موریانه‌های تورمی/ از هر عاملی که ممکن است باعث افزایش تورم و قدرتمند شدن آن شود باید ترسید

۱۴۰۱/۱۱/۰۸ - ۰۹:۲۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۷۳۵۶
موریانه‌های تورمی/ از هر عاملی که ممکن است باعث افزایش تورم و قدرتمند شدن آن شود باید ترسید

حسن مرادی| پرده تازه‌ای از فشار آمریکا و غرب به چین در حال رونمایی است؛ این فشار در شرایطی که ایران ذیل فشارهای تحریمی شدیدی قرار دارد و درآمدهای ارزی‌اش تا حد زیادی کاهش یافته، نگران کننده است. اما این تنها خبر نگران کننده اقتصادی طی روزها و هفته های اخیر نیست. آمریکا و اروپا همزمان با فشار به چین تلاش می‌کنند ورودی دلار به کشور را نیز کاهش دهند. برای این منظور از طریق تهدید و تحریم مقامات عراقی تلاش می‌شود تا زمینه ورود دلار از عراق به ایران مسدود شود. اخبار هم حاکی است عراق تحت تاثیر این فشارها تلاش می‌کند، زمینه ورود دلار به ایران را محدود سازد.

اما باید دید آیا این فشارها بر اقتصاد و درآمدهای نفتی کشور اثرگذار خواهد بود؟ به طور کلی چین، مراوده‌ای حدودا 1تریلیون دلاری با ایالات متحده امریکا دارد؛ ضمن اینکه این کشور سرمایه‌گذاری انبوهی هم در امریکا انجام داده است. طبیعی است که چین در یک چنین شرایطی، امریکا و تجارت با غرب را در برابر ایران انتخاب کند و بلافاصله روند خرید نفت از ایران را متوقف کند.

اما این یک روی سکه است؛ مسائل اقتصادی و راهبردی گاهی دو‌جانبه و حتی چند‌جانبه تحلیل می شوند. چین هرچند از منظر اقتصادی، روابط راهبردی با آمریکا دارد، اما از منظر سیاسی رقابت تنگاتنگی در حوزه‌های گوناگون میان چین و امریکا جریان دارد. موضوع تایوان، مسائل خاورمیانه، شرق آسیا، اروپا و...از جمله قلمروهایی است که این دو کشور بر سر آنها با هم رویارویی دارند. در واقع چین هرچند از منظر اقتصادی مایل است به خواسته‌های امریکا برای عدم خرید نفت از ایران پاسخ مثبت دهد، اما در عین حال از منظر سیاسی مایل نیست، ایران به اندازه‌ای ضعیف شود که تعادل اقتصادی‌اش را از دست بدهد.

برگ ایران برای چین، برگ مهمی است که در بزنگاه‌ها از آن برای توازن بخشیدن به روابط با غرب از آن بهره می‌گیرد. بر این اساس است که به راحتی نمی‌توان گفت، چین روند خرید نفت از ایران را متوقف می‌کند و خواسته‌های غرب را لبیک می‌گوید.

معتقدم بخش قابل توجهی از این احتمالات به رفتار دیپلماتیک ایران بستگی دارد؛ ایران باید بتواند، صحنه آرایی مورد نظر امریکا علیه منافعش را بر هم بزند و خود را در شمایل بازیگری که می‌تواند در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی اثر‌گذار باشد معرفی کند. متاسفانه یک چنین فرآیند پویایی در صحنه دیپلماسی کشور مشاهده نمی شود.

اما پرسشی که با این توضیحات شکل می گیرد آن است که در صورت کاهش خرید نفت ایران توسط چین باید منتظر چه شرایطی باشیم؟ بدون تردید مشکل مهمی که در اثر کاهش فروش نفت ایران ایجاد می‌شود، کاهش درآمدهای ارزی کشور است. اخیرا بودجه 1402 راهی مجلس شده و در این بودجه روی فروش 1.4میلیون بشکه نفت 85 دلاری حساب شده است. برای این میزان درآمدهای نفتی، مصارفی هم پیش‌بینی شده است. در صورت کاهش فروش نفت، این جدول مصارف دچار مشکل می‌شود، یعنی کسری بودجه گسترده‌ای بروز می‌کند و ایران ناچار است باز هم سالی را با کسری بودجه سپری کند. کسری بودجه هم یعنی استقراض بیشتر دولت از بانک مرکزی و یا چاپ اسکناس. وقتی استقراض می شود، نقدینگی افزایش یافته و پایه پولی توسعه پیدا می‌کند.

ادامه این روند هم به طور مشخص تورم را در دالان صعودی قرار می‌دهد. اگر قرار باشد، یک گزاره دهشتناک را در زندگی مردم ایران طی سال‌ها و دهه‌های اخیر نام ببریم بدون تردید، تورم واجد یک چنین معنایی است، پدیده‌ای که رخ می‌دهد، زندگی مردم را تار و مار می‌کند و هستی آنان را دستخوش تکانه‌های وحشتناک قرار می‌دهد. آسیب‌های اجتماعی فراوانی در اثر تورم شکل می‌گیرند، زندگی‌های بسیاری در اثر گرانی‌ها، فقر و تورم متلاشی می‌شوند و چه لبخندهایی که در اثر این پدیده، بدل به اشک چشم نمی‌شوند.

با این توضیحات از هر عاملی که ممکن است باعث افزایش تورم و قدرتمند شدن آن شود، ترسید. بنابراین کاهش فروش نفت به چین اگر به معنای افزایش تورم و فقر بیشتر باشد، خطرناک است و باید از همین امروز برای آن فکری عاجل کرد. البته ایران نشان داده که طی سال‌های تحریمی، راهکارهایی را آموخته که از طریق آن بتواند نیازهای خود را تامین کند. باید امیدوار باشیم که این بار هم یا چین تحت تاثیر خواسته‌های آمریکا قرار نگیرد یا ایران راهکارهای عملی برای برون‌رفت از بحران را تدارک بیند تا موریانه‌های تورمی، بیشتر از این پایه‌های زندگی معیشتی مردم را سست نکنند.