مطلوب چیست؛ کوچ اختیاری به پلتفرمهای داخلی یا از سر اجبار؟
در حالی که شبکههای اینترنتی و فضای مجازی در محدودترین شرایط خود در سالهای گذشته قرار دارد، معاون فرهنگی وزارت علوم معتقد است ما در رشد و توسعه اکوسیستم دیجیتال در کشور و به معنای کلانتر، در تحول دیجیتال، بسیاری از زمانهای طلایی را از دست دادیم؛ در حالی که مردم توسط پلتفرمهای خارجی گرو گرفته شدهاند و برای کوچ کردن به شبکههای اجتماعی داخلی توجیه نشدهاند.
پس از فیلتر اینستاگرام و واتساپ، وزارت ارتباطات بر حمایت خود از پیامرسانهای بومی افزوده است تا بتواند به آنها برای جذب کاربر کمک کند. برخی از کارشناسان و فعالین این حوزه باور دارند فیلتر اینستاگرام و واتساپ، سهم مهمی در افزایش تعداد کاربران پیامرسانهای بومی داشتهاند.
البته موضوع حمایت از پلتفرمهای داخلی طی سالهای گذشته مطرح بود اما این موضوع زمانی شدت گرفت که چند سال قبل تلگرام با محدودیتهایی روبرو و همین موضوع لزوم حمایت از پیامرسانهای داخلی را داغ کرد. یکی از دلایلی که در گذشته برای محدود کردن این پیامرسان خارجی اعلام شد، رفع انحصار از این پیامرسان بود که سبب شد موضوع حمایت از پیامرسانهای داخلی مطرح شود.
به همین دلیل، مسوولان روشهای مختلفی را برای حمایت از پیامرسانهای داخلی در نظر گرفتند؛ با وجود این به نظر میرسد بخش دولتی نظر متفاوتی دارد و معتقد است مردم توسط پلتفرمهای خارجی گرو گرفته شدهاند و برای کوچ کردن به شبکههای اجتماعی داخلی توجیه نشدهاند.
عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری بهتازگی گفت: هر مدل مطلوب حکمرانی فضای مجازی باید نقش مردم را به خوبی مشخص کند، یعنی امکان ندارد مدلی از حکمرانی برای فضای مجازی در جمهوری اسلامی ارایه دهید که این جایگاه پررنگ و جدی را نادیده گرفته و از کنار آن بگذرید. همین اصول فصل ممیزه و ممتاز حکمرانی فضای مجازی در ایران نسبت به جهان است بنابراین نگاه رشدمدارانه به مردم و زمینهسازی برای تصمیمگیری آنها در موضوعات مرتبط با فضای مجازی باید نقش کلیدی پیدا کند.
وی ادامه داد: در هر نوع مدل حکمرانی که طراحی میشود باید به تمامی ذینفعان و ذیربطان ماجرا توجه شود. لذا تصمیمات پشت درهای بسته و عدم همراهی ذینفعان با تصمیمات، طبیعتاً حکمرانی را تعلیق خواهد کرد و شاهد ضعف اعمال حاکمیت خواهیم بود.
همچنین ورود همه ذینفعان -با تمام تنوعاتی که دارند- خود به خود لبههای تند تصمیمات را غیربرندهتر خواهد کرد و از افراطها و تفریطها میکاهد. مدل حکمرانی فضای مجازی -که متناسب با آرمانهایی که بیان شد تدارک دیده میشود- باید گفتوگوی مداوم بین ذینفعان را همواره به عنوان اصل بدیهی حکمرانی خود بپذیرد.
عدم توجه به بخش خصوصی حکمرانی را پرهزینه کرد
کلانتری، بخش خصوصی و کسبوکارها را یکی از سه رکن ذینفع در فضای مجازی برشمرد و تصریح کرد: عدم توجه و عدم اعتماد به بخش خصوصی و کسبوکارهای حوزه فضای مجازی، موجب میشود تا هم حکمرانی پرهزینه شود و هم تصمیمات گرفتهشده با آنچه که در واقع باید اتفاق افتد، نسبت کمتری خواهد داشت.
بخش خصوصی متعلق به جامعه ایران است و منطق سود خود را دارد اما در این مسیر موجب رشد و توسعه کشور خواهد شد. در شرایطی که دولت، بودجه لازم برای سرمایهگذاریهای بزرگ در بخشهای مختلف فضای مجازی را ندارد، بخش خصوصی عامل رشد اکوسیستم فضای مجازی در کشور است و موجب میشود تا اتفاقات بزرگی در عرصه فضای مجازی رخ داده شود.
