روح زخمی جامعه نیازمند امید است

۱۴۰۱/۱۲/۲۵ - ۰۲:۲۵:۴۵
کد خبر: ۲۰۱۲۶۷
روح زخمی جامعه نیازمند امید است

امان‌الله قرایی

فرسایش امید در جامعه یکی از معضلاتی است که امروز گریبانگیر ما شده است. اگر بخواهیم شادی و امید را به جامعه تزریق کنیم باید رویکرد دیگری در رابطه با سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی در پیش بگیریم. مساله اینجاست که ما در شرایط دشواری زندگی می‌کنیم. بسیاری از افراد به دلیل وجود مشکلات اقتصادی توانایی تامین معیشت خود را ندارند و این مساله می‌تواند به آسیب‌های اجتماعی دامن بزند. مساله اساسی این است که مسوولان باید برای تزریق امید به جامعه تلاش کنند.

این تزریق امید تنها با شعار و حرف‌ها و وعده‌هایی که عملی شدن آنها نیازمند زمان طولانی است اتفاق نمی‌افتد. متاسفانه در حال حاضر آمار خودکشی در جامعه رو به افزایش است، آمار طلاق همینطور. بسیاری از خانواده‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی از هم پاشیده می‌شوند. بسیاری از نوجوانان و جوانان به دلیل همین مشکلات به دام اعتیاد می‌افتند. مسائل اجتماعی به نوعی از سوی مسوولان فراموش شده است. اینکه ما تنها به جنبه‌هایی که قوه قهریه را تقویت می‌کند بپردازیم اشتباه بزرگی است.

جامعه نیازمند نشاط و امید است. اگر می‌خواهیم افزایش جمعیت داشته باشیم باید نشاط و امید به جامعه تزریق کنیم. اگر می‌خواهیم پویایی و پیشرفت داشته باشیم باید نشاط و امید به جامعه تزریق کنیم. با سیاست‌های یک بام و دو هوا نمی‌شود مردم را امیدوار کرد. مسائل اقتصادی بسیار مهم هستند، در واقع سر منشأ تمامی مشکلات اجتماعی از همین مسائل اقتصادی است. باید هر چه سریعتر برای این تورم افسارگسیخته کاری کرد. باید مسوولان به این فکر باشند که رفاه حداقلی را برای حداکثر جامعه فراهم کنند. اینکه تنها بودجه‌ای برای افزایش جمعیت در نظر گرفته شود و به کارهای تئوری اختصاص پیدا کند نمی‌تواند مشکل‌گشا باشد.  

باید با ایجاد شغل، با ایجاد امنیت شغلی، با ایجاد نشاط در جامعه جوانان را به شوق آوریم و کاری کنیم که برای پویایی و پیشرفت جامعه قدم بردارند. فرسایش امید در جامعه بسیار خطرناک است. ما در شرایط کنونی دوران فرسایش امید را سپری می‌کنیم و اگر هر چه زودتر به فکر راه چاره‌ای نباشیم ممکن است زمان از دست برود. وقتی می‌خواهیم درباره مسائل اجتماعی یک جامعه صحبت کنیم، مهم است که آن جامعه را به‌خوبی شناخته باشیم. اگر شناخت شما به عنوان مداخله‌گر از مختصات آن جامعه کافی نباشد، راه به جایی نمی‌برید. اصولا هیچ سیاست و هیچ برنامه و هیچ پروژه‌ای در جامعه مأیوس موفق نمی‌شود و به نتیجه نمی‌رسد.

مداخلات در حوزه اجتماعی هم با این شیوه به نتیجه نمی‌رسد. در جامعه‌ای که امید از بین رفته باشد، نه مداخله موفق خواهد بود و نه سیاست‌گذاری‌ها منتج به نتیجه قابل‌قبول می‌شود. در شرایط کنونی تاب آوری اجتماعی در حال از بین رفتن است و روح جمعی جامعه زخمی است. امید آفرینی در حال حاضر مهم‌ترین کاری است که باید مسوولان در دستور کار خود قرار دهند. 

امید آفرینی می‌تواند این زخم را مرحم بگذارد و کار    ی کند تا مردم دوباره به تاب آوری اجتماعی برسند. نباید آسیب‌های اجتماعی در حد عکس یادگاری باقی بمانند. هرکس نظری کلی درباره یک آسیب اجتماعی می‌دهد و می‌رود. صفر تا صد یک آسیب باید احصا شود و به شکل جزیی همه سطوح درگیر با آن وارد میدان شوند. فعالان مدنی باید مهارت مداخله‌گری را افزایش دهند. یا برای مثال وقتی می‌گوییم اعتیاد زیاد شده است، نباید به دادن آمار در این حوزه اکتفا کنیم. 

آمار در این بخش باید به تفکیک ارایه شود؛ اعتیاد در کدام سنین بیشتر شده؟ کدام جنسیت در این افزایش سهم بیشتری داشته؟ تجربه مصرف اول مواد این افراد به چه صورت بوده و... این تنها مسیری است که می‌تواند ما را به مقصد برساند. در مورد دیگر آسیب‌های اجتماعی هم باید اینگونه رفتار کنیم. باید همه‌چیز در جامعه به تفکیک مورد بررسی قرار بگیرد باید افرادی که صاحب اندیشه هستند در این زمینه‌ها استفاده شود. نمی‌توانیم با شعار و آمار روح جمعی جامعه را به سوی امیدواری سوق بدهیم. الان در حال حاضر بیشترین چیزی که جامعه ما به آن نیاز دارد امید به آینده است. اینکه بگوییم آینده روشنی پیش رو داریم کفایت نمی‌کند، این آینده روشن باید به درستی برای جوانان ترسیم شود، در این شرایط است که می‌توانیم بگوییم کاری انجام داده‌ایم و پیشرفتی صورت گرفته است.