باز شدن قفل رابطه با عربستان
حسن بهشتیپور
سرانجام یکی از قفلهای مهم حوزه سیاست خارجی کشورمان در مسیر باز شدن قرار گرفت و خبرگزاریها خبر دادند که علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت کشورمان با همتای عربستانی خود در شهر پکن توافق کردند تا روابط میان دو کشور طی دو ماه آینده از سر گرفته شود.
در این میان برخی این پرسش را مطرح میکنند آیا میتوان این خبر را به معنای کاتالیزوری برای از سرگیری مذاکرات هستهای و زمینهسازی برای دستیابی به توافق با کشورهای 1+4 و امریکا فرض کرد؟ شخصا معتقدم مانع احیای برجام روابط ایران و عربستان نبوده است که با از سرگیری روابط با عربستان توقع داشته باشیم، برجام در مسیر احیا قرار بگیرد.
این بهبود مناسبات ارتباطی اما برندگان و بازندگانی هم دارد؛ برخی از کشورها نسبت به این روابط خشنودند و برخی دیگر نه تنها خشنود نیستند بلکه آن را شکستی برای خود قلمداد میکنند. به طور قطع احیای روابط ایران و عربستان در وهله نخست، موفقیتی برای هر دو کشور است و منافع امنیتی، سیاسی، اقتصادی و... آن نصیب مردم هر دو کشور میشود. در ادامه کشورهایی چون یمن، عراق، سوریه و لبنان از عادیسازی روابط ایران و عربستان استقبال میکنند. نزدیکی ایران و عربستان به طور کلی، به نفع این کشورهاست و تعارضی با منافع آنها ندارد.
در نقطه مقابل تنها رژیم صهیونیستی است که از بابت عادیسازی مناسبات آسیب میبیند، بنابراین از این بهبود روابط ناراحت است. چرا که طی سالهای اخیر این رژیم از طریق ایرانهراسی توانسته بود، منافع سرشاری کسب کند. اسراییل از طریق همکاری با امریکا به وسیله ایرانهراسی توجه کشورهای عربی را به خود جلب کرد و توانست پروژههای مورد نظر خود را پیش ببرد. اساس طرح صلح ابراهیم ایرانهراسی بود و اسراییل به بهانه دشمنی با ایران توانست روابط نزدیکی با کشورهای عربی و غیرعربی در منطقه شکل بدهد. بر این اساس امروز نزدیکی روابط ایران با عربستان، باعث ناخشنودی اسراییل میشود. ایران و عربستان به عنوان کشورهای مهم منطقه به همکاریهای خودشان در عین رقابت ادامه خواهند داد.
البته این بهبود به معنای پایان یافتن همه مشکلات در روابط دو کشور نیست، اما گام رو به جلویی است که میتواند دستاوردهایی هم داشته باشد. باید منتظر باشیم تا پس از روابط دیپلماتیک میان دو کشور سایر بخشهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، نظامی و... هم در مسیر بهبود قرار بگیرد. بدون تردید حل مشکلات با عربستان باعث بهبود روابط ایران با برخی کشورهای منطقه هم خواهد شد. ایران در میان کشورهای خلیج فارس با قطر و عمان روابط خوبی دارد و این روابط کمتر تحت تاثیر روابط با عربستان نبوده است. اما روابط ایران با بحرین، کویت و امارات قطعا تحت تاثیر مناسبات ارتباطی با عربستان بوده است.
بنابراین بهبود در روابط با عربستان باعث بهتر شدن روابط اقتصادی و راهبردی با امارات و کویت و شاید حل مشکلات با بحرین میشود. در میان این کشورها به خصوص امارات برای ایران از اهمیت ویژهای دارد. دامنه وسیعی از واردات ماشینآلات، اقلام مصرفی و... حتی بخشی از ارز مورد نیاز ایران از طریق امارات تامین میشود و بهبود روابط با امارات میتواند دستاوردهای اقتصادی قابل توجهی برای ایران داشته باشد. در خصوص کویت هم ایران هرچند به مرحله قطع روابط نرسیده بود، اما باید قبول کرد که به دلیل مشکلات با عربستان، روابط ایران و کویت هم چندان گرم نبوده است. حل مشکلات با عربستان به ایران کمک میکند تا دور تازهای از مناسبات را با کویت، امارات و بحرین آغاز کند.
موضوع مهم بعدی چشمانداز توافق ایران با کشورهای 1+4 است؛ این روزها اخبار جسته و گریختهای در خصوص مذاکرات مستقیم میان ایران و امریکا شنیده میشود. ایران در روابط با امریکا دچار چالشهای جدی است. هرچند امریکا از بهبود روابط با عربستان استقبال نسبی کرده است، اما به نظرم امریکا ترجیح میداد، ابتدا توافق با امریکا و 1+4 بر سر موضوعات هستهای منعقد شود، سپس رابطه ایران و عربستان بهبود یابد.
ایران به طور کلی تلاش میکند نفوذ خود را در خاورمیانه حفظ کرده و زمین بازی را در اختیار چین قرار ندهد. امروز که امریکا متوجه شده، چین واسطه بهبود روابط ایران و عربستان شده، حتما خشنود نیست اما نمیتواند نارضایتی آشکاری داشته باشد. چون اصل قضیه کمک به صلح و ثبات در منطقه است و حرکتی که چین کرده کمک به صلح و ثبات در منطقه است. برای انعقاد توافق هستهای ایران باید مشکلات خود را با آژانس حل کند و در ادامه مذاکرات مستقیمی هم با امریکا داشته باشد. دل بستن به عربستان و اروپا و... هیچ فایدهای ندارد و آورده قابل توجهی برای ایران ندارد.