زیرسویههای کرونا حالت آتشفشانی دارند
کرونا عادی شده است، آنقدر عادی که دیگر کسی نشانههای آن را جدی نمیگیرد، هر روز شاهد افزایش موارد ابتلا و البته افزایش مراجعه سرپایی به مراکز درمانی با علائم شبیه سرماخوردگی هستیم، اما گویی خستگی یکی- دو سال گذشته در مواجهه با این ویروس و از طرفی هیاهوی نوروز سبب شده کسی دوست نداشته باشد صدای پای کرونا و شروع موج جدیدی از آن را بشنود.
همین روز گذشته سید احمد طباطبایی، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا در گفتوگویی بیان کرد: «با توجه به میزان مراجعه بیماران به مطبها و بیمارستانها متاسفانه به نظر میرسد با پیک جدیدی از کرونا مواجه میشویم. این احتمال وجود دارد که این افزایش موارد آغاز موج نهم بیماری باشد.» بخش بزرگی از این عادی شدن کرونا علاوه بر خستگی مردم بیتفاوتی مسوولان است.
در سال 98 هم همین بیتفاوتیها باعث بروز فاجعهای شد که شاهد آن بودیم. مرگ روزانه بیش از 700 نفر در کشور. حالا اما ماجرا با واکسیناسیون سراسری فرق کرده است. اما اگر شمار بیماران از یک حدی بیشتر شود و مراکز درمانی قادر به پذیرش آنها نباشند هیچ بعید نیست که یک بار دیگر تجربه تلخ آن سال تکرار شود. در حال حاضر کسی به رعایت پروتکلها ی
بهداشتی توجه نمیکند، مسوولان هم در این رابطه سختگیریهای لازم را به عمل نمیآورند و تمام اینها در حالی رخ میدهد که متخصصان هر روز درباره موج جدید کرونا هشدار میدهند. موج نهم که هیچ بعید نیست همین الان هم شروع شده باشد. چرا که افزایش تعداد مبتلایان که حالا نزدیک به 4 رقمی شدن است و از سوی دیگر افزایش میزان فوتیها اگر چه درمقایسه با سال 98 بسیار اندک است اما مرگ هر انسان باید حائز اهمیت باشد و در این زمینه بیش از همه مسوولان موظف به رسمی کردن هشدارهای متخصصان در این رابطه هستند.
مردم نه اما متولیان در وضعیت اضطراری باشند...
حالا افزایش موارد مراجعه به مراکز درمانی سبب نگرانی بسیاری از متخصصان شده است، در این باره حمید سوری، اپیدمیولوژیست در گفتوگویی با خبرآنلاین با بیان اینکه «هدف هشداری به متولیان امر است» میگوید: «با توجه به ماهیت پیشرونده پاندمی کووید ۱۹،
به ویژه قابلیت بیماریزایی بالای ساب واریانتهای امیکرون این روند میتواند حالت آتشفشانی به خود بگیرد. لازم است نسبت به شناسایی و کنترل سریع طغیانها اقدام شود. درضمن زدن یا نزدن واکسن با توجه به گذشت زمان نسبتا طولانی و کاهش حداقل ۵۰ درصدی اثربخشی واکسنهای موجود درمقابل واریانتهای جدید نقش معنیداری ندارد. البته نیاز به اعلام شرایط اضطراری برای مردم نیست ولی متولیان امر در مدیریت اپیدمی باید آمادگی لازم را داشته و بدون ایجاد آشفتگی ذهنی در جامعه در شرایط اضطراری باشند. دوستان توجه داشته باشند که میزان بستری و مرگ در این شرایط اعلام تاخیری است و وقتی بالا میروند که کار از کار گذشته است.» او ادامه میدهد: «نگران تکرار غفلت و عدم آمادگی ۱۳۹۸ هستم. تفسیرهای اشتباه از دادههای خام موجب گمراهی مدیران و متولیان امر میشود. متاسفانه به معاون بهداشتی وزیر و خود ایشان حرفهای غیرعلمی مشورت میدهند و ایشان هم در رسانهها میگویند.
کمیته علمی وزارت بهداشت هم علیرغم حضور اساتید خوب در رشته خودشان نقش کارشناسی و مشورتی دارند و بهتر است اسم کمیته را کمیته مشورتی کووید ۱۹ یا کمیته متخصصان مرتبط با بیماری کروناویروس نامید. کمیته علمی باید توصیههای برگرفته از مطالعات بومی مدون را تحلیل و با استناد بر آنها سیاستهایی را به مدیران بدهد تا آنها بتوانند با توجه به نکات و سایر وجوه سیاستگذاری کنند، اینکه عدهای را جمع کنیم و نظرات خام ایشان را بدون تحقیقات بومی مرجع تصمیمگیری کنیم اشتباه است، یکی از نکات اساسی در ستاد ملی که رییسجمهور محترم بر آن برای تصمیمگیری تاکید داشت مستندات علمی برای هرگونه سیاستگذاری است.»
حذف افراد بهجای پاسخ علمی...
این متخصص با تاکید مجدد بر مستندات علمی میگوید: «مستند علمی که برونداد کمیته علمی باید باشد از طرح سوالات، فرضیات یا مسائل مهم مرتبط آغاز میشود، بعد باید این سوالات توسط محققان و مراکز علمی و تحقیقاتی پاسخ داده شده و بر پایه مستندات دقیق، عمیق و سیستماتیک توصیههایی داده شود. این توصیهها در کارگروههای تخصصی یا کمیته علمی به سیاستهای پیشنهادی برای مدیریت اپیدمی تبدیل یا ترجمان شوند و ستاد ملی با دریافت این سیاستها با توجه به سایر موضوعات اقتصادی، سیاسی، امنیتی و غیره تصمیمگیری کند.
اگر این مسیر طی نشود نظر چند کارشناس که هر از چندگاهی دور هم مینشینند و نظر میدهند پایینترین سطح علمی را برای تصمیمگیری دارا است و حتی احتمال دارد سیاستگذار را گمراه کند و موجب تصمیمگیری اشتباه شود. متاسفانه این روال اشتباه همواره گریبانگیر مدیریت اپیدمی بوده است و همچنان ادامه دارد و به جای پاسخ علمی با حذف افرادی که چنین منطقی دارند میخواهند صورت مساله را پاک کنند. اگر نتیجه و هزینه این رویکرد اشتباه جان مردم نبود عقل معاش آدم را به سکوت دعوت میکند ولی وجدان بیدار چنین اجازهای نمیدهد.»