یوروهای زبان‌بسته توزیعی در بهشت دلالان

۱۴۰۱/۱۱/۰۵ - ۰۴:۲۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۷۱۵۳
یوروهای زبان‌بسته توزیعی در بهشت دلالان

علی مزیکی| «ایران بهشت دلالان است.» این عبارت سال‌هاست که در خصوص فضای اقتصادی ایران مطرح می‌شود. عبارتی که نشان می‌دهد رویکردهای سوداگرانه در اقتصاد ایران همواره مورد توجه قرار دارد و رویکردهای مولد چندان که باید و شاید محلی از اعراب ندارند. یکی از ویژگی‌های قلمروهای مناسب برای سوداگران، توزیع مناسب رانت در شکل و شمایل گوناگون است. وضعیتی که ردپای آن را می‌توان در زیر و بم تصمیم‌سازی‌های اقتصادی ایران هم مشاهده کرد.

اخیرا رییس کل بانک مرکزی در برنامه‌ای تلویزیونی حضور پیدا کرده و تلاش کرد تصویری از راهبردهای مدنظر برای حل مشکلات ارزی کشور ارایه کند. در میان صحبت‌های آقای رییس کل، ایده‌ای هم برای پرداخت حدود 5 هزار یورو به هر ایرانی قرار داشت که ظاهرا با هدف مدیریت بازار ارزی برنامه‌ریزی شده است. فرزین همچنین تاکید کرده، «هیچ محدودیت ارزی برای تأمین نیازهای ارزی کشور نداریم. منابع ارزی قابل دسترس شده است. نتایج مذاکرات منطقه‌ای بسیار مثبت است. منابع ارزی آزاد است ارز را تامین می‌کنیم ولی در فضای مجازی بازار را ملتهب می‌کنند.» مبتنی بر این دیدگاه‌ها هم تصمیمی گرفته شده تا برای هر ایرانی، رقم مشخصی یورو تخصیص داده شود.

بر اساس یک حساب سرانگشتی هر ایرانی دارای کارت ملی از این طریق و از دل تفاوت قیمت یوروی ارایه شده با قیمت بازار آزاد می‌تواند 30 میلیون تومان سود به جیب بزند. یعنی یک خانواده 3 نفری 90 میلیون تومان و یک خانواده 5 نفری 150 میلیون تومان سود می‌کند. در بدو امر ممکن است به نظر برسد، این رویکرد به نفع همه ایرانیان است و هر فردی می‌تواند از این سود بهره‌ای داشته باشد. اما در واقعیت چنین نیست. این فرصتی است که سوداگران بیشتر سود را از آن برداشت می‌کنند. بسیاری از ایرانیان طبقات محروم نه اطلاعات کافی و نه ابزارهای کافی برای بهره‌مندی از این رانت را دارند. اغلب افرادی از این سود بهره‌مند می‌شوند که به رانت اطلاعاتی و ارتباطی دسترسی دارند.

در اغلب موارد سوداگران، بازارهای سیاهی را تشکیل می‌دهند و این ارزها را از افراد با قیمت‌هایی اندک خریداری می‌کنند. اما مهم‌تر از همه این موارد موضوع اصلی این است که آیا این راهبردها برای مدیریت بازار ارز مناسب هستند؟ کدام کشور را در دنیا می‌شناسید که برای مدیریت بازار ارز یک چنین خاصه خرجی‌هایی کند؟ اساسا اگر این رویکردها اثرگذار بودند در نمونه‌های قبلی که ایران از این طریق ارزپاشی می‌کرد، بهبودی در بازارهای ارزی کشور ایجاد شده بودند. اما نه تنها بهبودی حاصل نشده است، بلکه اوضاع در بازارهای ارزی کشور هر سال بدتر از سال قبل شده است.

وقتی که آقای فرزین به عنوان رییس کل بانک مرکزی معرفی شد، خوشحالی نسبی میان فعالان اقتصادی شکل گرفت که یک اقتصادخوانده و آشنا به بازارهای مالی راهی این حوزه شده و می‌توان امیدوار بود که تصمیمات رنگ و بوی تخصصی‌تری به خود بگیرد. اما اتخاذ این تصمیمات نشان داد این سیستم‌ها هستند که افراد را جذب خود می‌کنند روی آنها اثر گذار هستند، نه برعکس. در همه جهان برای مقابله با مشکل نوسانات ارزی از نرخ بهره حقیقی استفاده می‌کنند. از این طریق تلاش می‌کنند نوسانات ارزی را مهار کنند. راهبرد بعدی نرخ ارز شناور و مدیریت شده است که باعث مهار التهابات بازار می‌شود. اما در ایران بیشتر به دنبال تصمیمات مقطعی هستند.

از همین امروز می‌توان پیش‌بینی کرد که سوداگران حجم انبوهی از ارز توزیع شده در این طرح را به جیب می‌زنند و نهایتا التهابات در بازار باقی می‌مانند. این تجربه‌ای است که طی دهه‌های گذشته بارها تکرار شده است. یک زمان اعلام شد برای هر ایرانی 700 دلار تخصیص داده می‌شود. در دوران بعد 5 هزار دلار ارز توزیع شد. در زمان دولت دوازدهم هم به هر ایرانی 2200 یورو ارز تخصیص داده شد. در هر دوره هم عنوان شد که از این طریق تلاش می‌شود التهابات بازار مهار شود.

اما نه تنها نوسانات بازار ارز مهار نشد بلکه همین ارز پاشی باعث رشد نقدینگی و با بالا رفتن تورم و نهایتا رشد فقر در کشور شد. هرچند امید بیهوده‌ای است، اما باید امیدوار باشیم که روزی روزگاری مسوولان این کشور متوجه شوند که موضوعات اقتصادی راه‌حل‌های اقتصادی و علمی نیاز دارند، نه راه‌حل‌های مقطعی و غیراقتصادی. نهایتا باید به سوداگران ایرانی تبریک گفت که در این کشور بهترین شرایط ممکن را دارند و از مواهبی که برای آنان تخصیص داده می‌شود، بهره‌مند می‌شوند. بیچاره مردان و زنانی که سوداگری و دلالی نمی‌دانند.