کلانتری با اشاره به نهادهای مدنی به عنوان دومین رکن اساسی ذینفع در فضای مجازی، خاطرنشان کرد: نهادهای مدنی متعدد و متنوع در عرصههای مختلف وجود دارند که میدان دادن به این نهادها به بلوغ تصمیمگیریها و اعمال حاکمیت در عرصه فضای مجازی کمک خواهد کرد.
همچنین نهادهای مدنی دیگری بهصورت خاص و تخصصی در حوزههایی از قبیل سواد فضای مجازی، آموزش مجازی، رسانهها و شبکههای اجتماعی و… فعالیت دارند در نتیجه باید نهادهای مدنی را افزایش داده و تقویت کرد و در ادامه با اعتماد به آنان، در عرصه حکمرانی فضای مجازی از آنها کمک بگیریم.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نخبگان و متخصصان را یکی دیگر از ارکان ذینفع در فضای مجازی دانست و اظهار کرد: اعتماد به دانشگاهها میتواند به حل بسیاری از مسائل کمک کند زیرا با توجه به تحقیقات و پیمایشهایی که در حوزه اعتماد عمومی به نهادها انجام شده، دانشگاهها رتبه بسیار بالایی دارند و مردم به آنها اعتماد دارند در نتیجه معضل اعتماد را میتوان با استفاده از ظرفیت دانشگاهها حل کرد.
کلانتری ادامه داد: علی رغم اینکه دو دهه است تولیداتی در زمینه حکمرانی فضای مجازی صورت گرفته اما هنوز هم مدل حکمرانی در ابهام قرار دارد و ادبیات حکمرانی فضای مجازی هنوز در جهان نوپا است. مجموعههای بزرگ بینالمللی همچون IGF و WSIS به کرات به بحث حکمرانی فضای مجازی پرداختهاند و این موضوعات در دستور کار است اما اینکه به مدلهای روشن از این موضوع رسیده باشند هنوز وجود ندارد در نتیجه خیلی نباید معطل شکلگیری 100 درصد مدلهای حکمرانی ماند، اساساً این نگاه که مدل حکمرانی طراحی دقیق شود و بعد اجرا شود برای دوره پیش از فضای مجازی است زیرا در دوره جدید، تنوع فناوریها و بسط و توسعه روزآمد آنها به حدی شتاب دارد که اساساً فرصت تأمل، صورتبندی نظری و مفهومپردازی در این عرصه همچون گذشته نیست بنابراین چارهای ندارید که چارچوب کلی را تدارک ببینید و در طول مسیر کشتی خودتان را تعمیر کنید.
وی تصریح کرد: اما در حقیقت ادبیات حکمرانی در کشور، پیشرفت خوبی داشته خصوصاً بر مبنای تلاشهایی که توسط دفتر مطالعات اسلامی و ارتباطات حوزوی مرکز ملی فضای مجازی و نیز توسط مرکز ملی فضای مجازی صورت گرفته است. اما علیرغم حجم عظیمی از کارهایی که صورت گرفته در مقایسه با آن اتفاقات بزرگی که باید صورت پذیرد، خیلی کم است لذا ما باید در طراحی مدل حکمرانی متناسب با آرمانهای انقلاب اسلامی و بالاخص نقش مردم در این مدل بیشتر کار کنیم.
پلتفرمهای خارجی مردم را گروگان گرفتهاند
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری افزود: مدل حکمرانی ما نباید به نوعی باشد که مردم را از دست دهیم. مردم توسط پلتفرمهای خارجی گرو گرفته شدهاند و وقتی از شما گروگان میگیرند، با دقت بیشتر عمل میکنید؛ بعضاً سیاستگذاری ما به گونهای است که کسانی که گروگان گرفته شدهاند تمایل دارند گروگان باشند اما به حرف دلسوزانی که در این زمینه تصمیم گرفتند عمل نکنند و این موقعیت، موقعیت شکنندهای است. اصل ماجرا این است که مردم وقتی در دوگانه شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی قرار میگیرند، برای کوچ کردن توجیه نشدهاند و دلیل آن این است که تصور رشدیافته از مردم را نداشتیم، کمتر با آنها حرف زدیم، کمتر توضیح دادیم، سطح سواد مجازی را افزایش ندادیم و از همه مهمتر ذینفعان را مشارکت ندادهایم. وی با بیان اینکه مساله زمان در حکمرانی بسیار حائز اهمیت است، تصریح کرد: ما بسیاری از زمانهای طلایی را از دست دادیم. در رشد و توسعه اکوسیستم دیجیتال در کشور و به معنای کلانتر، در تحول دیجیتال، بسیاری از زمانهای طلایی را از دست دادیم و بعضاً زمانی تصمیم میگیریم که بدترین زمان ممکن است.
