زمانی برای رنج کشیدن؛ چهره فقر زنانه میشود
گلی ماندگار| زندگی کردن در شرایط کنونی و تامین معیشت به یکی از دشوارترین کارها تبدیل شده است، در این میان اما هستند خانوادههای تک سرپرستی که زنان سرپرستی آنها را به عهده دارند و باید با تمام این مشکلات دست و پنجه نرم کنند، در واقع وقتی از فقر صحبت میکنیم. وقتی به آمارها نگاه میکنیم. متوجه میشویم که چهره فقر هر روز در کشور ما زنانهتر میشود. چرا؟! دلایلش بسیار ساده است، فقر یکی از عوامل فروپاشی خانواده به شمار میرود.
مساله طلاق در بسیاری از موارد به مسائل اقتصادی و معیشتی مربوط میشود، در شرایط کنونی وقتی آمار طلاق افزایش پیدا میکند، وقتی زنان مجبور میشوند به تنهایی هزینههای زندگی خود را فراهم کنند در حالی که میزان حقوق دریافتی و شرایط شغلی آنها در مقایسه با مردان بیانگر تبعیضهای بسیار است مساله را بغرنجتر میکند. چنین شرایطی باعث میشود که بگوییم چهره فقر زنانه شده است.
در حال حاضر گزارش آمارهای رسمی در ارتباط با زنان سرپرست خانوار نشان میدهد که در سالهای 90 تا 98 تعداد خانوارهای معمولی دارای سرپرست زن افزایش حدود ۸/ ۲۶ درصدی داشته است. همچنین در سال 90 به ازای هر 100 سرپرست مرد، حدود 15 سرپرست زن وجود داشته که این نسبت در سال 98 به حدود 16 نفر رسیده است. نکته دوم اینکه در بین استانهای کشور در سال 98، سیستان و بلوچستان و گیلان با 1/ 20 درصد و همدان با 3/ 17 درصد به ترتیب بیشترین و آذربایجان غربی با 9/ 9 درصد، کردستان با 1/ 10 درصد و هرمزگان با 8/ 10 درصد، به ترتیب کمترین درصد زنان سرپرست خانوار را به خود اختصاص دادهاند.
در نهایت اینکه جمعیت فعال زن سرپرست خانوار طی سالهای 90 تا 98 رشد 6/ 23 درصدی داشته است. همچنین جمعیت شاغل زنان خانوار نیز در بازه مذکور با رشد 1/ 23 درصدی همراه بوده است. مساله اینجاست پایش آمارهای رسمی چون زمان بر است همیشه باید چند درصدی را به آمارهای اعلام شده اضافه کرد، هنوز هیچ آماری از تعداد زنان سرپرست خانوار در سال 1401 منتشر نشده است، اما شرایط اقتصادی و اجتماعی نشان میدهد، که وضعیت مطلوب نیست و البته این زنان بیش از مردان برای تامین معیشت خود با فشارهای مضاعف مواجه هستند.
افزایش قیمتها زن و مرد نمیشناسد
بدری ملکوتی، اقتصاددان، در این باره به «تعادل» میگوید: افزایش قیمتها را نمیشود زنانه و مردانه کرد، به هر حال وقتی ما با اقتصادی چنین آشفته مواجه هستیم، شرایط معیشتی برای تمامی افراد جامعه سخت خواهد بود، اما چرا در مورد زنان و اینکه برخی معتقدند چهره فقر در جامعه ما زنانه شده است صحبت میکنیم به این دلیل است که زنان نه تنها در ایران که در کل دنیا هنوز نتوانستند حقوق و مزایای برابر با مردان داشته باشند. در این شرایط وقتی قرار باشد یک زن تامین معیشت خانواده را بر عهده داشته باشد بیش از مردان تحت فشار قرار خواهد گرفت.
حمایتهای دولتی در برابر تورم موجود ناچیز است
این اقتصاددان میافزاید: مساله اینجاست که دولتها موظفند برای چنین شرایطی تدابیری از پیش تعیین شده داشته باشند، اما آیا واقعا کمی که دولت به زنان سرپرست خانوار از طریق سازمانها و موسسات مختلف ارایه میدهد، میتواند در کاهش میزان رنجی که آنها متحمل میشوند موثر باشد؟ قطعا کمکهای بهزیستی و دیگر مراکز دولتی که موظف به ارایه خدمات به این زنان هستند، در مقابل میزان تورم و مشکلات معیشتی که در کشور ما وجود دارد بسیار ناچیز است.
او در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: اگر مسائل کلان محدودیتهای اجتماعی در این قشر را بتوان با فرهنگسازی مکرر و ایجاد برنامههای روتین، به حد مطلوب ارتقاء داد اما گرهگشایی از موضوعات اقتصادی و مشکلات معیشتی را نمیتوان با اتکاء به برنامهچینی کاغذی دستگاههای ذیربط و صحبتهای مکرر در میزگردهای متعدد حل و فصل کرد و به میانبُر مسجل برای برونرفت از اوضاع وخیم اقتصادی از سوی نهادهای مربوطه نیازمند است که در مرحله ابتدایی، ایجاد مشاغل پایدار و دریافتیهای متناسب با شرایط تورم فعلی، از گامهای اولیه در این مسیر قلمداد میشود.
