ارتباط گزارش گروسی به آژانس و نوسانات بازارها
حسن بهشتیپور
به نظر میرسد، مناسبات ارتباطی ایران با کشورهای 1+4 و امریکا از یک طرف و ایران با آژانس انرژی اتمی به یکی از حساسترین مقاطع خود رسیده است. سفر گروسی به تهران، اعلام آمادگی عراق و عمان برای ایفای نقش ارتباطی برای ایجاد خط ارتباطی میان دو راس اصلی پاره خط مذاکرات (ایران و امریکا)، بروز مشکلات اقتصادی و ارزی در بازارهای ایران، برخی ادعاها در خصوص انجام غنیسازی 84 درصدی در ایران و... بخشی از مهمترین تحولاتی است که این روزها میان دو طرف در جریان است.
بنابراین افکار عمومی ایرانیان به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش کلیدی هستند که چشمانداز آتی مذاکرات چگونه ترسیم خواهد شد؟ آیا میتوان امیدی به احیای مذاکرات و برجام و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور داشت یا نه؟ این یادداشت به دنبال روشن کردن بخشی از این ابهامات است:
1) در خصوص ماجرای غنیسازی 84درصدی که بهروز کمالوندی توضیحات لازم را ارایه کرده و گفته که تنها در برخی اقلام مرتبط با شیر سانتریفیوژها نشانههایی از غنیسازی 84 درصدی وجود داشته و به هیچ وجه در تولید نهایی محصول یک چنین اتفاقی رخ نداده است. بر اساس قانون، دامنه نظارتهای آژانس هم تولید نهایی را در بر میگیرد نه یک بخش جزیی از یک قطعه کوچک. بهرغم این توضیحات، بسیار مهم است که بدانیم این رخداد در گزارش گروسی که قرار است 15 اسفندماه ارایه کند، چگونه بازتاب پیدا میکند؟ آیا گروسی تایید میکند که غنیسازی 84 درصدی در ایران صورت گرفته یا اینکه صحبتهای مقامات ایران را تایید کرده و آن را یک اِرور فنی محسوب میکند که فقط در برخی موارد جزیی دیده شده و در محصول نهایی رخ نداده است؟
2) این گزارش در وضعیت کلی مذاکرات و نهایتا وضعیت بازارهای ایران هم اثرگذار خواهد بود و چشماندازی از آینده مذاکرات را ارایه میکند. البته هنوز تاریخ دقیقی برای سفر گروسی به تهران اعلام نشده است. قبلا اعلام شده بود که ماه فوریه، زمان احتمالی سفر گروسی به ایران است، این روزها هم برخی زمزمهها هم شنیده میشود که ممکن است این سفر در ماه مارس صورت بگیرد. در حال حاضر میدانیم که سفر گروسی به تهران پس از حضور در نشست شورای حکام صورت میگیرد. در کل باید توجه داشت که بحث اصلی سفر گروسی پیگیری حاشیهها دربارذه غنیسازی 84 درصدی نیست و او به دنبال یافتن پاسخی برای سه پرسش اصلی آژانس از تهران است.
پرسشهای که میتوان آن را ذیل موضوعاتی چون پاسخ به ابهامات پادمانی، دامنه نظارتهای آژانس و نصب دوربینها دستهبندی کرد. از سوی دیگر محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران هم اعلام کرده در حال حاضر ناظران آژانس در تهران قرار دارند و مانعی بر سر راه بررسیهای فنی و تخصصی آژانس در تهران وجود ندارد. در واقع ایران، فعالیت پنهانی خاصی پیرامون غنیسازی و... نداشته و ندارد. ضمن اینکه غنیسازی 84 درصدی هم اساسا کاربردی ندارد که ایران بخواهد به آن اقدام کند و هزینه بپردازد.
3) در این میان اما اخباری که درباره تلاش مقامات عراقی برای ایجاد خط ارتباطی میان ایران و امریکا شنیده میشود، اهمیت فراوانی دارد. این تلاشها در کنار تلاشهای عمان و در برخی موارد هم قطر میتواند اثرات عینی بر روند توفیق مذاکرات داشته باشد. سالهاست که من و برخی دیگر از تحلیلگران روی این گزاره پافشاری میکنیم که ایران برای دستیابی حداکثری به منافع ملیاش، بهتر است با طرف اصلی تصمیمساز در روند مذاکرات مذاکره و گفتوگو داشته باشد. با توجه به اینکه اروپا، چین و روسیه تاثیر ویژهای در نتیجه نهایی مذاکرات ندارند، ضرورتی وجود ندارد که ایران با آنها گفتوگو کند. اگر ایران و امریکا تصمیم بگیرند که مستقیما مذاکره کنند، مهم نیست که در کدام کشور باشد، مهم این است که گفتوگوهایی صورت بگیرد.
4) در گذشته هم ایران و امریکا بر سر مسائل عراق گفتوگوهایی را در این کشور برنامهریزی کردند که اتفاقا نتایج قابل توجهی هم به دنبال داشت. قبل از امضای برجام هم دو کشور در مسقط در زمان صالحی و برنز گفتوگوهایی را برای آغاز مذاکرات برجامی انجام دادند که همین گفتوگوها طی سالهای بعدی منجر به تولد و امضای برجام شد. هر اندازه زودتر این مذاکرات انجام شود، زودتر نیل به هدف نهایی که توافق است در دسترس قرار میگیرد. بنابراین مهمتر از اینکه کدام کشور قرار است مقصد گفتوگوهای احتمالی ایران و امریکا باشند، مهم این است که محتوای این گفتوگوها عملیاتی شود. منافع یک چنین گفتوگوهایی هم متوجه امریکا خواهد شد، هم ایران و هم منطقه و جهان.