ما زمان را از دست دادیم و واقعاً دیگر فرصت برای زمان از دست دادن نداریم و باید اتفاقات بزرگی در این عرصه بیفتد. کلانتری با بیان اینکه فضای مجازی اقتضائات خاص خودش دارد، بیان کرد: یکی از اقتضائات آن تناسبی است که با جهانی شدن و فضای کمرنگ شدن مرزها دارد. این موضوع به نوعی استقلال به معنای کلاسیک را به چالش خواهد کشید و حاکمیتها برای حفظ استقلال به مرزکشی تمایل دارند. متأسفانه ما هنوز نتوانستیم تکلیف خودمان را نه نسبت به مفهوم استقلال در فضای مجازی و نه نسبت به مفهوم آزادی و حریم خصوصی مشخص کنیم.
هر یک از کشورها به سمت و سویی رفتند، مثلاً امریکا به علت اینکه حاکمیت شرکتی دارد و شرکتها برای او مهم هستند، بیشتر به سمت منافع شرکتها حرکت کرده لذا حریم خصوصی به آن معنایی که در اروپا معنا دارد در امریکا معنایی ندارد.
این دوگانه و این تنازعات را باید خیلی سریع در سطح فلسفه سیاسی حل کنیم و حداقل باید عجالتا به پاسخی رسیده و مبتنی بر آن کارهای خودمان را پیش ببریم. وی ادامه داد: ما حکمرانی شرکتی را جدی نگرفتیم چون به بخش خصوصی اعتماد نکردیم یا خیلی آن را وارد عرصه تصمیمگیری نکردیم در نتیجه نتوانستیم از ظرفیتهای شرکتها و بخش خصوصی در حکمرانی داخلی و حکمرانی منطقهای در عرصه فضای مجازی استفاده کنیم.
بسیاری از اِعمال حکمرانی امریکا در عرصه بینالملل و در عرصه فضای مجازی توسط شرکتهای آنها اتفاق میافتد و توسط دولت و حکومت به صورت مستقیم انجام نمیپذیرد؛ به صورت مستقیم توسط اپل، گوگل، اینستاگرام و شبکههای اجتماعی متعدد این کار را انجام میدهند یعنی آنها هستند که اعمال حکمرانی میکنند اما پشت پرده امریکا است.
باید از این فضا خارج شده و معطوف به آینده فکر کرد؛ ما هیچ برنامهای برای آینده فضای مجازی کشور نداریم، چه کسی تصویری از فضای مجازی ایران دارد جز آن تصویری که استارلینک و متاورس و… پیشروی ما قرار میدهد. تصویر بومی ما از فضای مجازی ایران، منطقه و جهان چیست؟ ما چه نقشی قرار است ایفا کنیم؟ این عین حکمرانی منفعلانه است و به جد عرض میکنم، این ظرفیت داخل کشور وجود دارد و میشود با کمک همین شرکتها میتوان آینده را تصویر کرد، گام برداشت و به سمت تحقق آن آینده و اهداف پیش رفت.
کلانتری خاطرنشان کرد: بسیاری از معضلاتی که ما در عرصه دیپلماسی سایبری داریم با تقویت دیپلماسی سایبری قابل حل است، گفتوگوها و مذاکراتی که در آن سطوح صورت میگیرد میتواند برای شرکتها و پلتفرمهایی که در داخل ایران فعالیت میکنند تعهدآور باشد و همچنین میتواند گشایشی برای حضور پلتفرمها و مجموعههای ایرانی در مقیاس منطقهای و بینالمللی باشد. وی یادآورشد: ما نباید با تصمیمات خود موجب انزوای دیجیتال شویم. چنین تصمیماتی، درحالی که فرایندها و امیال به سمت جهانی شدن است، موجب میشود میزان نارضایتی عمومی را بالا برده و شکاف دولت و ملت را بیشتر کند و نهایتاً مردم را از دست بدهیم.