کوپن یا درآمد پایه همگانی؟
پیمان مولوی| در میان اخبار روز گذشته، باز هم خبری از سوی وزیر کار در خصوص آغاز توزیع کوپن الکترونیک در برخی استانها منتشر شد؛ خبری که طی ماهها و هفتههای اخیر بارها درباره آن صحبت شده بود، اما روند اجرایی آن آغاز نشده بود.
وزیر کار اعلام کرد که توزیع کوپن از برخی استانهای کشور آغاز میشود و پس از سنجش نتایج آن در سراسر کشور به کار گرفته میشود. همه به خاطر دارند که توزیع کوپن در دهه 60 چه مشکلاتی را در کشور ایجاد کرد.
تشکیل بازارهای سیاه، فساد و رانت، شکلگیری مشاغل کاذب و... بخشی از مشکلات این ایده در آن برهه بود. امروز با توجه به افزایش ظرفیتهای تکنولوژیکی باید نگران خطرات بیشتری در اقتصاد ایران باشیم. واقع آن است که بیش از 80 درصد ایرانیان امروز ذیل طبقاتی قرار گرفتهاند که نیازمند حمایتهای یارانهای و مکمل هستند. در واقع فقر با قدرت هرچه تمامتر در حال جولان دادن در فضای عمومی کشور است.
دامنه وسیعی از ایرانیان امروز به دلیل سیاستهای اشتباه دهههای اخیر مشکلات معیشتی دارند و نیازمند کمک هزینه و یارانه برای تغذیه، حمل و نقل، آموزش، درمان و... هستند. کوپن اما گزارهای است که هرم پایینی نیازهای مردم را پاسخ میدهد و قادر نیست نیازهای دیگری چون بهداشت و درمان، آموزش و... را پاسخ دهد. اما پرسش این است آیا کوپن میتواند نیازهای مردم را تامین کند و نتیجه مناسب داشته باشد.
این گزاره هرچند در کوتاهمدت ممکن است، نیازهای مردم را تامین کند، اما برای بلندمدت یک چنین نقشی را نمیتواند ایفا کند. چه باید کرد؟ باید پرتیهای موجود در منابع را از میان برد و زمینه را برای بهرهوری بیشتر فراهم کرد. کشور ایران علیرغم همه مشکلات تحریمی، سوءمدیریتها، اختلاسها و... ثروتمند است و منابع بسیاری دارد. برخی ممکن است تصور کنند که ایران با مشکل منابع روبهرو است و کمبود منابع دارد. اینطور نیست، این کشور به اندازهای ثروتمند است که میتواند نیازهای مردمش را تامین کند.اما به اندازهای پرتی در اقتصاد ایران زیاد است که امکان توزیع ثروت عادلانه را از میان میبرد.
بارها تاکید کردهام که راهکار مطلوب برای اقتصاد ایران شکلگیری درآمد پایه همگانی است؛ درآمدی که امکانی را ایجاد میکند تا مردم از حداقل منابع بهرهمند باشند. برای این منظور لازم است در بودجه بهرهوری ایجاد شود. در بودجه به اندازهای شرکتهای زیانده، هزینههای غیرضرور، ارگانهای نامشخص و غیرشفاف وجود دارد که منابع را به صورت کلی میبلعند.
باید این روند غیربهرهور متوقف شود. کسی نمیداند، این همه شرکت دولتی زیانده چرا این حجم از بودجه را در اختیار میگیرند. اساسا تا چه زمانی قرار است مردم هزینه این ساختار غیربهرهور را با فقر خود پرداخت کنند؟ دولت با حذف این موسسات غیرضروری میتواند به مردم درآمد پایه همگانی ubiتخصیص دهد. تلهای است که اقتصاد ایران را وارد گردابی از مشکلات پایانناپذیر میکند.
نخستین تبعات این روند معیوب تشکیل بازار سیاه، توزیع رانت، فساد گسترده و... است. این روند نه تنها باعث بهبود شاخصهای معیشتی مردم نمیشود، بلکه آنان را گرفتار چرخهای از درخواست یارانههای پایانناپذیر میکند. از قدیم میگویند، بهتر است به مردم به جای ماهی، ماهیگیری یاد داده شود.