مشکلات اقتصادی و تزلزل در بنیان خانواده

۱۴۰۱/۱۱/۰۵ - ۰۸:۴۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۷۱۶۴
مشکلات اقتصادی و تزلزل در بنیان خانواده

مریم صفایی| در جامعه ما خانواده از تعریف مشخص و محترمی برخوردار بوده است، احترامی که بین اعضای خانواده در جریان بوده همیشه به عنوان مثال در بحث‌ها و خاطرات عنوان می‌شده، اما مساله اینجاست که آیا هنوز هم می‌توانیم بر این اصل در خانواده ایرانی تاکید کنیم؟ در واقع آیا هنوز هم آن اصل احترام و اطمینان در خانواده‌ها حرف اول را می‌زند؟

متاسفانه این طور نیست، مسائل بسیاری باعث شده تا دیگر خانواده‌های آن شکل و فرم قدیمی را نداشته باشند، در واقع نوعی استقلال‌طلبی و تجربه‌های فردی این خانواده را از یک نظام پیوسته به یک نظام گسسته تبدیل کرده است. همین امر باعث می‌شود تا این همه تشکیک آرا در یک خانواده شکل بگیرد.

از سوی دیگر مساله شکاف نسلی است که به این موضوع دامن می‌زند، اما یک نکته مهم که در بسیاری از تعاریف ما مورد توجه قرار نمی‌گیرد، ضربه‌ای است که مشکلات اقتصادی به نهاد خانواده وارد می‌آورد. جوانان به دنبال دنیای بهتر از خانه می‌روند، زندگی فردی را انتخاب می‌کنند، زوج‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی مدام در تضاد و تقابل با یکدیگر هستند و همین مساله بر روی فرزندان کم‌سن و سال تاثیر منفی به جای می‌گذارد. پدرها دیگر آن توانایی سابق برای تامین معاش خانواده را ندارند و همین امر باعث می‌شود تا آن اعتماد به نفس و عزت نفس سابق خود را از دست بدهند.

حالا دیگر در هر خانه‌ای افراد به تنهایی کار می‌کنند، کسب درآمد می‌کنند. این مساله نقاط بسیاری مثبتی دارد اما تاثیرات منفی هم به دنبال دارد که نباید آنها را نادیده گرفت. افراد خانواده از هم دور می‌شوند، ساعت‌های متمادی بیرون از منزل هستند و وقتی هم به خانه باز می‌گردند دیگر توانی برای دورهمی‌های خانوادگی و نشستن در جمع خانواده را ندارند، ترجیح می‌دهند به کنج خلوت خود بروند و دور از هیاهوی روز استراحت کنند. در واقع حضور در فضای مجازی را به حضور در جمع خانواده ترجیح می‌دهند. تعداد وعده‌هایی که اعضای خانواده در کنار یکدیگر غذا می‌خورند به یک وعده یا هیچ رسیده است. روزهای تعطیل هم معمولا بحث‌ها بر سر افزایش نرخ فلان جنس و فلان خدمات است که این خود اغتشاش ذهنی را به همراه می‌آورد. به خصوص در خانواده‌هایی که توانایی تامین حداقل‌های معیشتی را ندارند این کشمکش‌ها و جدل‌های لفظی بیشتر به چشم می‌خورد.

وقتی پای پول و تامین رفاه خانواده در میان باشد، این فرزندان هستند که از والدین خود توقع دارند، و اگر چنین شرایطی برایشان مهیا نباشد قطعا به هر نحوی اعتراض خود را بیان می‌کنند، همانطور که گفته شد، در خانواده‌هایی که سن بچه‌ها کمتر است این کشمکش‌ها بیشتر بین پدر و مادر صورت می‌گیرد، این دعواها گاه به طلاق ختم می‌شود و در این بین کودکان یک عمر این حس را در  خود حمل می‌کنند که آنها سرباری بر زندگی پدر و مادر خود بوده‌اند و این می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

ما نمی‌توانیم از حفظ کانون خانواده صحبت کنیم اما شرایط مطلوب برای حفظ آن را فراهم نکرده باشیم. متاسفانه این روزها جامعه ما به سمت و سویی در حال حرکت است که هر روز گسست بیشتری در نهادهای خانواده اتفاق می‌افتد. درصد بالایی از این گسست‌ها هم به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی روی می‌دهد. تاثیر این مشکلات بر روان افراد باعث می‌شود که آنها پرخاشگر، تندخو و... شده و در مقابل هر رفتاری عکس‌العملی غیرمنطقی از خود بروز دهند.

از سوی دیگر تداوم وضعیت بد اقتصادی افسردگی و ناامیدی را به همراه دارد که منجر به اتفاق‌های ناخوشایندی مانند خودکشی می‌شود، به هر حال تاثیر مشکلات اقتصادی بر زندگی افراد و خانواده‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت چه بسا درصد بالایی از مشکلات موجود در خانواده‌ها به همین مشکلات اقتصادی مربوط می‌شود که متاسفانه این روزها درصد بالایی از افراد جامعه با آن دست به گریبان هستند.