید بانک مرکزی برای اصلاح ناچار است (و اساسا باید) روبه‌روی این سوداگری‌ها بایستد.

انتخاب معاونان ارزی مناسب، معاون بین‌الملل متخصص و... به اندازه‌ای اهمیت دارد که با بررسی آنها می‌توان فهمید که چه مسیری قرار است در بانک مرکزی طی شود. این معاونان باید گزارش‌های مستند، شفاف و با صراحتی به رییس کل بدهند و با هیچ فرد و جریانی رودربایستی نداشته باشند. رییس کل هم باید استقلال خود را در مواجهه با رییس دولت حفظ کند و به کارمند دولت بدل نشود.

معتقدم بانک مرکزی ایران متاسفانه زیر سلطه سیستم بانکی قرار دارد؛ این در حالی است که سیستم بانکی باید با دستورالعمل‌های بانک مرکزی انطباق پیدا کند نه برعکس. اما تا به امروز نه تنها این ضرورت‌ها مورد توجه قرار نگرفته، بلکه بانک مرکزی گوش به فرمان سیستم بانکی و چهره‌های دولتی است و خواسته‌های آنان را دنبال می‌کند.

فرزین باید بداند که اگر بخواهد دست بدهکاران بانکی، سوداگران و دلالان را قطع کند، بیشترین فشارها و تخریب‌ها علیه او صورت می‌گیرد. اما مهم این است که مدیران در راستای منافع کشور و مردم حرکت کنند. تجربه تاریخی می‌گوید بسیاری از روسای بانک مرکزی که به نفع سوداگران عمل کرده‌اند مورد نکوهش تاریخ قرار گرفته‌اند. این مدیران از یک طرف باعث بروز مشکل برای مردم می‌شوند و از سوی دیگر وقتی تاریخ مصرف آنها تمام شد، دور انداخته می‌شوند. در این میان، رسالت رسانه‌ها و تحلیلگران این است که آرزوی موفقیت برای همه مدیران را داشته باشند. اگر فرزین در راستای منافع ملی ایرانیان عمل کند، همه او را تشویق خواهیم کرد و به احترام او کلاه از سر برمی‌داریم، اما اگر مانند رییس کل قبلی به بی‌راهه بزند، از نقد او فروگذار نخواهیم شد.

در مورد اعلام دلار 28500 تومانی که فرزین تثبیت آن را هدف خود اعلام کرده هم باید منتظر اظهارنظرهای بعدی او بمانیم. به ‌طور کلی فرزین باید بداند که روسای بانک مرکزی در همه جای جهان به نسبت روسای جمهور، اساتید دانشگاه و... کمترین مصاحبه‌ها را دارند. رییس فدرال‌رزرو امریکا حتی در طول یک سال شاید یک مصاحبه هم نداشته باشد. اما زمانی که حرف می‌زند و نکته‌ای را مطرح می‌کند، اثرگذار است و مو لای درزش نمی‌رود. آقای فرزین هم باید بداند، هر اندازه کمتر سخن بگوید و بیشتر عمل بکند، منافعش به خودش می‌رسد. هر اندازه هم که بیشتر مصاحبه کند و از این شبکه به آن شبکه برود به ضرر خودش است. چه بسا تفسیرهای اشتباهی که از صحبت‌های روسای بانک مرکزی صورت می‌گیرد و مشکل‌ساز می‌شود.

به ‌طور کلی، معتقدم فرزین دو وظیفه مهم را در برابر دارد؛ یکی مهار نوسانات ارزی و ایجاد ثبات در بازار ارز و دیگری کنترل تورم و مهار گرانی‌ها. در ابتدای کار هم از صمیم قلب اظهار امیدواری می‌کنم که فرزین و تیمش موفق شوند. امیدوارم، ریشه سوداگرانی که در محیط ارزی به جمشید بسم‌الله‌ها معروف شده‌اند، کنده شود و اقتصاد ایران رنگ ثبات به خود ببیند. مردم ما فشار زیادی را تحمل می‌کنند و لازم است که کمی از بار فشار به مردم کاسته شود. اما به نمایندگی از مردم عملکرد او را رصد خواهیم کرد و خوبی‌ها و بدی‌هایش را اطلاع‌رسانی خواهیم کرد.