آمارها نشاندهنده افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار است
ملکوتی در ادامه میافزاید: طبق آخرین آمارهای منتشر شده در سال 98 از بیش از چهارمیلیون و533 هزار خانوار ساکن استان تهران، 12.2 درصد یعنی بیش از 554 هزار خانوار دارای سرپرست زن بودند. از این تعداد زنان سرپرست خانوار ساکن در استان تهران، 379 هزار نفر بیوه، 136هزار نفر بیسواد، بیش از 459 هزار نفرشان از لحاظ اقتصادی غیرفعال، هشتهزارو 400 نفر بیکار و فقط هشتهزارو 600 نفر شاغل هستند. حال شما در نظر بگیرید آن افرادی که بیکار هستند چطور باید در این شرایط اقتصادی به کمکهای ناچیز دستگاههای دولتی زندگی خود را اداره کنند. ما نمیتوانیم مشکلات اقتصادی را با اما و اگر حل و فصل کنیم همانطور که تاکنون نتوانستهایم و آنچه عایدمان شده است، بدتر شدن شرایط معیشتی مردم بوده و در این بین زنان سرپرست خانوار بیشتر آسیب دیدهاند.
وقتی کمبودها به آسیب بدل میشود
همایون میرزایی، جامعهشناس درباره میزان اثرگذاری فقر در آسیبهای اجتماعی و به خصوص وضعیت زنان سرپرست خانوار به «تعادل» میگوید: حقایقی وجود دارد که نه میتوانیم آن را کتمان کنیم و نه حتی توان بازگو کردنشان را داریم. اینکه فقر به هر شکل میتواند عامل بروز آسیبهای اجتماعی بیشمار باشد مسالهای است که نمیتوان منکر آن شد. اما وقتی پای زنان سرپرست خانوار به میان میآید، شکل این آسیبها هم تغییر میکند.
او میافزاید: باید در شرایط بغرنج برای تامین معیشت قرار بگیرید تا متوجه شوید وقتی برخی حتی تعداد اندکی از این زنان برای تامین مایحتاج زندگی خود دچار آسیبهایی مانند فحشا، مواد فروشی و... میشوند چه معنایی دارد. متاسفانه ما از یک سو با مشکلات معیشتی و اقتصادی مواجهایم و از سوی دیگر به نبود شغل و البته نبود امنیت شغلی و تمام اینها به آسیبهایی که ممکن است بر اثر این مشکلات به وجود بیاید دامن میزند.
این جامعه شناس در بخش دیگری از سخنانش میگوید: تشدید نابرابریهای اجتماعی و کاهش فرصتهای شغلی، افزایش آمار طلاق، تغییر نقش زنان در اداره خانه به عنوان سرپرست، همگی سبب میشود که چهره فقر هر روز زنانهتر شود. مطابق آمار رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از سال 85 تا 1400 تعداد زنان سرپرست خانور در ایران از یک میلیون و 600 هزار نفر به 3 میلیون و 400 هزار نفر افزایش یافته است. حال شما در نظر بگیرید که با وجود چنین شرایط اقتصادی و معیشتی زنان چگونه باید از پس هزینههای زندگی بر بیایند.
عوامل سرپرست شدن زنان در خانواده مختلف است
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده تا تعداد زنان سرپرست خانوار اینگونه افزایش پیدا کند میگوید: عوامل متعددی وجود دارد، از طلاق گرفته تا از دست دادن همسر یا ناپدید شدن او. مشکلات اقتصادی و معیشتی میتواند باعث بروز بسیاری از این آسیبها شود.
جای خالی امنیت برای زنان سرپرست خانوار
مساله دیگری که باید به آن توجه شود، امنیت روحی و روانی و البته جانی زنان سرپرست خانوار در محیط کار است. امانالله قرایی در این باره به «تعادل» میگوید: نمیتوانیم منکر اتفاقاتی که برای زنان در محیط کار رخ میدهد بشویم، البته فرقی نمیکند که شما یک دختر جوان ازدواج نکرده باشید یا یک زن متاهل یا زنی که سرپرستی خانواده را بر عهده دارید، در هر شکل ممکن است مورد آزارهای متعددی در محیط کار قرار بگیرید. پس یکی از مسائلی که در مورد سختیهای زنان سرپرست خانوار که از قضا شاغل هم هستند باید مورد توجه قرار گیرد، امنیت در محیط کار است.
او میافزاید: متاسفانه این مشکلات در تمام دنیا وجود دارد، مساله سوءاستفاده از زنان محدود به جغرافیای خاصی نیست، به همین خاطر در جامعه ما هم وجود دارد و نمیتوانیم منکر آن شویم، اما این مساله هم میتواند شرایط زندگی و البته امرار معاش را برای زنان سرپرست خانوار سختتر کند. بسیاری از این افراد به دلیل همین مشکلات مجبور میشوند شغل خود را ترک کنند و با روی آوردن به شغلهای کاذب با مشکلات اقتصادی بیشتری دست و پنجه نرم کنند.
فیلترهایی که کسب و کار زنان را از بین برد
این جامعه شناس همچنین به فیلتر شدن پلتفرمهای اجتماعی در کشور اشاره کرده و میگوید: دولت به جای اینکه شرایط را برای زندگی این افراد بهتر کند با از کار انداختن اینستاگرام و تلگرام که محل درآمد زایی بسیاری از این زنان سرپرست خانوار بود، ضربه غیر قابل جبرانی به وضعیت معیشتی و اقتصادی آنها وارد کرد. بسیاری از این زنان در چنین پلتفرمهایی بازار کوچک خانگی را برای خود راه انداخته بودند و از این طریق حداقلهایی را برای امرار معاش کسب میکردند که البته آن را هم از دست دادند و حالا بسیاری از آنها در این شرایط که اکثر ادارهها و شرکتهای خصوصی در حال تعدیل نیرو هستند حتی نتوانستهاند شغلی جایگزین برای خود پیدا کنند. این است که چهره فقر را هر روز بیشتر از روز قبل زنانه میکند.